حاج منصور ارضی: بعضی از گره هایی که به کارمان میافتد، نتیجه گناهانمان است
وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ
بعضیها به خاطر کم ظرفیتی در مدتی که بندگی خدا و عبادت میکردند مشکلات دنیاطوری اذیتشان میکند که احساس میکنند خوار شدند مثلا اگر به فردی دنیایی تکیه میکردند بهتر بود تا خداوند متعال .این به خاطر ضعف درون ماست که شروع میکنیم گله مندی در توحیدمان :این همه در خانهی خدا رفتیم جواب نداد!این همه دنبال انقلاب رفتیم جواب نداد! البته این برای کسانی است که در سیر ظاهری ایمان هستند آن شخصی که از اول دنبال شاه بود که میگوید خدا پدر مادر شاه را بیامرزد! زمان شاه همه چیز خوب بود ! بله خوب همه بی غیرت بودند . این حرف ها یک وقتی در کلام من و شما هم میآید . دارم این طوری میگویم که ببنید من و شما هم چه گناهانی کردیم . اباعبدالله علیه السلام اربابی که برایش گریه میکنیم اما به امامت قبولش نداریم ؟!ما امامی را قبول داریم که برایش گریه میکنیم و به ما هم بدهکار است ،اما اگر درس دین بدهد و راه را به ما نشان دهد میگوییم خودمان بلدیم . انسان وقتی تحت فشار است خودش را نشان میدهد . تا حالا شده به سختی خود را به مجلس توسل برسانی ؟ در راه گریه کنی که شوق تو مرا کشانده . برای بندگی باید شوق داشته باشی . شوق زیارت، شوق عبادت،شوق اطاعت و شوق دیدار محبوب . در قرآن هم اشاره میکند وقتی نعمتی را از ما میگیرد یا کارمان جایی گیر میکند یا حاجتی داریم ولی او صلاح نمیداند که برآورده شود ما گلایه میکنیم و میگوییم خدا به ما اهانت کرده است. "وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ" (و اما چون وى را میآزماید و روزیش را بر او تنگ میگرداند میگوید پروردگارم مرا خوار کرده است) (فجر – 16) .
بعضی از گره هایی که به کارمان میافتد، نتیجه گناهانمان است
حضرت میفرماید : " أَمْ کَیْفَ أُهَانُ وَ عَلَیْکَ مُتَّکَلِی" (دعای عرفه) (چطور من خوار شوم وقتی به تو تکیه زدم) ما این طوری هستیم که وقتی حاجتمان براورده نمیشود میگوییم خدا دیگر ما را تحویل نمیگیرد دیگر صدای ما را نمیشنود . نمیگوییم ما چه کردیم که نتیجه اش امروز این شده . این که مستحب موکد هر شب جمعه این دعای " اَللّهُمَّ یا شاهِدَ کُلِّ نَجْوى" (دعای شب عرفه – مفاتیح الجنان) را بخوانید توجه کنید میبینید بعضی از گره هایی که به کارمان میافتد نتیجه گناهانمان است . " اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ قَطْرَ السَّمَاءِ" (ببخش آن گناهانی را که باران آسمان رامنع میکند) (دعای شب عرفه – مفاتیح الجنان). در مناجات به خدا میگویی من گنه کارم من مسیر تو را درست نرفتم من به دستورات تو عمل نکردم و هرچی خودم فهمیدم انجام دادم زیارت هم که رفتم به خاطر رفیقم و وقت گذراندن رفتم . واقعا کسی که بندهی خداست وقتی مشغول مناجات میشود میگوید من چگونه خوار بشوم وقتی به تو توکل پیدا کرده ام و به تو تکیه زدم . براستی آن کسی که به پای دینش ایستاده است اگر الان همهی دنیا مقابلش ایستاده اند نباید سر خم کند و با دشمنان این همه راه بیاید . این مذاکره , مذاکره کفر و ایمان است وقتی نتیجه ای ندارد قطعش کنید . مثل اینکه من در درون خودم با شیطان مذاکره کنم . دشمنان میخواهند که ما از خدا رو برگردانیم .
