برای عاشورا نتوانستم تصویر مشخصی ارائه کنم
تمایل جوانان به رشتهی گرافیک را چگونه ارزیابی میکنید؟
حضور فعال جوانان و نوجوانان در این عرصه برایم دور از انتظار است. نسلی باهوش، جسور، با نگاه به تجربیات نسلهای قبل و جستوجوگر پا به میدان گذاشته و طبعاً در کوتاه مدت با نگاهی به راههای طی شده نتایج ارزشمندی را به نمایش خواهند گذاشت.
دربارهی ساختار آموزش هنر گرافیک و تایپوگرافی سخنی دارید؟
من به شخصه معتقدم آموزش هنر منحصر به محیطهای آکادمیک نیست و نیاز به فضاهای مکمل و ایجاد بسترهای مناسب رشد در جامعه دارد. توسعهی این فضاهای مکمل بسیار مؤثرتر از توسعهی فضاهای دانشگاهی است. ایجاد فضاهایی برای تبادل نظر و گفتوگو و دیدار با اساتید یا به اصطلاح پاتوق هنری و گعده، ایجاد کارگاههای آموزشی به منظور برطرف کردن نواقص تکنیکال سیستم آموزشی و برطرف کردن نیاز افراد مستعدی که به هر دلیلی نتوانستهاند جذب دانشگاه شوند، توسعهی کتابخانههای تخصصی و امکانات چند رسانهای و وسایل کمک آموزشی که تا حدودی در برخی از فرهنگسراها به اجرا درآمده و...
شما داور جشنواههای مختلف گرافیک و تایپوگرافی بودهاید، ممکن است ویژگیها و اصول یک اثر خوب تایپوگرافی را شرح دهید؟
مهمترین نکته در تایپوگرافی که در بسیاری از جشنوارهها لحاظ میشود، تناسب فرم و فیگور نوشتهها با محتواست. یعنی طراح چقدر توانسته فیگور نوشتهها را به محتوا نزدیک کند؛ کاری که در خوشنویسی هم اتفاق میافتد. مثلاً کتیبههای مساجد که مضمونش آیات قرآن است، با خط ثلث نوشته میشود. این خط یک فیگوری دارد که خیلی بلند و کشیده است، خیلی رعنا است، صلابت و استحکام دارد. اشعار شعرا به خط نستعلیق نوشته میشود که غلبه بر دور است نه بر سطر. در واقع خطاطها این هوشمندی را داشتند که هر قلمی برای چه محتوایی مناسب است. در فضای معاصر، نیازهای جامعه بیش از آن جامعه سنّتی است. در روزنامه مطالب مختلف ورزشی، سیاسی، اجتماعی و حتی طنز و حوادث وجود دارد. آیا میتوانیم همهی اینها را با یک قلم نگارش کنیم؟ اینها دغدغهی عمدهی تایپوگرافی در شکل کلیاش است. در شکل جزئی طراحی یک فونت، طراحی یک اسم، حالا اسامی متبرکهی ائمه(ع) یا اسم یک شخص برای امضاء خودش است.
در تمام این سفارشها مهمترین مسئله این است که طراح چقدر میتواند محتوا را با فرم تطبیق بدهد؛ یعنی از چه فیگور نوشتاری میتوانیم استفاده کنیم که یک شخصیت را به صورت انتزاعی نمایش دهیم. هر چند که به جزئیات اشارهای نمیکنیم؛ ولی حال و هوای کلی و روحیه کلی را در فیگور خط باید ببینیم. من فکر میکنم نوشته هم مثل انسانها شخصیت دارد و همانطور که یک شخص هیبت دارد، نوشته هم ممکن است هیبت داشته باشد.
یکی از دغدغههای جبهه فرهنگی وجود هنرمندانی است که به مباحث دینی و مباحث اعتقادی دلباخته باشند و در این فضاها کار کنند. چه چیزی باعث شده که در رشد اینگونه هنرمندان ضعیف باشیم؟
این موضوع بیشتر برمیگردد به سیستم آموزش. اساساً نگرش به آموزش و پرورش بایستی متحول شود و این امر میبایست از مدارس ابتدایی آغاز شود تا در دانشگاه به ثمر نشیند. شکل دیگرش که در پاسخ قبلی اشاره شد، آموزش در فضاهای غیر آکادمیک و به افراد مستعد و متعهدی است که امکان رفتن به دانشگاه را نداشته یا به اجبار در رشتهای دیگر تحصیل کردهاند.
تصویری که در ذهن یک گرافیست به نام مسعود نجابتی از امام رضا(ع) هست را برای ما توصیف کنید.
تصاویری که بیشتر با من ارتباط دارند، تصاویری انتزاعیاند. توصیفش خیلی سخت است. برخلاف فضای نگارگری در تاریخ خودمان و نقاشی در دنیای معاصر، من چون بیشتر فضای نوشتاری و تایپوگرافی را تجربه میکنم، فضای حاکم بر ذهنم انتزاعی است. شاید در مورد فضای عاشورا نتوانم تصویر مشخصی ارائه کنم؛ آن حالت کلی را مد نظر دارم که آن هم توصیفش سخت است. برای من شخصیتهایی دست نیافتنی هستند. امام یک منزلت و جایگاهی دارد که جلوهی اسماء الهی است. مرتبت و منزلتی که دارد حتی جوری نیست که قابل دست یافتن باشد، حتی با زحمت و تلاش و حتی با دستگیری انسان به آن راه پیدا کند. اما واسطههای مشخص، روشن و صریحی هستند برای رسیدن به معبود یگانه.
بزرگترین دغدغهی ذهنی مسعود نجابتی؟
سؤال سختی است! در هر دوره از زندگی دغدغهی خاصی داشتم. همیشه فکر میکردم آن دغدغه مهمترین دغدغهام بوده است ولی وقتی خوب نگاه میکنم، میبینم که چقدر کارهای زمین مانده دارم. در حال حاضر مهمترین دغدغهام وقت است برای انجام کارهای نکرده و راههای نرفته.
از احساستان دربارهی امام رضا(ع) بگویید؟
خیلی سخت است. یک رابطهی شخصی است که هر فرد با ائمه(ع) دارد. فقط میتوانم بگویم وقتی خودم را در دورهی جوانی تنها میدیدم، این ارتباط شکل گرفت؛ تنها پناهگاهی که بهش پناه میآوردم، حرم مطهر حضرت رضا(ع) بود. هنوز ازدواج نکرده بودم و درگیر مناسبات روزمره نشده بودم، هر موقع نیازش را حس میکردم، مشهد بودم.
یکی از دغدغههای اصلی من این است که هر سال برای میلاد امام رضا(ع) قرار است اتفاق خوبی بیفتد. خودم نیز نمیدانم چه اتفاقی. خودم هم مشتاقم ببینم امسال چه اتفاقی میافتد. تا زمانی که طرح را حاضر کنم، این شوق را دارم.
فکر میکنید اگر حضرت رضا(ع) با این کارهایی که انجام دادهاید مواجه شوند، به شما چه میگویند؟
ایشان امام رئوف هستند، مطمئناً با اغماض به کارهای حقیر مینگرند.
منبع: روضه
/م118