چرا خداوند به جهنمی بودن «ابولهب» تصریح دارد؟

کد خبر: 14639
و هرکس مؤمنی را به عمد بکشد؛ کیفر او جهنم است که در آن همواره خواهد بود.
وارث: در پاسخ به این سؤال که "چرا خداوند متعال در قرآن کریم به طور مستقیم به جهنمی بودن «ابولهب» عموی پیامبر اشاره کرده و در مورد سایر اشقیا چنین صراحتی ندارد؟" باید گفت: 

خداوند متعال در مورد اشخاص و گروهای مختلف، به صورت فردی و یا گروهی، وعده جهنم داده است که به چند مورد اشاره می شود:

1- «پس او (قارون) و خانه اش را در زمین فرو بردیم و در برابر خدا هیچ گروهی نداشت که یاریش کند و خود یاری کردن خویش نمی توانست» (قصص، 81)

2- «و ابراهیم پدرش آزر را گفت: آیا بتان را به خدایی می گیری؟ تو و قومت را به آشکارا در گمراهی می بینم» (انعام، 84) بت پرستان به دلیل شرکی که دارند وارد جهنم می شوند.

3- «یارشان را ندا دادند و او شمشیر برگرفت و آن را پی کرد. عذاب و بیم دادن های من چگونه بود؟ ما بر آن ها یک آواز سهمناک فرستادیم. پس همانند آن علف های خشک آغل گوسفند شدند» (قمر، 31-28)

4- «و هر کس مؤمنی را به عمد بکشد؛ کیفر او جهنم است که در آن همواره خواهد بود و خدا بر او خشم گیرد و لعنتش کند و برایش عذابی بزرگ آماده سازد» (نساء، 93)

5- «آتش، هر صبح و شام بر آن عرضه شود و روزی که قیامت برپا شود؛ ندا دهند که خاندان فرعون را به سخت ترین عذاب ها درآورید» (غافر، 4)

6- «به شیوه آل فرعون و پیشینیان شان، آیات ما را تکذیب کردند. پس خدا آنان را به کیفر گناهانشان بازخواست کرد. و عقوبت خدا شدید است» (آل عمران، 11)

7- «زود است که او (ولید بن مغیره مخزومی) را به سَقَر بیفکنیم» (مدثر، 26)

اما در مورد شخص ابولهب که به او وعده جهنم داده شده است، به مطالب ذیل توجه فرمایید:

در روایتی آمده است که شخصی بنام «طارق محاربی» می گوید: من در بازار «ذی المجاز» بودم (ذی المجاز نزدیک عرفات در فاصله کمی از مکه است) ناگهان جوانی را دیدم که صدا می زند: ای مردم بگوئید: لا اله الا الله تا رستگار شوید و مردی را پشت سر او دیدم که با سنگ به پشت پای او می زند؛ به گونه ای که خون از پاهایش جاری بود و فریاد می زد: ای مردم او دروغگوست، او را تصدیق نکنید!

من سؤال کردم این جوان کیست؟ گفتند: محمد است که گمان می کند پیامبر می باشد و این پیرمرد، عمویش ابولهب است که او را دروغگو می داند.

در روایت  دیگری می خوانیم: هر زمان گروهی از اعراب خارج مکه وارد آن شهر می شدند؛ به سراغ ابولهب می رفتند. به خاطر خویشاوندی اش نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله و سن و سال بالای او و از رسول اللَّه صلی الله علیه و آله تحقیق می نمودند؛ او می گفت: محمد مرد ساحری است. آن ها نیز بی آنکه پیغمبر(ص) را ملاقات کنند؛ بازمی گشتند.

در این هنگام گروهی آمدند و گفتند: ما از مکه بازنمی گردیم تا اینکه او را ببینیم. ابولهب گفت: ما پیوسته مشغول مداوای جنون او هستیم! مرگ بر او باد!

از این روایات به خوبی استفاده می شود که او در بسیاری از مواقع همچون سایه به دنبال پیغمبر(ص) بود و از هیچ کارشکنی فروگذار نمی کرد. مخصوصاً زبانی زشت و آلوده داشت و از تعبیرات رکیک و زننده استفاده می کرد.

شاید از این نظر سرآمد تمام دشمنان پیغمبر اسلام (ص) محسوب می شد و به همین جهت آیات مورد بحث با این صراحت و خشونت، او و همسرش ام جمیل را به باد انتقاد می گیرد» (تفسیر نمونه، ج‏27، ص 418-417)

پس خداوند متعال خواسته با ذکر نام ابولهب، دشمن اصلی پیامبر را به جامعه آن روز معرفی کند تا کسانی که در صدد تحقیق از وجود نازنین رسول خدا هستند نزد ابولهب مراجعه نکنند.

و همچنین با ذکر نام ابولهب، دامنه کینه توزی ایشان را نسبت به پیامبر بیان کند.

   /م118