پس آثار اجتماعی روزه کجاست؟
روزه در رأس عبادات قرار دارد
روزه به عنوان یک فریضه، در رأس باقی عبادات قرار دارد. هم به خاطر مشقت و صبری که لازم دارد و هم به خاطر نظم اجتماعی که به نمایش میگذارد. کافی است که صدای اذان از منارههای مساجد یا رسانهها بلند شود و پرهیز از خوردن و آشامیدن را اعلام کند. همه از خوردن و آشامیدن دست برمیدارند تا این که بار دیگر به آنان اجازه داده شود که به خوردن و آشامیدن و سایر مفطرات روزه بازگردند. این کار بدون هیچگونه نظارت انجام میشود. به رغم این که همه میتوانند در خفا بخوردند و بیاشامند، ولی به خاطر التزام به اوامر و الهی و درک این حقیقت که خداوند آنان را میبیند، این کار را نمیکنند.
این التزام و نظم کامل، به رغم این که روزهداری دشوار است، به ویژه در روزهای گرم و طولانی، باعث میشود که امت اسلامی احساس عزت، اعتماد به نفس و اهمیت کند. احساس کند که توانمند و قوی است و عنان اختیار خود را به دست دارد و خوراک، آشامیدنی و لذات نمیتوانند زمام امور آن را به دست گیرند. حال آن که ملل دیگر به خاطر نیازها، خواستهها و هزینههای خود در برابر دیگران خاضع هستند و به خاطر همین نیازها ممکن است که ارزشها و اصول خود را بفروشند.
نقش روزه این است که این ارزش را تثبیت کند و ارادهای را که همواره به صیانت و حمایت نیاز دارد، تثبیت و تقویت نماید؛ زیرا اراده دژ انسان مؤمن است و نشانه قدرت و انسانیت اوست. بدون اراده، انسان در معرض تندبادهای دیگران یا تندبادهای شهوات و غرایز قرار میگیرد. شیطان، نفس اماره و فضای پیرامون انسان نیز همین اراده را هدف گرفتهاند و سعی دارند که این دژ حفاظتی را از بین ببرند. نقش روزه، این است که از این اراده حفاظت به عمل آورد. از این رو پیامبر خدا (ص) فرموده است: «الصّیام جُنّة و هو حصن من حصون المؤمن؛ روزه سپر است و یکی از دژهای مؤمن به شمار میآید.»
پس آثار اجتماعی روزه کجاست؟
روزه و سایر عباداتی که خداوند بر بندگان خود واجب کرده است، برای خود خدا نیست؛ زیرا خداوند از بندگان خود بینیاز است. بلکه هدف از همه این عبادات، انسانسازی در عرصههای فردی، اجتماعی و امت اسلامی است؛ انسانی که ارادهای قوی داشته باشد و کاری نکند که آسیب ببیند. انسانی که اسیر عادات خود نباشد. البته تغییر دادن این عادتها دشوارند. میخواهد انسانی بسازد که برای تزکیه جان بکوشد و آن را از همه آلودگیها پاک نماید و به راه راست بازآورد. همان راهی که مورد نظر خداوند است.
تردیدی نیست که پرسشی خود را بر همه تحمیل میکند: اگر روزه انسان و جامعه را از نظر ایمان به آمادگی میرساند و اراده آن را تقویت کرده و در برابر شهوات آزاد مینماید، پس چرا همین افراد یا جوامع روزهدار، خارج از روزهداری، در باقی امور زندگی خویش عزم، صبر، صلابت و تدبر لازم را ندارند و این جوامع همچنان در مسیر تبعیت، خضوع و مصرفگرایی قرار دارند؟ حال آن که روزهداری یکی از بارزترین ابزارهای قدرت است. همان قدرتی که اسلام از جوامع اسلامی میخواهد برای رشد و پیشرفت از آن استفاده کنند. روزهداری سلاحی است که مسلمانان در سالهای آغازین دعوت اسلام، از آن برای توانمند شدن و گذار از دشواریهای راه آن دوره از آن بهره میگرفتند. حتی در میان غیرمسلمانان نیز میبینیم که آنان از روزهداری و تحریم به عنوانی سلاحی کارآمد در برابر اشغالگران استفاده میکردند. همانطور که در فلسطین نیز کسانی را میبینیم که به اعتصاب غذا دست میزنند. قروی شاعر درباره گاندی هندی چنین سروده است:
لَقد صامَ هِنْدِی فَجَوَّعَ دَوْلَةً فهَلْ ضارَ عِلْجاً صَوْمُ مِلْیونِ مُسْلِمِ
روزهداری یک هندی، دولتی را به تنگنا کشید. آیا روزهداری یک میلیون مسلمان به خری ضرر زده است؟
پاسخ همه این پرسشها در این است که ما از واقعیت و نقش روزه و نیز واقعیت و غایت عبادات، برداشتی سطحی داریم. بسیاری روزه را یک عادت موسمی میدانند که به خودداری از خوردن و آشامیدن منحصر میشود. اینان گمان میکنند که صرفاً با خودداری از مفطرات، روزهداری تحقق مییابد. حال آن که خودداری از غذا، به خودی خود هدف نیست بلکه ابزاری برای تحقق اهداف مورد نظر در زمینه خودسازی و ساختن جامعه است؛ بنابراین این امر به نتایج بستگی دارد.
