بررسی قرآنی یک ضرب المثل
خیلی وقت ها وقتی به یک نفر گفته می شود که چرا داری این کار را می کنی، می گوید همه دارن این کار را انجام می دهند خواهی نشوی رسوا ....
به فلانی می گوییم چرا دروغ می گویی می گوید خواهی نشوی رسوا ....
در این مقاله بر آن هستیم ببینیم آیا از دیدگاه قرآن و اسلام این ضرب المثل درست است و ما اجازه داریم همه جا همرنگ جماعت بشویم؟
اکثریت از منظر دین مبین اسلام
از نظر دین مبین اسلام اکثریت از آن جهت که اکثریت است، معیار قرار نمی گیرد و ارزشی ندارد. رای و نظر اکثریت را نه می توان به طور مطلق پذیرفت و نه می توان به طور مطلق رد نمود، بلکه اسلام دین معیارها و ضوابط راستین است و معیار در پذیرش هر امری، حق بودن است.
به عبارتی می توان بیان کرد که یکی از آفت های عقل انسان، تسلیم شدن در برابر اکثریّت کمّی جامعه است، که از آن در آیات قرآن و روایات معصومان (علیهم السلام) نهی شده بلکه در برخی از این آیات، به مدح اقلیّت و مذمّت اکثریّت پرداخته شده است. مثلا در آیه شریفه 116 سوره انعام می خوانیم: «وَ اِنْ تُطِعْ اَکْثَرَ مَنْ فِى الاَْرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبیلِ اللهِ»؛ «اگر از بیش تر کسانى که در روى زمین هستند اطاعت کنى، تو را از راه خدا گمراه مى کنند» علاوه بر این، در بیش از ده آیه اکثریت به جهالت، و در 5 آیه به ناسپاسی، و در 4 آیه به فقدان ایمان، توصیف شده است.
به تعبیر دیگر اسلام تابع اکثریّت کیفی است، نه اکثریّت کمّی! به همین جهت خداوند متعال در آیه شریفه هفتم سوره هود و دوم سوره ملک می فرماید: لِیَبْلُوَکُمْ اَیُّکُمْ اَحْسَنُ عَمَلا و نفرمود: «اَکْثَرُ عَمَلا» چون اکثریّت کیفی مهمّ است، نه اکثریّت کمّی! ولی توجّه این نکته مهمّ است که مسأله اکثریّت در دنیای امروز، راه چاره بیچارگی است! زیرا معیاری برای اکثریّت کیفی در جوامع غیر دینی وجود ندارد و همه مدعی هستند که بهترین هستند. بنابراین برای حفظ نظام جامعه ناچارند طبق نظر اکثریّت عمل کنند.
فراموش نکنیم که ما نباید در زندگی اخلاقی خویش تابع اکثریّت ها باشیم، هر چند مجبوریم در زندگی سیاسی تابع باشیم. بنابراین اگر اکثریّت مردم روی زمین مال حرام می خورند و پرهیز نمی کنند، ما نباید به رنگ جماعت اکثریّت درآییم.
اگر اکثریّت مردم به هنگام به خطر افتادن منافع خویش دروغ می گویند، ما نباید از صف راستگویان، به بهانه در اقلیّت بودن آن ها، خارج شویم و از کمی تعداد و نفرات صادقین بترسیم و در صف دروغگویان درآییم.
انسان مۆمن در مسایل اخلاقی باید مستقل باشد، یعنی اگر تمام مردم روی زمین (فرضاً) آلوده شراب شدند او نباید از تنهاییش در این مسیر به خود هراس راه دهد و از منطق رسوای «خواهى نشوى رسوا همرنگ جماعت شو!» پیروی کند یا بگوید: «چه کسى راست مى گوید که ما راست بگوییم؟» و مانند این ها زیرا بدون شک فردای قیامت این بهانه ها پذیرفته نیست. زمانی انسان صالح می شود و در مسیر سلوک الی الله قرار می گیرد، که نگاه نکند دیگران چه می گویند، بلکه بنگرد خداوند چه می گوید.
