حجت الاسلام معرفت: آمده ایم تا بالا برویم
در ادامه خبر متن سخنرانی حجت الاسلام معرفت را می خوانید:
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ این آیه شریفه که در بخش انسان شناسی قرآن امتیاز خاصی را برای خود اختصاص داده است، محور اصلی مطلب این است که انسان به مکانی مشرف شده است که می تواند خود را در مقابل خدا عرضه کند. اگرچه از نظر روان عامی مقام و منزلت حق تعالی شان و جلالت حق تعالی به دلیل ثمر بودنش اجازه عرضه اندام به هیچ موجودی را نمی دهد و تمام هستی در مقابل او قابلیت عرضه ندارد لاکن خدای متعال از باب رحمت خاص خود برای انسان این موقعیت را فراهم آورده است که انسان خود را در مقابل او قرار بدهد و این تقابل و مقابل هم قرار گرفتن در حدی معنا پیدا می کند که گویی انسان فروشنده است و الله خریدار.
این نکته که در قرآن در چندین جا اشاره شده از این منظر که قرآن انسان را در مقام رفیع قرار داده و او را پسندیده است که با وجود تمام نیاز در مقابل حق تعالی بایستد و به عنوان یک فروشنده تمام عیار خود را عرضه کند و قیمت و بها را خود انسان تعیین کند.
تمام موجودات عالم تک مسیر هستند ولی خداوند متعال برای انسان دو مسیر را تعیین کرد، یکی شکر و دیگری کفران می باشد. شغل انسان را در مقابل تک مسیری موجودات دیگر قرار بدهیم می توانیم بگوییم آنها هم در مسیر شغل هستند آنهم شغل تکوینی
انسان شغل تشریعی را برظهور می آورد بروز می دهد و بر همه علومات او به اجر و پاداش می رسد.
انسان از جامعه حق تعالی این اجازه را یافته است که خود را در مقابل خداوند قرار بدهد و بعد از اینکه به این مرحله رسیده است به مرحله عرضه خود برسد و به خدای متعال عنوان کند من خودم را برای تو می فروشم ولی با انتخاب تعیین قیمت که به عهده خودم باشد. انسان معصومیتش این است که تعیین قیمت و بها را خودش به عهده بگیرد لذا در مقابل فروش جان دو قیمت را می توانیم بدست بیاوریم.
یک قیمت بهشت است و قیمت دیگر خود خداوند تبارک است.
درباره بهشت باید به سوره مبارکه توبه رجوع کنند و در اواخر این سوره باید با این جمله نورانی "إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ" خدا از مومنین جانشان را می خرد و در مقابل بهشت می دهد
قیمت دوم در سوره مبارکه فجر آخرین آیات که مربوط است به جان مطمئن"یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ
إِرْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی" از این آیات استخراج کردن که در این آیه اضافه شدن جنت،جنت اختصاصی است. این جنت جنت القاء است بهشتی که در آن به لقاء الله می پیوندد. طبق تعابیر این آیات ما دو مدل جان فروشی داریم: یا بهشت یا ملاقات با الله
در آیه 207 سوره بقره که در این جمله نورانی خداوند انسانها را به دو بخش تقسیم می کند که انسان خود را به خداوند بفروشد و مطلب دومی که از این تفسیر به دست می آوریم این است که عروج کردن چند نوع است و مسیر اصلی من روی این تعهد و چندگونگی فروشندگان است. درباره فروشندگی جان این تعدد را مشاهده می کنیم
یک عده جان خود را به طور مطلق فروشنده هستند و یک عده دیگر درصدی می فروشند. ما باید حالت رشد را برای خود بپسندیم و در این ماه مبارک رمضان زمینه رشد و ارتقاء به قدری مهیاست که با کوچکترین توجه می توان ارتقاء در مسیر رشد را بدست آورد.
در دعایی که پیامبر صلوات الله علیه یاد دادند و فرمودند بعد از هر نماز خود در ماه مبارک رمضان بگویید: "اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ"....
در این 14 جمله مشاهده می شود که پیامبر صلوات الله علیه کلیت را ارائه داده که از این کلیت علمای ما با تفاسیرهای خود سفره رحمانی حق تعالی را پهن کردند. تا زمانی که دل به پیامبر صلوات الله علیه داده ایم افق و گستره فعالیت ما این ده جمله ایست که در دعا مطرح است و می بینیم که در این جملات عبارات واژه "کل" آمده گویی مسلمان تربیت یافته در مکتب مصطفی صلوات الله علیه در این متن خود را از قالب عادی آزاد کرده و عنوان می کند چون انسان دردمند در گوشه گوشه عالم است، من برای رهایی و نجات دادن این انسان های دردمند با دردهای مختلف در مقام خدا، ازخدای متعال در خواست می کنم که جهان این گونه باشد.
ظهور برای این است که خداوند اثبات کند همه حکومت های غیر محصور ناقص بودند و انسانها باید به این مکان ها می رسیدند.
این دعا برای ترسیم جهان مطلوب است نه برای تکرار کردن عادی بدون تفکر در طول روز.
دعا برای این است که به ما بگوید در هنگام خواندن این دعا احساس می کنی که بیمار و مقروض و تمام چیزهایی که در این دعا آمده است باید به مطلوب تعبیر شود. از این دعا جریان انتزاعی را به دست می آوریم که در جریان فروش جان به خدا یک فروشنده مطلق داریم و یک فروشنده درصدی ما در اضافه کردن و رشد دادن و بالا رفتن درصد ها خود را معطل می کنیم که هر دعا و نماز و قرانی که می خوانیم ارتقاء پیدا می کنیم جان ما درصدش بالاتر می رود.
ماه مبارک رمضان زمینه ارتقاء بیشتری دارد نسبت به بقیه ماهها. آمده ایم تا بالا برویم. عزت هدف والایی شخصیت است که احدی و شیئ نمی تواند این جان را تغییر بدهد به جز حضرت باری تعالی.