مناسک پیادهروی اربعین خانوادگی است
پیادهروی اربعین از جمله مراسم و مناسک مذهبی و اجتماعی است که در یک دهه گذشته از سوی اقشار مختلف جامعه مورد توجه قرار گرفته و هرساله خیل عظیمی از جمعیت کشورمان در این مراسم شرکت میکنند. این حرکت اجتماعی که عمدتاً با انگیزهای مذهبی انجام میشود، میتوان از زوایای مختلف جامعهشناختی مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. به همین مناسبت خبرگزاری ایکنا گفتوگویی با ابراهیم فیاض، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، انجام داده است که متن آن را در ادامه میخوانید:
به لحاظ جامعهشناختی، چرا مراسم پیادهروی اربعین اینقدر گسترش یافته و فراگیر شده است؟ چه امتیازات و ویژگیهایی برای این مناسک میتوان برشمرد؟
در سراسر دنیا، تجمعات و راهپیماییها در حال اوج گرفتن و ازدیاد است و میخواهد صلح جهانی ایجاد کند، مثل تجمعاتی که در حمایت از حفظ محیط زیست برگزار میشود. میتوان گفت امر سیاسی در جهان به امر اجتماعی تبدیل شده است و بر همین اساس، افراد از هر قوم و مذهبی در مراسم جهانی شرکت میکنند، مثل غیر مسلمانانی که در آیینهای روز تاسوعا و عاشورا و پیادهروی اربعین حضور یافته، یا مسلمانانی که در جشنهای کریسمس شرکت میکنند. در حال حاضر مناسک جهانی به شدت در حال شکلگیری است و از طرف دیگر، مناسک عاشورایی قدرت محرکه بالایی دارد، چون تراژدیای شبیه عاشورا اصلا در جهان وجود ندارد. تراژدی شهادت یا عروج حضرت مسیح(ع) مربوط به یک نفر است و کس دیگری را شامل نمیشود، ولی تراژدی کربلا پدیدهای شامل یاران امام است که از طفل شش ماهه تا پیرمرد نود ساله در آن یافت میشود، یک تراژدی تاریخی که البته اسطورهای نیست و به شدت معنا ایجاد میکند و چون خانوادگی است، ریشه در مباهله دارد. همانطور که در روز مباهله پیامبر(ص) با خانواده خود آمد، امام حسین(ع) نیز با خانواده خود به کربلا رفت. کسی که میخواهد بجنگد، خانوادهاش را همراه خودش نمیبرد، ولی چون قرار بر شکلگیری نوعی ساختار تبلیغی بوده، خانواده را نیز همراه خود برد. در جریان انقلاب اسلامی نیز تظاهرات خانوادگی وجود داشت. در روزهای تاسوعا و عاشورا، افراد به صورت خانوادگی در مراسم عزاداری شرکت میکنند و در حال حاضر نیز مناسک پیادهروی اربعین به شدت خانوادگی است.
این مناسک به لحاظ جامعهشناختی، چه پیامها و دستاوردهایی میتواند به همراه داشته باشد؟
پیادهروی اربعین در زمره مناسک جهانی بوده و چون خانوادگی است، میخواهد صلح جهانی را تعریف کند. حضور مسیحی، یهودی، بودایی، اهلسنت و ... هر سال در این مناسک بیشتر میشود. باید کاری کنیم که اهلسنت بیشتر در این مراسم شرکت کنند. چند وقت پیش که تعدادی از پاکستانیها برای رفتن به کربلا از ایران عبور میکردند، در مساجد اهلسنت زاهدان از آنها پذیرایی به عمل آمد و اینگونه خود اهلسنت نیز ترغیب میشوند تا در این مراسم شرکت کنند. در مجموع، اربعین جنگها را به صلح تبدیل میکند و غایت معنایی آن این است که امام حسین(ع) صلحطلب بود، نه جنگطلب و حتی خطاب به مردم کوفه میگفت به خاطر نامههای آنها قیام کرده است و اگر او را نمیخواهند، برمیگردد، ولی اجازه ندادند امام برگردد. ایشان اگر اهل جنگ بود، همان موقع که جمعیت زیادی همراهش بود و حرّ سد راهشان شد، این کار را انجام میداد و میتوانست پیروز شود، ولی این کار را نکرد و تا شب تاسوعا و عاشورا به مذاکره ادامه داد. شمر بن ذیالجوشن که از خوارج بود و میخواست انتقام آنها را از امام حسین(ع) بگیرد، جنگ را آغاز کرد. امام حسین(ع) صلحطلب بود و ائمه بعد از ایشان هیچ کدام از قیامهای زمان خود را که به کشتار منجر میشد، نمیپسندیدند. امام خمینی(ره) نیز در جریان انقلاب اسلامی به دنبال صلحطلبی بود، یعنی خود مردم تظاهرات کردند و هیچ وقت جنگی رخ نداد. بعد از پیروزی انقلاب نیز هیچ کدام از افرادی را که دستشان به خون مردم آلوده نبود، نه کشتند و نه اعدام کردند. در جریان جنگ تحمیلی نیز این عراق بود که به کشور ما تجاوز کرد و ما از خود دفاع کردیم. این دفاع هم مردمی و خانوادگی بود. بنابراین در اسلام مبنا با صلح است و امام زمان(عج) نیز برای پایان بخشیدن به جنگها و تحقق صلح ظهور میکنند و کسانی را میکشند که جنگطلب و ظالماند. راهپیمایی اربعین، اتحادیه صلح جهانی است و تا چند سال پیش وجود نداشت، یا اینکه آن را بایکوت میکردند، ولی در حال حاضر به شدت نقش جهانی پیدا کرده است و قطعا در سال آینده تحرکات زیادی نسبت به آن خواهد شد و رسانههای جهان به شدت آن را پوشش خواهند داد.