اگر خواسته باشیم این ضرب المثل را از دیدگاه قرآن کریم مورد بررسی قرار بدهیم آیات قرآن هم این ضرب المثل را تایید می کنند و هم آن را رد می کنند که به هر دو مورد پرداخته می شود و در حد توان برای هر دو مورد نیز توضیح داده می شود:
قرآن این ضرب المثل را تأیید می کند
آیات قرآن به صراحت بیان می کند که اگر می خواهید رسوای عالم نشوید چاره جز همرنگ شدن با تمام عالم هستی ندارید چرا که:
اولا: رنگ تمام عالم هستی رنگ خدایی است و اگر شما رنگ شیطانی را برای خود انتخاب کنید چاره ای جز رسوا شدن در عالم ندارید همان رنگی که خداوند متعال در سوره بقره در مورد آن می فرماید:
صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُون: این است نگارگری الهی؛ و کیست خوشنگارتر از خدا؟ و ما او را پرستندگانیم.(بقره: 138)
دوما: تمام عالم در حال عبادت و تسبیح خداوند هستند:
تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فیهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ إِنَّهُ کانَ حَلیماً غَفُوراً: آسمانهای هفتگانه و زمین و هر کس که در آنهاست او را تسبیح میگویند، و هیچ چیز نیست مگر اینکه در حال ستایش، تسبیح او میگوید، ولی شما تسبیح آنها را درنمییابید. به راستی که او همواره بردبار [و] آمرزنده است.(الإسراء: 44)
حالا اگر شما بخواهید که بر خلاف این موج حرکت کنید و به خاطر غرور و تکبر و هر دلیل دیگری همرنگ تمام عالم هستی که در حال عبادت و تسبیح خداوند هستند نشوید باز چاره ای جز رسوایی نخواهید داشت.
خلاصه اینکه خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو جماعتی که رنگشان خدایی است و رنگشان عبادت و تسبیح خداوند است.
قرآن این ضرب المثل را رد می کند
با نگاهی دیگر به این ضرب المثل که همان دیدگاه منفی به آن است می توان دیدگاه قرآن کریم را نیز نسبت به این ضرب المثل فهمید.
اگر عده ای برای انجام کارهای اشتباه و انجام گناهان متعدد در جامعه به این ضرب المثل تمسک بجویند مسلم است که این دیدگاه از نظر قران کریم یک دیدگاه کاملا باطل خواهد بود.
قرآن کریم این تفکر را که من به این دلیل که گناه در جامعه فراوان دیده می شود و اگر من نیز همانند آنها دست به انجام گناهان نزنم نمی توانم در این جامعه زندگی کنم را به طور کلی باطل اعلام می کند و می فرماید:
قُلْ لا یَسْتَوِی الْخَبیثُ وَ الطَّیِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبیثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ: بگو: «پلید و پاک یکسان نیستند، هر چند کثرت پلید [ها] تو را به شگفت آوَرَد. پس ای خردمندان، از خدا پروا کنید، باشد که رستگار شوید.(المائدة: 100)
اینکه هرگز در جامعه خوبی ها و بدی ها برابر نخواهند بودند ولو اینکه شما ببینید همه جامعه را فساد و گناه و تباهی فرا گرفته و راه خوشبختی و رسیدن به موفقیت در چنین جامعه ای که آنقدر فساد در آن گسترش پیدا کرده که موجب تعجب شماست این است که همرنگ این جماعت نشوید و الا شما نیز همانند آنها به لجن زاری داخل خواهید شد که شاید هیچ گاه نتوانید از آن خارج شوید.
کتاب 110 سرمشق از سخنان حضرت علی (علیهالسلام)، آیت الله مکارم شیرازی
/م118