حجت الاسلام بندانی نیشابوری: پایین ترین جای مجلس سیدالشهدا (ع) بالاترین مکان است

کد خبر: 41650
مراسم پیشواز محرم با سخنرانی حجت الاسلام بندانی نیشابوری و مداحی ذاکران اهل بیت علیهم السلام حاج حسن خلج و حاج علی رحمانی در محفل مجانین الرقیه سلام الله علیها برگزار شد
وارث: مراسم پیشواز محرم  با سخنرانی حجت الاسلام بندانی نیشابوری و مداحی ذاکران اهل بیت علیهم السلام حاج حسن خلج و حاج علی رحمانی در محفل مجانین الرقیه سلام الله علیها برگزار شد.

در ادامۀ خبر متن سخنان حجت الاسلام بندانی نیشابوری را می خوانید:

حجت الاسلام بندانی نیشابوری: پایین ترین جای مجلس سیدالشهدا (ع) بالاترین مکان است

امیرالمومنین علیه السلام روایتی دارند که می فرمایند هرچیزی آقا و بزرگی دارد، آقا و بزرگ مجالس دنیا، مجالس شیعیان ما است. به برکت این مجالس است که اساس تشیع حفظ شده است. اگرچه بعضی ها کم توجه و بی توجه و یا مغرض هستند، اینها ارتباطی به مجالس ندارد، بعضی ها هم هستند که کلا نسبت به این مجالس عناد دارند. 

عظمت مجالس شیعیان
مسیحی ها یکشنبه ها به کلیسا می روند، یهودی ها شنبه ها می روند، فرقه های دیگر هم که شهادت و ولادتی ندارند، حدیث کساء و زیارت عاشورا و آل یاسینی ندارند، اما شیعه کلاس های درسش مفصل است. مسیحی ها یکشنبه به کلیسا می روند و چند تا از اشعاری که قدیسین سروده اند و در 27 نوع انجیلی که در زمان ما موجود است را می خوانند تا هفتۀ بعد. اما مجالس تشیع چه گونه است؟ کلاس زیارت عاشورا، کلاس حدیث کساء، آل یاسین، جامعۀ کبیره، دعای کمیل و غیره. 
مجالس امام حسین علیه السلام مختص به یک جا و یک مکان نیست، در کشتی و هواپیما هم می شود روضه خواند. تعداد معینی هم ندارد ولو دو نفر باشند. جوانها باشند یا کهنسال ها؟ زنان باشند یا مردان؟ مهم است که به سن تکلیف رسیده باشی یا نه؟ روز معینی دارد؟ شب یا روز باشد؟ اینها هیچ کدام فرقی ندارند، دستگاه اهل بیت علیهم السلام اینگونه وسیع گذاشته شده است که همه بیایند.

شیعه ها در ایتالیا حسینیه ندارند، اجازۀ ساخت مسجد هم به آنها داده نمی شود، هرسال شیعیان کلیساها را از شهراداری ها اجاره می کنند، چندتا از وعاظ که از قم رفته بودند می گفتند که کشیش ها و پدر روحانی ها کنار ایستاده بودند و همراه با شیعیان سینه می زدند. 
حدود نه سال پیش در لندن به همه اعلام شد که انجمنی به نام انجمن شیعه شناسی تشکیل شده است، همه خوشحال شدن که یک انجمن شیعه شناسی در لندن تشکیل شده است. 11 ماه بعد مشخص شد که اعضای این انجمن نصف یهودی هستند و نصف وهابی. 360 راهکار برای براندازی شیعه داشتند. اول اینکه کاری کنید که اسامی بچه هایشان عوض بشود، از حسن و حسین و تقی و زینب و رقیه و خدیجه سلام الله علیهم عوض بشود و اسم های امروزی بگذارند. دوم اینکه کاری کنید مشکی هایشان را در بیاورند، با یک عده بی سوادهایشان در حوزه و دانشگاه شروع کنید. وقتی از امام سجاد علیه السلام دربارۀ رنگ مشکی پرسیدند امام پاسخ دادند که همینقدر بگویم که پیراهنی که از پدرم در قتلگاه بیرون آوردند مشکی بود. سوم اینکه بگویید چرا اینقدر به کربلا می روید؟ به جای آن به جوانها و فقرا برسید.
 اگر این خون ها ریخته نمی شد و این از خود گذشتگی ها نبود هیچ گوشی صدای الله اکبر را نمی شنید، تک تک سنگ های کعبه مدیون سیدالشهداء علیه السلام و مجالس آن است. 
یکی دیگر از این 360 راهکاری که اندیشیده اند این است که غدیر و عاشورای شان را کمرنگ کنیم، دشمن می گوید شیعه دو بال دارد یکی غدیر و دیگری عاشورا، اگر اینها را ببرید تمام می شود، اما این آرزو را به گور خواهند برد. امام صادق علیه السلام می فرمایند برای دشمنان ما آنهایی که زنده اند را از خدا مرگشان را بخواهید و آنهایی که مرده اند را لعن کنید. 
مرحوم شیخ جعفر شوشتری1  ثابت می کند که مجالس امام حسین علیه السلام خانۀ عرش رحمان است. لذا علمای ما بی وضو نمی آمدند و اساتید می گفتند که یک عاشورا با صد لعن و سلام را در منزل می خوانیم و بعد به مجلس روضه می آییم. در راه روضه حواسمان باشد که چشممان کج نرود، تهمت و غیبت و افترا نزنیم. بعد چندین دلیل می آورند که مجالس سیدالشهداء علیه السلام حرم سیدالشهدا است. 
ملائکه و انبیاء و ائمه علیهم السلام در مجلس امام حسین علیه السلام شرکت می کنند، لذا امام صادق علیه السلام فرمودند یک عده ملائکه بالا میایند و بقیه ملائک می بینند که خیلی معطل هستند، پرس و جو که می کنند متوجه می شوند آن ملائک به روضۀ امام حسین علیه السلام رفته بودند، روضه یعنی بهشت. این ملائک افتخار می کنند به دیگر ملائک که ما رفته ایم جایی که عده ای نشستند و بر مصائب خامس آل عبا گریه می کردند و ما خودمان را به محل جلوس آنها رساندیم. از این مجالس گذرا عبور نکنیم. 360 راهکار برای براندازی شیعه به کار گرفته اند از جمله همین. 
وقتی جایی ایستگاه صلواتی می زنند حتی در حد آب و چای هم بود اگر نمی خواهید هم به خاطر سیاهی لشگر امام حسین علیه السلام بروید و به قصد شفا بخورید. مبادا در دستگاه امام حسین علیه السلام بگویید این شور است و تلخ است و اینها، رستوران و کافی شاپ نیست، اینجا دارالشفاء است به قصد دارو و شفا سر سفرۀ امام حسین علیه السلام بنشینید. هرکس آمد به دستگاه اباعبدالله رنگ خدایی می گیرد. 
یک نفر تعریف می کرد که رسول ترکرا در خیابان سلسبیل تبریز دیدند که در پیاده رو دارد می رود، هی مینشست و هی می ایستاد فکر کردند مریض و یا خسته است، نزدیک شدند دیدند جلوی سینه اش خیس است، پرسیدند که چی شده است؟ گفت که به مجل معشوقم اباعبدالله علیه السلام می روم. در راه روضه داشت غش می کرد وقتی به روضه می رسید چه میکرد؟ 
برای همین از شصت، هفتاد روز پیش از محرم مراقب چشم و گوششان بودند برای اینکه بتوانند گریه کنند و روضه گوش بدهند. 