قرآن کریم در آیاتی که از روزه سخن میگویند، خیلی روشن بر نتایج تأکید میکند. جالب است آیاتی که در سوره بقره درباره روزه وارد شده اند، اندک ولی روشن هستند. خداوند میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آَمَنُوا كُتِبَ عَلَیكُمُ الصِّیامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ». میزان کارآمدی روزه در فرد و جامعه، با میزان شکل گرفتن تقوا در فرد و جامعه سنجیده میشود.
بنابراین هر کسی که تمام ماه را روزه بدارد، خود را به سختی بیندازد، از خوردن و آشامیدن پرهیز کند و رنج بکشد، ولی حساسیتی در ازای محرمات، منکرات، باطل، ظلم و فساد در او به وجود نیاید، به سخنان و اخبار توجهی نداشته باشد و به تصمیمها و اقداماتی که در اینجا و آنجا صورت میگیرند، بیتوجه باشد، آیا میتوان گفت که او روزه دارد؟ نه این گونه نیست. به او همان چیزی را میگوییم که پیامبر خدا (ص) فرموده است: «ربَّ صائمٍ لیس له من صیامه إلا الجوع والعطش؛ چه بسا روزهداری که غیر از گرسنگی و تشنگی بهرهای ندارد.» در حدیث نیز آمده است: «من لم یدع قول الزّور والعمل به فلیس لله حاجة فی أن یدع طعامه و شرابه؛ کسی که گفتن حرف ناحق و عمل به آن را رها نکند، نیازی ندارد که به خاطر خداوند خوردن و آشامیدن را کنار بگذارد.» در حدیث دیگری آمده است: «الصّیام اجتناب المحارم، كما یمتنع الرّجل من الطّعام والشّراب؛ روزهداری پرهیز از محارم است. همانطور که انسان از خوردن و آشامیدن پرهیز میکند.»، «ما یصنع الصّائم بصیامه إذا لم یصن لسانه وسمعه وبصره وجوارحه؛ اگر روزهدار زبان، گوش، چشم و اعضای بدن خود را [از حرام] باز ندارد، با روزهداری خود کاری نکرده است.»، «إنّ الصّوم لیس من الطعام والشراب، وإنما جعل الله ذلك حجاباً عن سواهما من الفواحش من الفعل والقول یفطر الصّائم. ما أقلّ الصوّام وأكثر الجوّاع؛ به راستی که روزه، خودداری از خوردن و آشامیدن نیست، فقط و فقط خداوند آن را (روزه را) به عنوان مانعی از سایر زشتیهای گفتاری قرار داده است، زشتیهایی که روزه روزهدار را میشکند (باطل میکند) چقدر روزهداران (حقیقی) اندک و گرسنگان فراواناند.»
در حدیث آمده است: «صیام القلب عن الفكر فی الآثام، أفضل من صیام البطن عن الطّعام؛ بازداشتن قلب از فکر گناه، از بازداشتن شکم از غذا بهتر است.» در این باره شواهد بسیاری وجود دارد که در این مقال نمیگنجد.
رابطه میان روزهداری و اصلاح
ما نیاز داریم که تعریف تازهای از این ماه ارائه دهیم. چون در اذهان مردم چنین جا افتاده است که این ماه، به معنای پرهیز از خوردن و آشامیدن است. حال آن که باید تأکید کنیم، روزه مانند همه عبادات دیگر، از ظاهر، محتوا و هدف تشکیل شده است. برای فرد، عبادات به نتایج واقعی آن که همان تقوا باشد بستگی دارد. سادهترین شکل آن را در نماز میتوان دید: «لا تنظروا إلى طول ركوع الرّجل وسجوده... ولكن انظروا الى صدق حدیثه وأداء أماناته؛ به رکوعها و سجودهای طولانی فرد نگاه نکنید... بلکه به راستگویی و امانتداری او بنگرید.» دستور داده شده است: به ظاهر و سطح نگاه نکنید. حال آن که متأسفانه جامعه ما فقط ظاهر، شکل و کمیت را میبیند.
نتیجه روزه این است که در سطح جامعه و امت اسلامی به عنصر تقوا دست یابیم. نمود تقوا را در احساس مسئولیت، همکاری و وحدت میتوان دید. تقوا این است که زمام داران امور برای جامعه عدالت، کرامت و احترام فراهم کنند. در این صورت میتوانیم بگوییم که این جامعه از روزه بهره برده و به عنصر تقوا دست یافته است.
به عنوان یک ملاحظه جنبی، اگر کسی در آیات مربوط به روزه قدری تأمل به خرج دهد، درمییابد که بلافاصله بعد از آیات مربوط به روزه، به رابطه فرد یا مال و ثروت پرداخته شده است. بعد از آیات 183-187 سوره بقره میبینیم که در آیه 188 خداوند متعال میفرماید: «وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِیقاً مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» [البقرة: 188].