برای راهپیمایی اربعین باید شرکتی بینالمللی تأسیس کرد که نیازهای مالی، فرهنگی، آموزشی و رفاهی زائران را تأمین کند و مردم در اداره و مدیریت آن مشارکت داشته باشند. در سالهای آینده، اربعین مقارن با فصل گرما خواهد بود و گرمازدگی و برخی بیماریها اوج میگیرد، تعداد عقربها به شدت در مسیر پیادهروی زیاد بوده و عقربگزیدگی خیلی خطرناک است و بسیاری مسائل دیگر. میتوان گفت به یک کارتل جهانی برای پیادهروی اربعین نیاز داریم تا در سالهای آینده که استقبال از این مناسک بیشتر میشود، نیازهای مختلف افراد را پوشش دهد. بعد زیباشناختی مسیر پیادهروی نیز به شدت مهم است، مثل درختکاری. از طرف دیگر، جنبه اقتصادی هم میتوان برای این مناسک به وجود آورد و اصلا ایجاد بازار اربعین بحثی بسیار جدی است. اگر کاری کنیم که بازار اربعین راهاندازی شده و رونق پیدا کند، میتواند چرخ اقتصاد اربعین را بچرخاند و زائران قادر به تأمین نیازهایشان شوند، به ویژه اینکه در حال حاضر بعد از تمام شدن راهپیمایی، اوضاع به گونهای است که انگار همه چیز تعطیل میشود و مردم بعضا نمیتوانند غذای مورد نیاز خود را تهیه کنند. این نشان میدهد که یک ساختار اساسی باید ایجاد کرد، ساختار عمیقی که ابعاد اقتصادی، فرهنگی و ... این مناسک را پوشش دهد، به خصوص در آینده که استقبال جهانی از آن بیشتر میشود، تا نگران اوضاع نباشیم.
با توجه به اینکه راهپیمایی اربعین مناسکی مردمی و به تعبیر شما، خانوادگی است، فکر میکنید چه آفتهایی میتواند این ماهیت مردمی و خانوادگی را مورد تهدید قرار دهد؟
ممکن است یکسری مسائل انحرافی وجود داشته باشد، ولی به نظر من این مسائل تمام شدنی است. راهپیمایی اربعین مانند زیارت خانه خدا تمام تمایزات نژادی، قومی، مذهبی و ... را از بین میبرد، دریایی ایجاد میشود که به حرکت درمیآید و سال به سال هم بیشتر میشود. آنچه مهم و نگرانکننده به نظر میرسد، این است که آیا میتوان از عهده پذیرایی از زائران اربعین برآمد؟ مردم معمولا مسیر نجف تا کربلا را پیاده میروند، ولی برخی که یاد گرفتهاند، به سمت فرات رفته و از راه کوفه به کربلا میروند که منظره زیبایی دارد. مرقد برخی ائمه مثل امام حسین(ع) و امام رضا(ع) پر از جنبههای زیباشناختی و هنری است و مردم به شدت از آن لذت میبرند. چیزی که مهم است و باید فکری برای آن کرد، تقارن اربعین با فصل گرما در سالهای آینده و لزوم رعایت مسائل بهداشتی با توجه به گرمای هوا است. در حال حاضر شهر کربلا در زمینه مسائل بهداشتی ضعف دارد و شبکه فاضلاب آن افتضاح است و باعث بیماریهای شدید میشود. پیشنهاد من این است که مردم هر استانی در کربلا برج بسازند، اگر این اتفاق بیفتد، خود به خود نوعی شهرداری جهانی برای تأمین بهداشت شهرهای زیارتی عراق شکل میگیرد و باعث میشود تا عراقیها به تدریج ثروتمند شده و آنها نیز به این اقدامات رو آورند.
