عوامل و موانع قبولی اعمال انسان چیست؟

کد خبر: 53217
مراد از عمل صالح آن است که نفس عمل، کار خوب و نیکی باشد، هر چند که انسان آن را بد بجا آورد؛ زیرا انسان گاه به دلایل و شرایط درونی و بیرونی نمی‌تواند عمل صالح را چنان که باید و شاید به جا آورد و عملش با نواقص و کمبودهایی همراه است.
وارث:در آیات قرآن قبولی هر عملی متوقف بر تحقق دو شرط نیت پاک و عمل صالح است. به این معنا که عملی مقبول خداوند بوده و موجب تقرب می‌شود که از حسن فاعلی یا همان نیت پاک و حسن فعلی یعنی کردار و عمل نیک و صالح برخوردار باشد و هر چیزی که مانع از تحقق این دو شرط باشد، به معنی عدم قبولی و تقرب خواهد بود. اما گاه می‌شود که عملی هر دو شرط را دارا می‌باشد ولی مقبول و مقرب نباشد؛ زیرا کارهایی پس از آن انجام می‌گیرد که موجب ابطال عمل می‌شود. از جمله موجبات احباط، می‌توان به منت‌گذاری اشاره کرد. منت‌گذاری، رفتاری است که عمل مقبول و آثار آن را از میان می‌برد. در مقاله حاضر به چند و چون این رذیله اخلاقی پرداخته شده است.

شرایط قبولی اعمال صالح

خداوند در آیات قرآن شرایطی را برای پذیرش اعمال صالح بیان کرده است؛ زیرا بدون قبولی عمل صالح نمی‌توان امیدی نسبت به آثار و برکات عمل صالح داشت. اصولاً انسان هر کار نیکی را که انجام می‌دهد به هدف دست‌یابی به آثار مادی و معنوی آن است. این آثار زمانی تحقق می‌یابد که شرایط تأثیرگذاری عمل فراهم باشد. از مهم‌ترین شرایطی که قرآن برای هر عملی بیان کرده است عبارتند از:
1- اخلاص: کلمه اخلاص از ریشه «خلص» به معنای پیراستن از آمیختگی و برگزیدن است. (لسان‌العرب، ذیل واژه خلص) و حقیقت آن در اصطلاح شرعی و قرآنی، بیزاری از غیر خدا است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ذیل واژه خلص)

البته امین‌الاسلام طبرسی، مفهوم قرآنی اخلاص را فراتر از این دانسته است. وی می‌نویسد: اخلاص سری است الهی که تنها در قلب بندگان محبوب الهی قرار می‌گیرد. (مجمع‌البیان، ج1-2، ص409) پس اخلاص در هر کسی به معنای حقیقی و واقعی آن تحقق نمی‌یابد، بلکه یک امانت الهی ویژه بندگان محبوب خداوند است. هرچه محبت فزون‌تر شود، اخلاص نیز به همان میزان افزایش می‌یابد و به همین میزان آثار اخلاص نیز فزون‌تر می‌شود. از همین‌رو اخلاص ابرار و مقربان و سابقون، بالاتر و برتر از هر اخلاص دیگر و مورد ستایش خداوند است. (نگاه کنید: انسان، آیات 5 تا 9)

از نظر قرآن ارزش هر فردی بستگی به اعمال عبادی دارد که با اخلاص به جا می‌آورد. (انعام، آیه 52؛ کهف، آیه28) خداوند می‌فرماید کسب اخلاص در اعتقاد و عمل، مایه ارزشمندی انسان در نزد او خواهد شد. (بقره، آیه112؛ آل‌عمران، آیات 162 و 163)

پس اگر عملی فاقد عنصر اخلاص باشد و عمل صالح با اموری دیگر چون شرک و ریا آمیخته شود، آن عمل فاقد ارزش خواهد بود و خداوند آن را نمی‌پذیرد. (کهف، آیه100؛ بقره، آیه112؛ اسراء، آیه80).

