نماهنگ "والصبر" روایتی از صبر حضرت زینب (س)

کد خبر: 99998
نماهنگ "والصبر" روایتی از صبر حضرت زینب سلام‌الله‌علیها منتشر شد.
وارث

نماهنگ "والصبر" روایتی از صبر حضرت زینب سلام‌الله‌علیها  منتشر شد.

من، شاید زنی در بیروت، دختری در حلب، مادری در بوکمال، خواهری در یمن ...

من، برخاسته از بطن و‌ متن تاریخ، در گوشه‌ای از جغرافیا وضو گرفته‌ام به تماشایت ...

من، با چشم‌هایی خیس از اشک ایستاده‌ام به تماشای تو... از آن لحظه که حسین آفتاب را حایل شد تا لحظه بوسیدن رگ‌های بریده...

آنگاه که 40 منزل رسالت برادر را بر دوش کشیدی و‌ مسجد شام غار حَرای تو شد برای این بعثت...

تو دختر شهید و شهیده‌ای، خواهر شهیدی، مادر شهیدی و عمه شهید ...

کیست در تاریخ که به یک نصف روز مُحرم این همه مَحرم بر سر نی دیده باشد، الا تو...

در برابر تعریفِ زن، اینگونه که تو کمربسته‌ای به معنا و ‌غیرت، اینسان که تو برخاسته‌ای به ترجمه، کاتبان روم و شاعران پارس هم کم می‌آورند حتی در شمه‌ای از شرح تو...

شگفتا تو‌، تویی که زینبی، که کلام از ابوتراب میراث‌ داری و‌ عفت و زلالی از آب که مادرت بود...

چادرت هرچند خاکی هرچند سوخته، رایتی است افراشته بر مناره تاریخ که: زن را اینگونه باید خشم و عشق و غیرت ...

نامت که می‌آید صبر عقب می‌کشد، مصیبت  کمر تا می‌کند به احترامت که حق مادری برگردنش داری و دو بوته‌ نارنج دو پسرت شاید باشند، رشید و رعنا، که در حرمت در صحنی مرمرتر از ابرهای سپید مدینه ایستاده‌اند که گواهی باشند بر پاکبازی تو...

تو‌ و دو بوته نارنجت فدای حسین شدید و ما به عمق همه لالایی‌های مادرانه و دلشوره‌های خواهرانه، دلمان خواست تو باشیم...

حسین را از تو‌گرفتند و‌ نفهمیدیم چه بر تو‌گذشت ... قاسممان را ... یل قبیله‌مان را که زدند فهمیدیم  و غم برجانمان نشست ...

ما سایه‌نشینان خنکای سایه‌ چادر تو ایم ... آنگونه که طفلان حسین را پناه بودی پناهمان باش در جهنمی که اهریمنان یزیدی ساخته‌اند...

من، فرقی نمی‌کند خانه‌ام توی روستایی در تکریت باشد با دغدغه تب گاومیشها، یا در کوچه‌ای در دمشق با غم تمام شدن کپسول گاز، یا کلبه‌ای در بیروت با مرثیه آفَت زدن باغ زیتونمان، یا حتی در همین خیابان‌های شلوغ تهران خودمان در بوق ماشین‌ها و در همین سرگشتگی‌های حقیقی و مجازی ...

روزهای ماتمت که می‌رسد پر از غمی شکوهمندم که مجبورم می‌کند ایستاده گریه کنم بر نمازی که تو نشسته خواندی...

زن‌های خاورمیانه را صدا کنید
سیاهی بزنید
آشپزخانه‌ها تعطیل
بگویید جمع شوند
 روضه زنانه داریم ...

 متن این نماهنگ  به قلم حامد عسکری شاعر و نویسنده کشورمان نگارش شده است.

این نماهنگ با روایت مادر شهید مدافع وطن "محمدحسین حدادیان"، همسر شهید ترور، دانشمند شهید "مصطفی احمدی روشن"، همسر شهید محور مقاومت "سردار مجید افشاریان"، همسر شهید مدافع حرم "هادی باغبانی" تولید شده است.

منبع: تسنیم


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.