آنچه مهم است اینکه در حال حاضر اقتدار عمومی در عراق در پرتو راهپیمایی اربعین افزایش مییابد و فتنهها از بین میرود. بنابر این ما باید امکانات مالی، اقتصادی، رفاهی، بهداشتی و زیباشناختی را فراهم کنیم، دنیا در حال گرایش به این مراسم است و من یقین دارم این مراسم روز به روز جهانیتر میشود و از ایران نیز جمعیت بیشتری در آن شرکت خواهند کرد. باید از شهرهای ایران تا مرز کشور و از مرز تا مسیرهای منتهی به نجف و کربلا را انباشته از امکانات رفاهی و بهداشتی کرده و کمکهای مالی از شیعیان مقیم در دیگر کشورها جمعآوری کنیم.
هر سال در موسم اربعین شاهد دوقطبیسازیهایی در کشورمان هستیم، به این صورت که عدهای شرکت در پیادهروی اربعین را در مقابل کمک به اقشار ضعیف و آسیبپذیر قرار داده و خواستار این میشوند که افراد به جای شرکت در این مراسم هزینه آن را صرف کمک به فقرا و مستمندان کنند. از طرف دیگر، عدهای راهپیمایی اربعین را نقطه مقابل برخی خواستههای مدنی جلوه میدهند. نظر شما در خصوص این دوقطبیسازیها چیست؟
در کشور ما دو جریان غربگرا و اسلامگرا وجود دارد. غربگرایان میگویند وقتی تمدن غرب هست، نیاز به تمدن دیگری نداریم و لازم است مؤلفههای فرهنگی این تمدن نظیر حضور در استادیومها و رسیدگی به فقرا را بپذیریم، ولی به این نکته توجه نمیکنند که چقدر حال و هوای مراسم اربعین افراد را به سمت کمک به فقرا سوق میدهد. مگر این خیریههایی که در ایران وجود دارد، از سوی همین افرادی که اهل چنین مراسمی هستند ایجاد نمیشود؟ اتفاقا همین افراد خیریهها را میچرخانند. اتفاقی که در راهپیمایی اربعین رخ میدهد، این است که نوعی نظام معنایی شکل گرفته و افراد حاضر در آن بیشتر به سمت انجام کارهای خیر متمایل میشوند. در حادثه سیل امسال و نیز زلزله دو سال پیش شاهد بودیم که همین موکبهای اربعینی برای کمک به میدان آمدند، یعنی نوعی شبکه اجتماعی از طریق موکبها در ایران، عراق، لبنان و در میان شیعه و اهلسنت برای کمک به مردم آسیبدیده در حال شکلگیری است. میخواهم بگویم راهپیمایی اربعین پیوند اجتماعی بیشتری ایجاد کرده و همبستگی اجتماعی را افزایش میدهد. جریان غربگرا که میبیند پیادهروی اربعین به نوعی راهپیمایی جهانی و تمدنی تبدیل شده و همبستگی سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی ناشی از آن اوج گرفته، به شدت وحشت کرده است. تا چند سال آینده ممکن است ده میلیون نفر از ایران در راهپیمایی اربعین شرکت کنند، ولی چند نفر در ورزشگاه حضور پیدا کردند؟ خیلی از قسمتهای ورزشگاه خالی بود و این نشان میدهد غربگرایان که مسئلهشان فوتبال و ورزش و المپیک است، در مقابل مناسک تاسوعا و عاشورا و راهپیمایی اربعین قافیه را باختهاند.
تمدن غرب در حال افول است، خودشان به آن اعتراف میکنند، مناسکشان نیز در حال افول است و دیگر آن اقتدار عمومی را ندارند. افراد در داخل عراق مسیری هفتصد کیلومتری و مردم دیگر کشورها مسیری هزاران کیلومتری را برای انجام این مناسک طی میکنند. این دوگانهسازی نیست، امری است که جهان را به پیش میبرد. از سراسر دنیا در این مناسک شرکت میکنند تا آرامش پیدا کنند. این مناسک رهبری خاصی ندارد و خود مردم در سطح جهان آن را رهبری میکنند.
افزودن دیدگاه جدید