2- حسن فاعلی و فعلی: شرط دوم پذیرش هر عملی، آن است که آن عمل، صالح و نیک باشد؛ یعنی عمل زشت و بد و صالح نباشد. بنابراین، اگر انسان عملی بد داشته باشد، آن عمل مورد پذیرش نیست. البته مراد از عمل صالح آن است که نفس عمل، کار خوب و نیکی باشد، هر چند که انسان آن را بد بجا آورد؛ زیرا انسان گاه به دلایل و شرایط درونی و بیرونی نمی‌تواند عمل صالح را چنان که باید و شاید به جا آورد و عملش با نواقص و کمبودهایی همراه است؛ اما از آنجا که نفس عملش نیک است، مورد پذیرش قرار می‌گیرد. در آیات قرآن از جمله آیه 112 سوره بقره و 125 سوره نساء از واژه محسن استفاده شده است که بیانگر شرط نیک بودن در پذیرش اعمال است. همچنین در آیه 10 سوره فاطر شرط بالا رفتن عمل و قبولی آن، نیت خوب و عمل صالح دانسته شده است. به سخن دیگر، عمل زمانی مقبول خواهد بود که از حسن فاعلی و حسن فعلی برخوردار باشد؛ یعنی فاعل و انجام دهنده عمل، دارای نیت نیک و فعل و عملش نیز نیک و صالح باشد.

3- تداوم احسان و تقوا: آنچه بیان شد دو شرط اساسی برای قبولی اعمال است.

با این همه برخی از آیات شرط دیگری را بیان کرده که کار را سخت می‌کند به این معنا که حسن فاعلی و حسن فعلی هنگام عمل به تنهایی کفایت نمی‌کند، بلکه لازم است شخص مخلص نیکوکار، همواره اهل احسان و تقوا باشد. از همین‌رو خداوند در آیات 112 سوره بقره و 125 سوره نساء از واژه محسن استفاده کرده است؛ زیرا محسن، زمانی معنا می‌یابد که احسان، صفت مشبهه و دایمی شخص شده باشد؛ چرا که شخصی که یک بار کار نیک می‌کند، به وی محسن گفته نمی‌شود، بلکه محسن کسی است که همواره اهل احسان است. همچنین خداوند در آیه 27 سوره مائده می‌فرماید: انما یتقبل الله من المتقین؛ به راستی خداوند جز از متقین نمی‌پذیرد. در این آیه نیز با تأکید بر اسم متقین نشان می‌دهد که قبولی عمل صالح زمانی است که از شخص متقی صادر شده باشد. کسی که در هنگام عمل، تقوا داشته باشد، ولی پس از آن از چنین صفتی برخوردار نباشد، هر چند ممکن است عملش صحیح باشد اما عملش مقبول نیست؛ زیرا شرط قبولی عمل، صدور عمل از کسی است که صفت تقوا ملکه یا حتی مقوم ذاتی او شده باشد. پس در شرط قبولی اعمال صالح تنها نیت اخلاص در هنگام عمل کفایت نمی‌کند بلکه باید این اخلاص در شکل صفت ماندگار و دایمی در شخص، خود را نشان دهد و فاعل عمل صالح، متقی و محسن باشد.

موانع قبولی اعمال

با توجه به آنچه در شرایط صحت و قبولی عمل گفته شد، دانسته می‌شود که فقدان اموری چون اخلاص، صالح بودن عمل، متقی و محسن نبودن فاعل عمل صالح، می‌تواند مهم‌ترین مانع در قبولی اعمال صالح باشد.

بر این اساس در آیات قرآن موانع قبولی اعمال مرتبط با این امور مطرح شده است که برخی از آنها عبارتند از:

1- شرک: این که شخص در هنگام عمل صالح، دیگری غیر از خدا را نیز وارد کند. از نظر قرآن چنین عملی هر چند که صالح باشد، نه تنها مقبول نیست بلکه صحیح نیز نیست و فاقد صحت خواهد بود. (کهف، آیه110)

