حفظ موضوعی قرآن در دستور کار آموزش و پرورش
اصل فعالیت دستهجمعی، سنت حسنه است
وی ادامه داد: چند اصل در برنامههای بخش قرآن و عترت حاکم است: اول، اصل محوریت مدرسه است. به این معنا که هر اتفاقی که در زمینۀ دینی صورت میگیرد، ثمرۀ آن باید در مدرسه نمود داشته باشد. دوم، اصل فراگیری است، به این معنا که ما در این واحد، مسؤول 13 میلیون دانشآموز هستیم، نه فقط قشر خاصی از دانشآموزان مذهبی؛ بنابراین در پی این هستیم که این فراگیری با اثربخشی همراه باشد. سوم، اصل فعالیتهای توسعۀ مشارکت؛ به این معنا که در حدیث داریم (یدُ الله مَعَ الجَماعة)؛ دست خدا با جماعت است؛ بنابراین کارها را باید بر عهدۀ دانشآموزان بگذاریم تا بتوانند به صورت دستهجمعی تحقیقات قرآنی خود را پیش ببرند. این اصلی است که تاکنون کارکرد مثبت خود را نشان داده و تاکنون سنت حسنهای بوده است.
مسیبزاده افزود: ما چیزی به اسم روخوانی و بعد فهم قرآن نداریم بلکه معتقدیم این دو با یکدیگر و در یک زمان باید صورت گیرد. از طرفی ما محتوا داریم و مهمترین ضعف ما در آموزش و پرورش، روشهای رسیدن به محتواست. خب این ضعف در تمام حوزههای دینی و مؤسسات مذهبی هست؛ مگر ما در حوزۀ علمیه چقدر توانستیم روحانیونی متناسب با مقاطع مختلف سنی دانشآموزان پرورش بدهیم و آنها را در آموزش و پرورش به کار بگیریم؟ بنابراین حوزۀ علمیه میتواند روحانیونی متناسب با سنین مختلف سنی دانشآموزان پرورش دهد تا متناسب با هر مقطع سنی، معارف مطرح شود.
وی در ادامه به تشریح برنامههای آن معاونت پرداخت و خاطرنشان کرد: ما تاکنون شیوههای مختلف حفظ قرآن را به کار بردیم ولی آن چیزی که فعلاً در دستور کار این معاونت است، حفظ موضوعی قرآن است. به این صورت که موضوعی خاص مثل احترام به پدر و مادر را مبنا قرار میدهیم و آیات آن را احصاء میکنیم. در کتبی که در این زمینه به چاپ رسیده، یک بخش با عنوان ایستگاه اندیشه تعریف کردیم که دانشآموز میتواند برداشت خود را در این قسمت درج کند. با این شیوه، دانشآموز عملاً با آیات قرآن سر و کار خواهد داشت و اثربخشی بیشتری در وجود او خواهد گذاشت و او را به تقید عملی وادار میکند. زمینۀ علوم دینی به صورت فطری در تمام انسانها آماده است اما برای اینکه شکوفا شود، بایستی ما مفاهیم دینی و ارزشی را با زبان و فهم مخاطب همراه کنیم.
خدا بر ما آسان گرفته، پس بر دانشآموزان آسان بگیریم
مدیر کل قرآن و عترت آموزش و پرورش ضمن معرفی برخی آثار آن مدیریت، اظهار داشت: در تولیدات خود سعی کردیم به چند اصل مقید باشیم و آنها را سرلوحه قرار دهیم؛ اول، اصل سهولت، به این معنا که دین سهل بیان شده و خدا بر ما آسان گرفته است. خداوند فرموده ( یُریدُ اللَّهُ بِكُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِكُمُ الْعُسْرَ)؛ لذا باید دین را سهل ارائه دهیم. دوم، اصل تدرّج، به این معنا که آموزش ما درجهبندی دارد و قرار نیست موضوعی که دانشآموز تحمل فهم آن را ندارد مطرح کنیم. همچنان که خداوند قرآن را تدریجی نازل کرد ما نیز باید مقید به این اصل باشیم. برای اینکه یک مطلبی که ارائه میدهیم دانشآموز بتواند هضم کند.
