دیواری که تخریب آن موجب سقوط خدای جاهلان شد
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ آلعمران/19
همانا دين (دين راست و درست) نزد خدا اسلام است
آینه:
حکایت؛ طی یکی از سفرهایی که سلطان محمود به هندوستان داشت، تنی چند از برهمنان (بتپرست هندوستان) که پیشوای دین برهما هستند نزد سلطان آمده و درخواست کردند با علمای اسلام که در اردو حاضر بودند مباحثه نمایند. در اثنای مباحثات یکی از برهمنان گفت، برهما خدای بزرگ دوست دارد در وسط زمین و آسمان بایستد، برهمن مزبور برای اثبات این دعوا حاضران را به درون معبد برد و در تالار وسیعی از سنگ پیکر بتی را نشان داد که نه بر سقف چسبیده بود و نه به دیوار و در وسط هوا بدون تکیه گاهی ایستاده بود. سلطان و درباریان و علمای اسلام همه حیران ماندند و بیم آن میرفت که لشکریان تازه مسلمان از اهل هند با دیدن آن اعجاز از مسلمانی برگشته باز دیانت هندو را بپذیرند، اما سلطان محمود ابوریحان را احضار کرده و علت آن معجزه را پرسید.
استاد پس از مختصر وقتی فرمان داد قسمت کوچکی از دیوار تالار را خراب کرده و سنگهای آن را کندند. ناگهان بت مزبور که همیشه راست ایستاده بود، دستها به آسمان افراشته داشت رو به زمین کج شد؛ چون کارگران قدری بیشتر سنگهای دیوار را کندند بت به زمین افتاد. حاضران فریاد شادمانی کشیدند و برهمنان شرمنده شدند.
سلطان از استاد راز آن عجایب را پرسید. استاد با سادگی پاسخ داد: اختراع ظریفی کرده بودند، اما آنقدر اهمیت نداشت استادان هند دیوارها و سقف و کف این تالار را با سنگ مغناطیسی ساختهاند و حساب جاذبه آن را به دقت رسیدهاند و این بت را از آهن به وزن معینی ریختهاند و میزان جاذبه مغناطیس را در شش جهت تالار برابر قرار داده بودند همینکه بت را به درون تالار رسانیدند خودبهخود بالا رفته و در وسط هوا قرارگرفته است، ولی ما با خراب کردن قسمتی از دیوار آن تعادل را بر هم زدیم و بت را سرنگون ساختیم.
1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
/1102001307