لباست را پاره نکن؛ دلت را باز کن!
*گناه حجاب است و کثرت آن واویلا
میدانید چرا قلبها و گوشهای اینها چنین حالتی پیدا کرده بود؟! چون اینها در مقدمات کوتاهی کرده بودند، به این اوضاع گرفتار شدند، «بَلی مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ»، وقتی کسی مرتکب سیئه شد و سیئه بر او محیط شد، آن وقت آیات حق را تکذیب میکند و از اصحاب آتش خواهد بود.
حضرت امام عسکری(ع) فرمودند: سیئه محیط، آن وقت پیش میآید که فرد مدام گناه کند و درصدد جبران نیز بر نیاید، اینجاست که سرانجام گناه، تمام قلبش را احاطه میکند، این حالت برای کسانی پیش میآید که متوجه قلب خود نشدند و از آن به خوبی مراقبت نکردند و از این بدتر، از مرهمهای وجود نفیس رسول اکرم(ص) که همچون طبیب بود، نیز بهره نبردند.
*اگر دنبال حکمت نباشیم، در برابر حق میایستیم
حضرت(ع) در ادامه میفرماید: که چرا این افراد این طور گرفتار شدند، «لم یستضیئوا باضواء الحکمة»؛ چون آنها از نور حکمت بهره نبردند، به این روز افتادند و قلبشان محاط به سیئه شد، بیانات آل عصمت، تماماً نور و حکمت است، چون از حقایق واقعیه عالم خبر میدهد، برای همین حضرت فرمود: اگر به شرق عالم بروید یا به غرب عالم سفر کنید، علم تنها نزد ما آلمحمد(ص) است، آخر سنگ چخماق را باید ضربهای بزنند تا جرقه بزند، خود آدمی باید قدمی پیش بیاید تا این حکمتها در دلش اثر کند و جلوی مردن و احاطه شدن قلبش به وسیله سیئه را بگیرد.
*پیامبر(ص) طبیب است، اگر نفوس دوایش را قبول کنند
باید مراقب خودتان باشید که قلبتان دچار احاطه سیئه نشود! مراقب باید طبق نظر پزشک حاذق الهی باشد، امیرالمؤمنین(ع)، پیامبر(ص) را به یک طبیب حاذق تشبیه کرده و در مقام استعاره فرمود: «طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ» پیامبر(ص) طبیب است، دردهای شما را با آن بیانات حقّهای که دارد معالجه میکند، «قَدْ أَحْکَمَ مَرَاهِمَهُ» او تمام داروهایش مرهمهای خود را که علم و حکمت و وعظ و نصیحت است، مهیا کرده است، اگر نفوس قبول کردند، خوب میشوند،و گرنه «آخر العلاج الکیّ»؛ آخرین راه علاج داغ است!
وقتی مرض از عضوی جدا نمیشود، عضو او را میبرند و آن را از بین میبرند، لذا حضرت در ادامه فرمود: «وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ»، ایشان آلتهای داغ کردن را هم مهیا کرده است، «یَضَعُ ذَلِکَ حَیْثُ الْحَاجَةُ إِلَیْهِ» و هر جا که حاجت باشد، از آنها استفاده میکند، «نْ قُلُوبٍ عُمْیٍ وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَةٍ بُکْمٍ مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ»، احتیاج به این وسائل در کجاست؟ در مواجهه با قلبهای کور، گوشهای کر و زبانهای لال است، او با داروهایش در جستجوی غافلان است.
*انسان مرده به حرفهای ربانی گوش نمیدهد
بعد حضرت فرمود: «ولم یقدحوا بزناد العلوم الثّاقبه. فهم فی ذلک کالانعام السائمه»، اینها دلهایشان را به نور علوم واقعی روشن نکردند، برای همین مثل چهارپا هستند، بلکه مثل مردهها هستند، در تعبیر دیگری آمده است: «میت بین الاحیاء»، اینها، مردهای هستند در میان زندهها، یا حضرت علی(ع) در جای دیگری میفرماید: «مالی اراکم اشباحا بلا ارواح»، شما اصلاً روح و عقل ندارید، اگر دارید، پس چرا از آن استفاده نمیکنید، «واحضروه قلوبکم»، دلهایتان را حاضر کنید و از عالم ربانی حرف شنوی داشته باشد، به علمای ربانی خود گوش بسپارید، از آنها یاد بگیرید و دلهای خود را برای شنیدن مواعظ الهیه حاضر کنید، از پروردگار بخواهید که دلهای شما را مهیا کند و نگه دارد.
*لباست را پاره نکن؛ دلت را باز کن!
حالا یک حدیث دیگر از امام صادق(ع) بخوانم، حضرت فرمودند: موسی(ع) قوم خود را موعظه میفرمود: «یعظ أصحابه إذ قام رجل فشقّ قمیصه» مردی بلند شد و یقهاش را پاره کرد و گفت: اگر این فرمایشات راست باشد، پناه بر خدا، من بیچاره شدم، خدای متعال وحی فرمود: ای موسی! به او بگو چرا پیراهنت را پاره میکنی و آبروی خودت را میبری!، این کار را نکن! اگر نادم و پشیمانی، قلب خود را برای من باز و آماده کن، قلب چه وقت آماده میشود، در سحرها و با تهجد و بیداری.
/1102101305