وی افزود: اصل بعدی، استمرار و مداومت است، به این معنا که دانشآموز بتواند مدام با تمرین و ممارست محفوظات خود را بازآفرینی کند. چرا یک دانشآموز بعد از 12 سال تحصیلات دانشآموزی نتواند قرآن را خوب قرائت کند؟ لذا علت آن، عدم استمرار و ممارست است. اصل بعدی، آگاهیبخشی و معرفتافزایی است. به این معنا که حرفهای بسیار عمیق را با معرفت به دانشآموز بفهمانیم.
دکتر روحافزا، نویسندۀ با سابقۀ ادبیات دینی در حوزۀ کودکان و نوجوانان در این نسشت ضمن بیان سوابق نویسندگی خود در حوزه ادبیات دینی، اذعان داشت: من نمیگویم تمام این آثار مربوط به حوزۀ قرآن بود، ولی از آنجایی که یکی از منابع دینی، قرآن است، میتوان گفت در حوزۀ قرآنی هم کار کردیم.
وی با اشاره به صحبتهای دکتر مسیبزاده مبنی بر تکنیکهای آموزشی مدیریت قرآن و عترت آموزش و پرورش، اظهار داشت: ضمن اینکه کتب مربوطه را تألیف میکنید، سعی شود حجم آنها کم و مطالب به صورت مختصر بیان شود تا از حوصلۀ دانشآموزان خارج نشود، اما با تمام این توصیفاتی که آقای مسیبزاده اشاره داشتند، مربوط به حوزۀ تکنیکها و ترفندها بود و این برای ایجاد همزبانی و در نهایت همدلی بسیار مفید خواهد بود.
مسؤولین قبل از آموزش، خود عامل به قرآن باشند
روحافزا با انتقاد به مراکز مذهبی و فرهنگیِ مراکز دولتی و خودجوش نسبت به نوع نگرش آنها به مباحث قرآنی، تأکید کرد: مهمترین آسیبی که متوجه قشر خاص فرهنگی کشور است، این است که ما فرهنگیان عامل به قرآن نیستیم و فقط قائل و گوینده هستیم و بنده از بابت اینکه تألیفات زیادی داشتم و از این بخش غافل بودم، پشیمان هستم و هیچ گونه احساس افتخاری نسبت به دهها تألیف خود در حوزۀ معارف اسلامی ندارم. قرآن از کسانی که قائل هستند و عامل نیستند، انتقاد دارد؛ نکند مسؤولین مذهبی و فرهنگی ما مثالشان آیۀ5 جمعه باشد که خداوند فرمود: ( مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً). لذا وقتی خودمان دین را فهم نکردیم، چه آموزشی میخواهیم به دانشآموزان دهیم؟
سید علی کاشفی خوانساری، از چهرههای ادبیات کودکان و نوجوانان، در این نشست گفت: شعار نمایشگاه امسال بر اساس تأکیدات رهبری بر تدبر و فهم قرآن، انتخاب شده است و نشست امروز بر همین اساس در حوزه کودک و نوجوان است.
وی افزود: بحثهای قرائت و حفظ، مقدمهای برای فهم قرآن است، فهم قرآن خوانشی است که به مقصود گوینده نزدیک شده باشد؛ به عبارت دیگر، فهم برداشتی است که با مقصود گوینده قرابت داشته باشد.
کاشفی خوانساری اظهار کرد: فهم قرآن این نیست که من قرآن را بفهمم و بعد به کودک بگویم بلکه این تفسیر قرآن است. فهم قرآن در کودک این است که خود کودک قرآن را بفهمد. ضمن اینکه اهلبیت (ع) به عنوان مبیّن قرآن بزرگوارانی هستند که راه فهم قرآن را هموار میکنند، کمک کنیم کودکان و نوجوانان به فهم ظاهری قرآن دست یابند.
/1102101305