2- ریا: ریا به معنای آشکار کردن عمل در نزد مردم تا آن را ببینند و به او گمان خیر پیدا کنند. (المصباح، ج1-2، ص247، «روی») خداوند در آیاتی از قرآن ریاورزی را عامل بطلان عمل صالح دانسته است. (بقره، آیات 264 تا 266) احباط عمل به معنای از بین رفتن طاعات و نتایج اعمال نیک انسان است؛ یعنی عمل صالح با همه ارزشمندی و تلاشی که از سوی عامل آن انجام می‌گیرد، هیچ آثار مثبت و سازنده‌ای نخواهد داشت و انسان را به سوی خداوند بالا نمی‌برد و موجبات تقرب را فراهم نمی‌آورد و فاعل و فعل بی‌ارزش می‌شود. خداوند به مومنان هشدار می‌دهد که هرگز کارهای نیک عبادی را با ریاورزی نیامیزند؛ زیرا موجب محرومیت از محبت الهی (نساء آیات 36 و 38)، محرومیت از هدایت خداوندی(بقره، آیه264؛ نساء، آیات 142 و 143)، همدمی با شیطان (نساء، آیه38) و حبط و بی‌ارزشی اعمال (بقره، آیات 264 تا 266) می‌شود. از این‌رو اعمال ریایی حرام دانسته شده است. (بقره، آیه 264؛ نساء، آیات 36 و 38؛ انفال، آیه 47؛ کهف، آیه 110؛ ماعون، آیات 1تا6)

3- اذیت و آزار: از آیه 264 سوره بقره به دست می‌آید که کارهای نیک و صالح چون صدقات اگر همراه با اذیت و آزار باشد همانند انفاق ریایی، بی‌ارزش است و مقبول درگاه خداوند نبوده و موجب تقرب الی‌الله نمی‌شود.

4- منت‌گذاری: خداوند در همین آیه 264 سوره بقره با تشبیه انفاق همراه با منت، به انفاق همراه با ریای کافران، بر این نکته تأکید می‌کند که اصولاً همان طوری که انفاق کافران اصلا صحیح و مقبول نیست، انفاق همراه با منت نیز چنین است و هرگز صحیح و مقبول نخواهد بود. پس کسی که منت می‌گذارد گویی کافری است که عمل نیکی را انجام داده است. به سخن دیگر، منت‌گذار هر چند مسلمان و مومن است، ولی در این مسئله همانند کافر است و همان‌طوری که عمل نیک کافر به سبب فقدان حسن فاعلی و اخلاص و نیت پاک، باطل و بی‌ارزش است، عمل نیک مومن هم که با منت همراه است، باطل و بی ارزش است و گویی کافر، این عمل را انجام داده است نه مومن.

چیستی منّت

همان‌طوری که بیان شد، یکی از عوامل احباط عمل وبی‌ارزشی اعمال صالح، منت‌گذاری است؛ زیرا در شرایط عمل مقبول بیان شد که شخص باید محسن و متقی باشد و این دو صفت باید ملکه و یا بالاتر، مقوم ذات و هویت شخصیتی فاعل و عامل نیکی و خیر باشد. پس باید گفت که ریاورز و منت‌گذار، فاقد ملکه احسان و تقوا هستند؛ زیرا اگر این گونه باشند نه تنها همراه عمل صالح، ریا نمی‌ورزند و منتی نمی‌گذارند، بلکه پس از پایان عمل خیر، و بعدها نیز منتی نمی‌گذارند.

البته در روایات آمده است که ریا تنها در هنگام عمل صالح تحقق می‌یابد؛ یعنی پس از پایان عمل، ریا کردن معنایی ندارد؛ یعنی شخصی که انفاق می‌کند یا روزه می‌گیرد و نماز می‌گذارد، ممکن است در هنگام عمل خودنمایی کرده و ریا ورزد، ولی پس از عمل صالح، دیگر ریاورزی معنا و مفهومی ندارد.

اما منت‌گذاری می‌تواند هم هنگام عمل صالح پدید آید و هم پس از پایان عمل و حتی پس از سالیان سال از گذشت آن عمل، منت‌گذاری انجام گیرد و شخص بگوید که چنین عملی در حق فلانی انجام داده است. پس می‌توان گفت که وضعیت منت‌گذاری بدتر از وضعیت ریاورزی است؛ زیرا هر آن ممکن است شخص با منت‌گذاری پس از سالیان سال، عمل نیک خویش را تباه سازد و آثار و برکات عمل نیک خویش را از میان ببرد.

