شعر/فدای عصمتِ ماهی که در قم میشود پیدا
سید احمد حسینی
وارث:
فدای عصمتِ ماهی که در قم میشود پیدا
که نورش از دلِ خورشیدِ هشتم میشود پیدا
دخیلِ بیزبانی بر ضریحاش باز میبندی
ولی تا میچکد اشکی، تکلم میشود پیدا
و اینجا خلق میگریند و این جای تعجب نیست
همیشه در کنارِ ماه، انجم میشود پیدا
دلم آشوبزار اما ز لطفِ بردنِ نامات
سکونِ بس شگرفی در تلاطم میشود پیدا
یتیم و سائل و مسکین گرسنه بر نمیگردند
همیشه بر سرِ این سفره گندم میشود پیدا