شاید این موارد نیز از جمله رابطه آشکار میان روزه و تضمین نتایج اجتماعی و اقتصادی آن باشد. شاید پرهیز از انجام معاملات باطل با مال و روزی، از جمله موارد تقوا باشد. شاید پرهیز از فساد و رشوه انجام معاملات باطل با مال و روزی، از جمله موارد تقوا باشد. شاید مدارا نکردن با صاحبان زر و زور، آنانی که در دستگاه قضا هستند و آنانی که در ادارات، دستگاههای امنیتی و استانداریها کار میکنند و به مردم بیچاره و بیپشتیبان ستم میکنند، از جمله همین تقوا باشد. ظلم به مردم و ضعفا برجستهترین آفتی است که جامه ما و حتی جوامع روزهدار گرفتار آن است. چه بسیار حقهایی که با رشوه دادن به قاضی و عناصر امینی تباه شدند. چه بسیار موضوعات مهمی که به خاطر دخالتهای فلان رهبر و فرد بانفوذ از بین رفتند. متأسفانه این هتک حرمتها ریشهدار شده اند و برای خود رهبران، زبان و ابزارهای لازم را دست و پا کردهاند و حقها خیلی واضح خرید و فروش میشوند.
فرهنگ تغییر باید نهادینه شود
در ماه تقوا، آرزویمان این است که جامعه در قبال رشوه دهندگان و رشوه گیرندگان حساس شود. چه مقدار رشوه کم باشد یا زیاد، مستقیم باشد یا با واسطه، آشکار باشد یا با اشاره با توافق باشد یا بدون توافق. بیایید همه فاسدان را معرفی کنیم و نباید از کسی حمایت نماییم. نباید برای هیچ کسی تخفیفی قائل شویم. چون سخن رسول خدا (ص) در میان ما وجود دارد که فرمود: «والله لو سرقت فاطمة بنت محمَّد لقطعت یدها؛ اگر فاطمه دختر محمد نیز دزدی کند، دستش را قطع میکنم.» بیاید به سمت جامعهای حرکت کنیم که کسی به خاطر رسیدن به حق خود، مشقت نبیند و کسی که در منصب خدمت به مردم قرار دارد، از صلاحیتهای خود به نفع مصالح شخصی خود بهرهبرداری ننماید.
بیاید همگی برای رسیدن به جامعهای پرهیزگار و متقی با همدیگر همکاری کنیم. اگر نمیتوانیم قوانین جدی و بازدارندهای در این زمینه تصویب کنیم، لااقل بیایید فرهنگ تغییر، فرهنگ نفی فساد، فرهنگ تحریم فاسدان و تقبیح عملکردشان را تقویت و تحکیم کنیم. اگر چنین چیزی در جامعه روزهدار اتفاق بیفتد، در این صورت میتوانیم بگوییم که ما حقیقتاً روزه گرفتهایم. خداوند روزه ما و شما را قبول فرماید. از خداوند میخواهیم همچنان که به بندگان صالح خود کمک میکند که در برابر نفس امارهشان پیروز شوند، به ما نیز یاری کند که بر نفس خود پیروز گردیم. إنه سمیع مجیب.
«وَ أَعِنَّا عَلَى صِیَامِهِ بِکَفِّ الْجَوَارِحِ عَنْ مَعَاصِیکَ، وَ اسْتِعْمَالِهَا فِیهِ بِمَا یُرْضِیکَ حَتَّى لَا نُصْغِیَ بِأَسْمَاعِنَا إِلَى لَغْوٍ، وَ لَا نُسْرِعَ بِأَبْصَارِنَا إِلَى لَهْوٍ وَ حَتَّى لَا نَبْسُطَ أَیْدِیَنَا إِلَى مَحْظُورٍ، وَ لَا نَخْطُوَ بِأَقْدَامِنَا إِلَى مَحْجُورٍ، وَ حَتَّى لَا تَعِیَ بُطُونُنَا إِلَّا مَا أَحْلَلْتَ، وَ لَا تَنْطِقَ أَلْسِنَتُنَا إِلَّا بِمَا مَثَّلْتَ، وَ لَا نَتَکَلَّفَ إِلَّا مَا یُدْنِی مِنْ ثَوَابِکَ، وَ لَا نَتَعَاطَى إِلَّا الَّذِی یَقِی مِنْ عِقَابِکَ؛ و ما را یارى کن که رمضان را روزه بگیریم با نگهداشتن اعضا و جوارح از ارتکاب گناهان و بهکارگیری آنها در آنچه که موجب خشنودى تو میشود. تا با گوشمان به صداهاى بیهوده گوش نکنیم و با دیدگانمان به سمت لهویّات سرعت نگیریم و دست به سوى ممنوعى نبریم و قدم به سمت حرامى برنداریم و شکم ما پر نشود مگر از آنچه حلال فرمودهاى و زبان ما چیزى نگوید، مگر آنچه خود گفتهای و خود را به زحمت نیندازیم، مگر در آنچه ما را به ثواب نزدیک میسازد و به چیزى نپردازیم، مگر آنچه که ما را از عقاب تو مصون میدارد.»
/1102001307