امام صادق(ع) درباره احباط عمل صالح با منت‌گذاری فرموده است: المن یهدم الصنیعه؛ منت نهادن ارزش نیکیها را از بین می‌برد. (الکافی ج 4 ص 22)

رسول خدا(ص) نیز فرموده است: کسی که کار نیکی برای برادر دینی خویش انجام دهد سپس بر او منت گذارد خداوند اجر و ثواب کارش را نابود می‌کند و گناهش برایش می‌ماند؛ سپس حضرت فرمود:‌خدای بزرگ می‌فرماید: منت‌گذار را از بهشت محروم کردم. (وسائل الشیعه ج 9 ص 452)

اصطلاح منت‌گذاری، از واژه عربی «م‌ن‌ن» گرفته شده است. واژه «منّ» دارای معانی چندی است. از جمله معانی با بار مثبت و ارزشی می‌توان به احسان، فضل، هبه و بخشش، قوت‌بخشیدن و مانند آنها اشاره کرد. اما معانی با بار منفی و ضدارزشی یا حتی خنثای «منّ» شامل نقص، قطع، تضعیف، سنگینی و مانند آنها می‌شود.

اکثر لغت‌شناسان معنای «قطع‌کردن و بریدن» را به عنوان معنای اصلی «منّ» دانسته و گفته‌اند که معانی دیگر، ناظر به لوازم آن است و در حقیقت معنای مجازی کلمه است. برخی نیز گفته‌اند که همه معانی، به شکلی، متضمن قطع کردن و بریدن است و این عنصر به عنوان مولفه اصلی دیگر معانی این واژه باید مورد ملاحظه قرار گیرد. (فراهیدی، خلیل‌بن احمد؛ کتاب العین، ج 8، ص 374، ابن منظور، لسان‌العرب، ج 13، ص 415 و مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 11، ص 182)

البته برخی معنای حقیقی کلمه را ثقل و سنگینی دانسته‌اند و گفته‌اند که معانی دیگر ناظر به این نکته است و در حقیقت سنگینی، مولفه‌ای است که در همه معانی دیگر تضمین شده است. از این رو، به نعمت سنگین و احسان و فضل باارزش، منت می‌گویند. به سخن دیگر، واژه «من» به سنگی گفته می‌شود که با آن چیزهای دیگر را وزن می‌کنند. سپس این واژه در نعمتهای سنگین و گرانبها و با ارزش به کار رفته است. (لسان‌العرب، ج 13، ص 415-419 و راغب؛ مفردات، صص 777-877)

این واژه از اضداد است. از این رو، واژه منان به عنوان اسم که صیغه مبالغه از «من علی» است به دو معنا آمده است: 1- کثیرالمن و تعدید النعمه و الفضل علی من احسن الیه؛ بسیار بخشنده و احسان‌کننده به دیگران؛ 2- کثیرالمن، الفخور علی من أعطی حتی یفسد عطاءه؛ کسی که به بخشش خویش فخر می‌فروشد و بخشش را این‌گونه به تباهی می‌کشاند.

از سوی دیگر المنان نامی از اسمای حسنی خداوندی است و معنای آن، چنانکه گفته‌اند: العظیم الهبات، الوافر العطایا؛ یعنی کسی که بخشش‌گر عطایای فراوان است.

شکی نیست که کاربرد آن در خداوند تعالی به جهت بار ارزشی و مثبت واژه است؛ چرا که خداوند از هرگونه نقص و عیبی پاک است.

بیشترین کاربرد این واژه در میان انسانها، ناظر به جهت منفی آن است که همان منت‌گذاری مصطلح خواهد بود که در ادامه بیان می‌شود.

به سخن دیگر، منت همانند کبر، صفت اختصاصی خداوند است و همان طوری که تکبر از انسانی سزاوار نیست، منت نیز از غیرخدا شایسته نیست.

عوامل منت‌گذاری

چرا انسان منت‌گذاری می‌کند و موجبات ابطال یا احباط عمل را فراهم می‌آورد؛ چه چیزی سبب می‌شود تا انسانی هنگام عمل خیر و صالح، با منت‌گذاری، کار نیک خویش را فاسد و باطل سازد یا پس از انجام درست در همان محدوده زمانی یا سالها پس از آن، با منت‌گذاری آثار آن را بی‌تاثیر و بی‌ارزش نماید؟

خداوند در آیات قرآن به عوامل منت‌گذاری اشاره می‌کند که برخی از آنها عبارتند از:

1- وسوسه‌های شیطانی: شیطان، موجب روی ‌آوری انسان، به اموری چون منت‌گذاری و ریاکاری در کارهای خیر می‌شود. اصولا ابلیس سوگند خورده تا انسان را گمراه کرده و از بهشت محروم سازد. بر این اساس همه تلاش ابلیس و شیطان پیرو او بر این است تا کارهای خیر او را ابطال و یا احباط کنند. (ناس، آیه 5؛ حجر، آیه 39؛ نساء، آیه 38)

2- کفر به خدا:‌ از دیگر عوامل منت‌گذاری در انسان‌ها، کفر به خدا است که در آیاتی از جمله آیه 264 سوره بقره و 38 و 39 سوره نساء به آن اشاره و توجه داده شده است. انسان‌های کافر به خدا با ریاورزی و منت‌گذاری، کارهای نیک و صالح خویش را تباه می‌سازند.

3- کفر به قیامت: ایمان نداشتن به قیامت و وعده‌های الهی، منشأ منت‌گذاری و ریاکاری در انفاق و صدقات و کارهای نیک و خیر است. (بقره، آیه 264)

4- فخرفروشی: انسانی منت‌ می‌گذارد که بخواهد فخر بفروشد و تفاخر بورزد؛ زیرا اگر تفاخری نداشته باشد نیازی به ریاکاری و منت‌گذاری نیست.

5- تحقیر:‌ گاه انسان در هنگام عمل به قصد تحقیر کار خیری انجام می‌دهد و بر شخص منت می‌گذارد و گاه پس از مدتی این حقارت را نشان می‌دهد و به قصد تحقیر، یادآور کار خیری می‌شود که در حق او انجام داده است. (شعراء،‌آیه 18)

6. غرور و تکبر: کسی که منت می‌گذارد می‌کوشد تا این‌گونه غرور و تکبر خویش را به نمایش گذارد.

7. زیاد شماری: برخی از افراد منت می‌گذارند، زیرا کار نیک خویش را زیاد می‌شمارند. اگر انسان بداند که هر کاری هر چند زیاد باشد در برابر نعمت‌های الهی هیچ است، هرگز کارش را زیاد نمی‌شمرد تا منت‌گذار کسی باشد.

امام صادق(ع) می‌فرمایند: کار خیر و خدمت به ضعفا با سه چیز تکمیل می شود: اول اینکه از طرف انجام‌دهنده، کوچک و ناچیز به حساب آید. دوم اینکه مخفی و نهانی باشد. سوم اینکه در انجام آن سرعت و عجله به عمل آید. پس زمانی که آن را کوچک شمری پیش کسی که آن کار را برای او انجام می دهی آن را بزرگ شمرده‌ای، وقتی آن را مخفی و نهانی انجام دادی آن عمل نیک و انفاق را تمام و تکمیل کرده‌ای و زمانی که در انجام آن سرعت و شتاب کردی، آن را برگیرنده، گوارا نموده‌ای و اگر چنانچه آن کار خیر و انفاق را بدون این شرایط انجام دهی، در حقیقت آن را از بین برده و نابود ساخته‌ای. خداوند در قرآن می‌فرماید: و لا تمنن تستکثر: به هنگام انفاق، منت‌ مگذار و آن را بزرگ مشمار. (مدثر، آیه 6) از امام باقر(ع) در رابطه با این آیه نقل شده است که فرمود: لا تعطی العطیهًْ تلتمس اکثر منها:‌چیزی نبخش که از گیرنده بیشتر از آنچه بخشیده‌ای، طلب کنی. (بحارالانوار، ج، 96، ص 144)

آثار منت‌گذاری

در آیات و روایات به آثار منت‌گذاری اشاره شده تا انسان با نگاهی به این آثار از این خصلت دست بشوید و به جای منت‌گذاری، با کم‌شماری عمل نیک خویش، نه تنها از ابطال و احباط عمل صالح رهایی یابد بلکه مورد توجه و عنایت خداوندی قرار گیرد. از جمله آثاری که برای منت‌گذاری بیان شده  عبارتند از:

1. احباط عمل: اگر کسی هنگام عمل نیک نیت اخلاص داشته باشد و نیکوکاری را با اخلاص انجام دهد، ولی در حین عمل خیر یا بعد از آن منت‌گذاری کند، آن عملش تباه می‌شود و با احباط آن عمل، آثار آن نیز از میان خواهد  رفت. امام علی(ع)در وصیت خود به مالک اشتر هشدار داده  و نسبت به احباط عمل صالح و از میان رفتن آثار و برکات کار نیک می‌فرماید: مبادا به خاطر نیکی که انجام می‌دهی بر مردم منت نهی و نیز رسول خدا(ص) فرموده است: کسی که کار نیکی برای برادر دینی خود انجام دهد سپس بر او منت نهد خداوند اجر و ثواب کارش را نابود می‌کند و  وزر و گناهش برایش می‌ماند؛ سپس حضرت فرمودند: خدای بزرگ می‌فرماید: منت‌گذار را از بهشت محروم کردم.

2. دوری از رحمت الهی: پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: کسی که بر فقرا منت بگذارد، در دنیا و آخرت ملعون است و شخصی که بر پدر، برادر و برادران مسلمانش منت بگذارد از رحمت خداوند و ملائکه به دور می‌باشد، به آتش جهنم نزدیک است، دعایش مستجاب نمی‌شود، خواسته‌اش برآورده نمی‌گردد و خداوند در دنیا و آخرت به او نگاه نمی‌کند. (ارشاد القلوب، ج 1، ص 194) همچنین اباذر از نبی مکرم اسلام(ص) نقل می‌کند که ایشان فرمودند: «خداوند تبارک و تعالی منت‌گذار را مورد لطف و بخشش خود قرار نمی‌دهد.» (مستدرک الوسائل، ج 13، ص 270 و وسائل الشیعهًْ ج 9، ص 454) و «بابت کار نیکی که انجام داده از او تشکری به عمل نمی‌آورد.» (وسائل الشیعهًْ ج 9،‌ ص 453)

3. آفت‌ کارهای نیک: پیامبر(ص) می‌فرماید: و افهًْ السخاء المن؛ آفت بخشش و کرم، منت است.» (بحارالانوار، ج 66، ص 389) و نیز از امام علی(ع) است که فرمود: «المن یفسد الاحسان؛ منت احسان و نیکویی را فاسد می‌کند» (غررالحکم، ص 138)

4. محرومیت از نگاه الهی: حضرت محمد(ص) فرمودند: «ثلاثهًْ لا ینظر الله الیهم المنان بالفعل و عاق و الدیه و مدمن خمر؛ خداوند به سه دسته نگاه نمی‌کند: کسی که در برابر انجام کاری منت می‌گذارد، شخصی که مورد نفرین والدین خود قرار گرفته و شراب‌‌خوار.» (مستدرک الوسائل، ج 7، ص 233 و ارشادالقلوب، ج 1، ص 194)

5. محرومیت از صحبت الهی: اباذر از پیامبر  اکرم(ص) نقل می‌کند که آن حضرت فرمودند: «خداوند در روز قیامت با سه گروه هم‌صحبت نمی‌شود؛ آنها را مورد لطف و بخشش خود قرار نمی‌دهد و گناهانشان را نمی‌بخشد و برایشان عذاب دردناکی می‌باشد. اباذر پرسید آنها چه کسانی هستند؟ پیامبر(ص) منت‌گذار را از جمله این افراد برشمردند.» (مستدرک‌الوسائل، ج 13، ص 270)
۶.لعن الهی: در حدیثی پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: «کسی که بر فقرا منت بگذارد در دنیا و آخرت ملعون است.» (ارشادالقلوب، ج 1،‌ص 194)

7. محرومیت از بهشت: رسول گرامی اسلام فرمودند:  بهشت سرای سخاوتمندان و بخشندگان است و در آن، شخص بخیل و کسی که مورد نفرین والدین خود قرار گرفته و منت‌گذار به آنچه که بخشیده وارد نمی‌شود.» (مستدرک‌الوسائل، ج 7، ص 233) و در حدیثی دیگر بیان داشتند «خداوند عز و جل فرموده: بهشت را بر منت‌گذار، بخیل و سخن‌چین حرام کردم.» (وسائل‌الشیعهًْ ج 9،‌ص 453)

/1102101305