توکل یعنی خیالت راحت باشد
بعضیها نه در نمازشان خداست نه در عبادتشان و نه در مناجاتشان . اینها در کارهای افراد مذهبیست آنهایی که دنبال گناه هستند که بحثشان جداست . دیگر کسی با خدا خلوت ندارد با این حال میخواهیم زبان امام حسین علیه السلام را هم بفهمیم . وقتی میایی در خانه خدا و حاجتی داری حتی از دلت رد میشود این حاجت شاید الان داده نشود بگو من خیالم راحت که این حاجت من ثبت شد. به خدا بگو این حاجتی که از تو خواستم ثبت شد چه امروز برآورده شود چه در آینده من این را از تو طلب دارم . معطل یک حاجت نشو که فقط عمرت از بین میرود . هر کس که به خدای بزرگ توکل کند به او اهانتی نشده است و او خوار نشده است هر کس در خانه امام حسین علیه السلام آمده دیگر باید خیالش راحت باشد . معنی توکل را از علما و بزرگان بسیار شنیده اید اما یک معنی توکل این است که خیالت راحت باشد به کسی رو زدی که حاجتت را میدهد یا الان یادر آینده . از امام صادق علیه السلام نقل شده بنده در آن دنیا میبیند که مقام والایی پیدا کرده و به خدا میگوید خدایا من کاری انجام نداده ام که لایق این مقام باشم . جواب میرسد این برای آن حاجتی است که در دنیا داشتی و ما به تو ندادیم چون گمراه میشدی . حضرت میفرماید بنده آنقدر آنجا گریه میکند و میگوید ای کاش هیچ کدام از حاجات دنیایی من داده نمیشد . پس هر کس که به خدا توکل کند باید خیالش راحت باشد این غیر از خوف جهنم و ترس از دوری خداست .
زمان حضرت علی علیه السلام هم مشکلات بود
بعضیها میگویند سی وشش سال است که انقلاب شده است چرا مشکل داریم چرا دزدی میشود ؟ حتی زمان امیرالمومنین علیه السلام هم مشکلات بوده. حضرت علی علیه السلام هنگام ورود به مسجد مرکب خود را به شخصی سپردند که مواظبت کند اگر ما بودیم از خوشحالی غش میکردیم ولی تا حضرت وارد مسجد شد شخص رفت و مرکب را دزدید . از آن زمان دزدی بوده است . آن زمان اسب میدزدیدند و الان اختلاس مالی میکنند . کسانی که هیچ نقشی در انقلاب نداشته اند میگویند انقلاب کردیم و همه را دزد میدانند . وقتی با خدا مناجات میکنی اعمال خوبی را که داری الک کن ببین چیزی باقی میماند .
وقتی ما به مادر امام زمان علیه السلام قسم میخوریم دیگر نباید مادر خودمان را اذیت کنیم . مگر نشنیده ای که سفر چند نفر معصیت است یکی این است که به نیتی دزدی برود زیارت و بگوید امام رضا علیه السلام کمکم کن . آیا دزدی اشکالش بیشتر است یا اینکه عقیده مردم را خراب کردن؟
دعای والدین
حضرت میفرماید : " أَمْ کَیْفَ أُهَانُ وَ عَلَیْکَ مُتَّکَلِی" (چطور من خوار شوم وقتی به تو تکیه زدم) (دعای عرفه)" إِلَهِی کَیْفَ أَسْتَعِزُّ وَفِی الذِّلَّةِ أَرْکَزْتَنِی" (چطور عزت جویم که در خواری مرا یاری نمودی) (دعای عرفه) از چه کسی چیزی بخواهم وقتی تو در همه حال من را یاری کردی و برای من کم نگذاشتی . این حرف را همین آقایی که به چند درهم فروخته میشود همین آقایی که سالهاست برایش سینه میزنید میگوید . اگر به پدر و مادرمان محبت میکردیم و کمیل هم نمیخواندیم زودتر حاجاتمان داده میشد . این همه روایت داریم که اگر پدر و مادر دعا کنند زود گره از کار آدم باز میشود . حتی اگر مرده باشند سر قبرشان برو و دو رکعت نماز بخوان و از آنها بخواه که برایت دعا کنند .