در کتاب اصول کافی آمده است که امام صادق علیه السلام فرمودند کسی که فکر کند ما محتاج پول شما هستیم ولله که کافر است، این شما هستید که محتاجید که ما از شما قبول کنیم که تزکیه و تطهیر بشوید. اگر کسی یک درهم برای اهل بیت علیهم السلام خرج کند در روز قیامت به اندازۀ کوه احد برایش می نویسند.
در دستگاه اهل بیت علیهم السلام فقط باید خدمت کرد، و الا در این دنیا ماندن و زندگی کردن چه خاصیتی دارد؟ یک کاری باید برای اهل بیت علیهم السلام بکنم، اقلش این است که گوشۀ مجالسشان هم شده بنشینیم تا ما را در سیاهی لشگر هم شده بنویسند.
پایین ترین جای مجلس سیدالشهدا علیه السلام بالاترین مکان است. دسته که در خیابان می رود نگاه نکنید که برای کدام محل است، بالای آن را ببینید که نوشته است " یااباعبدالله" " یا فاطمة الزهرا". همۀ عوالمی که خدا خلق کرده است فقط یک سیدالشهدا علیه السلام دارد. 

/1102101301

حجت الاسلام بندانی نیشابوری: پایین ترین جای مجلس سیدالشهدا (ع) بالاترین مکان است

پی نوشت:
1- شیخ جعفر بن حسین بن علی شوشتری ( تولد :۱۲۳۰ هجری قمری) یکی از علمای مشهور شیعه از شهرستان شوشتر بود.
شیخ جعفر یک خطیب توانا با بیانی رسا و بلیغ بود. موعظه‌ها و سخنان او آنچنان به او شهرت داده بود که فقاهت او را تحت‌الشعاع قرار داده بود. پس از مدتی چون مسجد مروی گنجایش جمعیت زیاد را نداشت ایشان به پیشنهاد شاه، به مسجد سپهسالار اقامه نماز و خطابه می‌کردند، به گفته یکی از شاگردان او، چهل هزار نفر در این جماعت شرکت می‌کردند. گفته میشود که ناصرالدین شاه غالبا با لباس مبدل در جلسات او حاضر میشد تا به خطبه های او گوش دهد. او در اوایل ماه شوال همان سال به طرف خراسان رفت در آنجا مریض شد، با این حال در نماز جماعت شرکت می‌کرد و مردم را موعظه می‌نمود، اثر موعظه‌های او به نحوی بود که علما و مجتهدین و مستمعین معمولاً مانند مجلس روضه، گریه و ناله می‌کردند. اقامت او در خراسان یک ماه هم کمتر شد، دوباره به تهران برگشت. از همان دهه اول و چند روز از دهه دوم محرم آن سال در تهران منبر رفت. در این ایام صدر اعظم و بسیاری از مردم به دیدار او رفتند. روزی هم ناصرالدین شاه به دیدار او رفت و به او پیشنهاد کرد که در تهران بمانند اما شیخ گفت که دوست دارم این مشت استخوان در جوار حضرت ابوتراب، به تیره تراب سپرده شود. سه فرزند پسر ایشان بنام‌های ابراهیم، اسماعیل و محمدعلی بودند.