عادل حسین قربان؛ ظهر روزاربعین یادش بخیر

کد خبر: 103877
وارث

دیده‌گریان، دل غمین، یادش بخیر
تربتِ آن سرزمین، یادش بخیر

بارشِ رحمت، میانِ جاده‌ها
از یَسار و از یمین، یادش بخیر

مردمی که باور و آیین‌شان
با یقین گشته عجین، یادش بخیر

آبِ رو را، آبروداری ز شوق،
پاک می‌کرد از جبین، یادش بخیر

التماسِ مردِ صحرایی که گفت:
یک نفس، با من نِشین، یادش بخیر

گوش‌ها، پر از "هَلَب زُوّار" بود
آن نوای خوش طنین، یادش بخیر

جای‌جایِ جاده، پیدا گشته بود
دستِ حق از آستین، یادش بخیر

طعمِ شیرینِ زیارت، عطرِ وصل
ظهرِ روزِ اربعین، یادش بخیر


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.