حضرت معصومه سلام الله علیها عالمه و عارفه و محدثه
این خواهر گله نکرد از برادرش که من از مدینه تا قم آمدم تو هم از مرو بیا . امام رضایی که با یک نگاه تیغ سلمانی را طلا کرد نمیتوانست به اذن خدا به قم برود ؟ اصلا این حرفها را نزد چون امام را حاظر و ناظر میدانست . وقتی که از مدینه حرکت کرد زهرش دادند همهی اقوامش را کشتند حضرت بیمار شد و از دنیا رفت . این خانم عالمه، عارفه و محدثه است . حالا اگر ما بودیم به امام رضا علیه السلام گلایه میکردیم که ما این همه راه را آمدیم و درگیر این مشکلات شدیم . اگر امام را بشناسیم میدانیم که کاملا حواسش به ما هست . خود امام زمان علیه السلام فرمود : " إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، وَلا ناسینَ لِذَکْرِکُمْ، وَلَوْلا ذلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ الَّلأْواءُ وَاصْطَلَمَکُمُ الاْاَعْداءُ" (ما در رسیدگى و سرپرستى شما کوتاهى و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود، دشوارىها و مصیبتها بر شما فرود مى آمد و دشمنان، شما را ریشه کن مى نمودند) (بحارالأنوار، ج53) ما اگر دقت کنیم میفهمیم که امام حسین علیه السلام وقتی مناجات میکند میگوید ما چگونه باشیم . در این ایام که به حضرت معصومه سلام الله علیها متوسل میشویم توجه داشته باشید این خواهری که همهی کار عالم در دستش است و همهی علما به او متوسل شده اند و حاجت گرفته اند تا قم آمد و ظاهرا حاجتش را نگرفت و برادر را ندید اما هیچ گله ای نکرد . این خانم کسی است که بزرگان دین سائل در خانه اش هستند . وقتی خانم از دنیا رفت دیدند نامه ای از حضرت رضا علیه السلام در دستش است که نوشته شده بود خواهرم بیا تا من تو را ببینم . چون امام رضا در حصر بود و نمیتوانست برود . این ظاهر موضوع است . باطن موضوع هم این که هر کسی از دنیا میرفت حضرت رضا بالا سرش میرفتند . وقتی بالا سر مرد سلمانی برود حتما بالا سر خواهرش هم آمده . بی بی جان ما از همین جا به تو و برادر تو عرض ادب میکنیم .
شب جمعه شب زیارتی اباعبدالله علیه السلام
این یک خواهر و برادر , یک خواهر و برادر هم کربلا . اصل این روضه برای حضرت زینب سلام الله علیها است .از روی تل زینبیه فریاد زد و از صدایش همه کنار رفتند و جرات نمیکردند داخل گودال بیایند البته کار خودشان را انجام داده بودند . هرچیزی که خواستند برده بودند با کلی زجر و زحمت امام سجاد علیه السلام توانست اموالی که غارت شده بود را برگرداند . سختترین مراحل را امام زین العابدین علیه السلام گذراند . یکی سر را میآورد یکی انگشتر میآورد یکی عمامه میآورد . شب جمعه شب زیارتی اباعبدالله است . شب روضه امام حسین است . امام هادی علیه السلام فرمود اگر خواستی کربلا را زیارت کنی برو حرم عبدالعظیم سلام الله علیه و از آنجا سلام بده . "مَن زارَ عَبدالعَظیمِ الحَسَنی(ع) بِرِی کَمَن زارَ الحُسَین(ع) بِکَربَلا" صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله