ماه ضیافت الهی در کلام رهبر انقلاب
علت مبارک بودن این ماه، این است که راه نجات از آتش و فوز به جنت است، آتش و دوزخ الهی و همچنین بهشت و نعیم الهی در همین دنیا موجود است. آنچه در نشئه آخرت تحقق پیدا میکند، باطن همان چیزی است که در اینجاست.
وارث :ماه مبارک رمضان فرصت مغتنمی است برای اینکه سخنان بزرگان و اولیای دین را راجع به اهمیت و فضائل این ماه سراسر مبارک و فرخنده مرور کنیم، آنچه در ادامه میآید بیانات حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای در باب فضائل ماه ضیافت الله است که در دیدار با مسئولان نظام در 16 تیرماه سال گذشته در حسینیه امام خمینی(ره) ایراد فرمودند:
*چرا ماه رمضان را «مبارک» نامیدهاند
ماه رمضان را «مبارک» نامیدهاند؛ علّت مبارک بودن این ماه، این است که راه نجات از آتش و فوز به جنّت است که در دعای روز ماه رمضان میخوانیم «وَ هذا شَهرُ العِتقِ مِنَ النّارِ وَ الفَوزِ بِالجَنَّة» آتش و دوزخ الهی و همچنین بهشت و نعیم الهی در همین دنیا موجود است. آنچه در نشئه آخرت تحقّق پیدا میکند، باطن همان چیزی است که در اینجا است.
«وَ اِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةٌ بِالکفِرین»، جهنّم در همین جا، در همین نشئه، در همین زندگی، کافران و ظالمان و معاندان و مخالفان را احاطه کرده است؛ بهشت هم همین جور.
اینکه ما از جهنّم به بهشت برویم، دست خود ما است؛ در همین جا تحقق پیدا میکند و صورت عینی و باطنی و واقعی آن در آن نشئه دیده میشود، ما میتوانیم این سفر را، این سِیر از دوزخ بدکرداری، دوزخ بددلی، دوزخ بداندیشی، از این دوزخ که مال این دنیا است را به بهشت نیککرداری، به بهشت نیکاندیشی و نیکرفتاری و نیکخویی انجام بدهیم؛ اسم این حرکت «انابه» است، «توبه» است.
لذا در دعا وارد شده است: «وَ هذا شَهرُ اِلانابَةِ وَ هذا شَهرُ التَّوبَة»؛ با انابه، با توبه، عِتق از نار و فوز به جنّت حاصل خواهد شد.
*دعاهای ماه مبارک رمضان چه اموری را تعلیم میدهند
یکی از برکات ماه مبارک رمضان دعاهایی است که در این ماه وارد شده است. این دعاها، هم کیفیّت سخن گفتن با خدا و استعانت از پروردگار و توجه به خدا را به ما تعلیم میدهد، هم معارف بسیاری را که نظیر آن را انسان حتی در روایات متعارف اخلاقی پیدا نمیکند، به ما تعلیم میدهند.
یک دعا، دعای روز اول ماه مبارک رمضان است که من از این دعا، این فِقره را انتخاب کردهام: «اَللهُمَّ اجعَلنا مِمَّن نَوَی فَعَمِلَ وَ لا تَجعَلنا مِمَّن شَقِیَ فَکَسِلَ وَ لا مِمَّن هُوَ عَلی غَیرِ عَمَلٍ یَتَّکِل»، سه جمله است، جملهی اوّل عرض میکند: اَلَّلهُمَّ اجعَلنا مِمَّن نَوَی فَعَمِلَ؛ پروردگارا! ما را از کسانی قرار بده که با نیّت، با قصد، با معرفت عمل انجام میدهند؛ عملِ هدفدار، عمل همراه با نیّت، عملی که از پیش معلوم است که در چه جهتی و به سمت چه مقصدی است.
جمله دوم: «وَ لا تَجعَلنا مِمَّن شَقِیَ فَکَسِل»؛ ما را از آن تیرهروزانی قرار نده که دچار تنبلی و بیکارگی هستند، کسالت یعنی تنبلی، یعنی بیکارگی؛ ما را از اینها قرار نده. دعا این را به ما تعلیم میدهد.
*از چه اموری باید در ماه رمضان برحذر باشیم
جمله سوم: وَ لا مِمَّن هُوَ عَلی غَیرِ عَمَلٍ یَتَّکِل؛ ما را از کسانی قرار نده که تکیهشان به چیزی غیر از عمل است. نشستن و آرزو کردن و حرّافی کردن و بافتن مطالبی به یکدیگر در جلسات، بدون اینکه عملی به دنبال آن باشد؛ ما را از اینها قرار نده. ببینید درس موجود در این دعا این است. مؤمن در روز اوّل ماه رمضان با این نفَس وارد این ضیافت الهی میشود. خود این یکی از مائدههای بزرگ این ضیافت است. این یک دعا.
دعای دوم، دعای هر روز ماه مبارک است؛ در این دعا عرض میکند: «وَ اَذهِب عَنّی فیهِ النُّعاسَ وَ الکَسَلَ و السَّأمَةَ و الفَترَةَ وَ القَسوَةَ وَ الغَفلَةَ وَ الغِرَّة»؛ پروردگارا! من را از این خصلتها و از این خصوصیات برکنار بدار؛ این خصوصیات اینها است: اوّل «النُّعاس»، خوابآلودگی؛ دوّم «الکَسَل»، یعنی همان بیکارگی و تنبلی؛ سوّم «السَّأمَة»، ملول شدن، از یک چیزی دلزده شدن، دلزدگی؛ بعد «الفَترَة» یعنی سهلانگاری، کارها را با سهلانگاری گذراندن، در کارها استحکام را رعایت نکردن؛ بعد «القَسوَة»، سختدلی، تحجّر، عدم انعطاف؛ بعد «الغَفلَة»؛ غافل شدن و گیج خوردن از موقعیّت خود و آنچه دارد میگذرد و آنچه پیش روی ما است و آنچه پیرامون ما است؛ و آخری «الغِرَّة»؛ فریبخوردگی، مغرور شدن، فریب خوردن؛ من را از اینها برحذر بدار.
*شیطان در ماه رمضان لگامزده است
در ادبیّات مذهبی ما، ماه رمضان، ماه تقابل شیطان و رفتارهای شیطانی از یک سو و رفتارهای رحمانی و اطاعت و عبودیّت از سوی دیگر است، گفته میشود که شیطان در ماه رمضان لگامزده است - این از یک طرف - و گفته میشود که ماه رمضان، ماه اطاعت و عبودیّت است که کوتاهترین کلمه و پُرمغزترین کلمه، کلمه تقوا است: «کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ کَماکُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقون»، مسأله، مسأله تقابل شیطان و تقابل تقوا است.
کار شیطان اغوا کردن است؛ اغوا یعنی چه؟ یعنی ایجاد اختلال در دستگاه محاسبه شما - شیطان این است دیگر - نقطه مقابل، کارکرد تقوا است؛ سعی شیطان این است که شما را اغوا کند، یعنی دستگاه عقل را، دستگاه فطرت را، دستگاه سنجش صحیح را که در وجود انسان گذاشته شده است، از کار بیندازد؛ یعنی انسان را دچار خطای در محاسبه کند.
کار تقوا نقطه مقابل است: «اِن تَتَّقُوا اللهَ یَجعَل لَکُم فُرقانا»، تقوا به شما فرقان، یعنی آگاهی برای جدا کردن حق از باطل را میدهد. در آیه شریفه دیگر میفرماید: «وَ اتَّقُوا اللهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ الله»؛ تقوا موجب این است که خدای متعال دریچههای دانش را، آگاهی را، دانایی را به روی شما باز کند.
تأثیر شیطان در دستگاه محاسبه ما، از راه تهدید و تطمیع است؛ از یک طرف ما را میترساند: آیه شریفه قرآن در سوره مبارکه آلعمران میفرماید: «اِنَّما ذلِکُمُ الشَّیطنُ یُخَوِّفُ اَولِیآءَهُ فَلا تَخافُوهُم وَ خافُونِ اِن کُنتُم مُؤمِنین» در قضیه غزوهای که بعد از اُحد اتّفاق افتاد - که آمدند شایعه کردند که دشمن آمد، پدرتان درآمد، همه چیزتان از دست رفت – پیغمبر(ص) فرمود: آن کسانی که امروز در جنگ اُحد زخمی شدند، همانها شمشیر بردارند و بیایند؛ اگر هیچ کدامتان هم نیایید، من تنها خواهم رفت. پیغمبر اکرم(ص) راه افتاد، کسانی که آن روز در اُحد زخمی شده بودند، شمشیر برداشتند با پیغمبر راه افتادند رفتند و دشمن را که در نزدیک مدینه - خبر درست بود - کمین کرده بود و قصد داشت که حمله کند بهصورت غافلگیرکننده، تارومار کردند و برگشتند.
*یکی از کارهای شیطان ترساندن است
«فَانقَلَبوا بِنِعمَةٍ مِنَ اللهِ وَ فَضلٍ لَم یَمسَسهُم سوء»؛ بعد میفرماید که «اِنَّما ذلِکُمُ الشَّیطنُ یُخَوِّفُ اَولیاءَه»، یکی از کارهای شیطان ترساندن است: «اَلشَّیطنُ یَعِدُکُمُ الفَقر» شما را از فقر میترساند - بنابر یک احتمال در معنای این آیه شریفه - این تهدید بود، از طرف دیگر تطمیع است؛ از سوی دیگر وعده میدهد شیطان، وعدههای فریبنده؛ اینجا هم آیه شریفه قرآن میفرماید: «یَعِدُهُم وَ یُمَنّیهِم وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیطنُ اِلّا غُرورا»؛ وعده میدهد، آرزوها را در دل آنها بیدار میکند، زنده میکند، یک آینده رنگی و دروغین و خیالی مثل سراب در مقابل چشم مؤمنینِ به خود میگذارد «وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیطنُ اِلّا غُرُورا» اما فریب است، از یک طرف تهدید، از یک طرف تطمیع؛ مثل رفتاری که امروز آمریکا دارد و قدرتهای استکباری همیشه دارند؛ از یک طرف تهدید میکنند، از یک طرف تطمیع میکنند. تطمیع، فقط تطمیع شخصی نیست؛ تطمیعهای کلّی، «چنین میکنیم، چنان میکنیم»؛ بعد هم نمیکنند، دروغ میگویند؛ کار شیطان این است.
همه این کارهایی که شیطان انجام میدهد - این اغوا، این تهدید و تطمیع - برای این است که دستگاه محاسباتیِ انسان مؤمن را از کار بیندازد تا محاسبه غلط انجام بدهد؛ وقتی دستگاه محاسباتی از کار افتاد، کار خراب میشود، محاسبه غلط، یکی از بزرگترین خطرها است؛ گاهی حیات انسان را تهدید میکند؛ گاهی سرنوشت انسان را تهدید میکند؛ چون توان انسان، نیروی انسان، تواناییهای انسان، تحت سرپنجه اراده او است و اراده انسان تحت تأثیر دستگاه محاسباتی او است: اگر دستگاه محاسباتی بد کار کرد، اراده انسان تصمیمی میگیرد و در جهتی میرود که خطا است؛ آن وقت نیروهای انسان، همه تواناییهای انسان در این جهتِ خطا به کار میافتد؛ این آن چیزی است که باید مراقب آن باشید.
/م.ی216
/م.ی216