استاد بندانی: یک نمونه احیاء امر اهل بیت(ع) وجود شریف حضرت رقیه(س) است+گزارش تصویری
وارث: جشن میلاد حضرت رقیه سلام الله علیها با سخنرانی استاد بندانی نیشابوری و مداحی حاج سید مهدی میرداماد در هیئت ام ابیها سلام الله علیها شهر قم برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنان استاد بندانی نیشابوری را می خوانید:
روایات زیادی وجود دارد که ائمه علیهم السلام می فرمودند: خدا رحمت کند کسی را که امر ما خانواده را احیاء کند. این احیاء گاهی با تألیف کتابی است گاهی با شرکت در مجالس اهل بیت علیهم السلام است و گاهی با ایستگاه صلواتی و نام گذاری فرزندانمان و ... است.
یک نمونه احیاء امر وجود شریف حضرت رقیه سلام الله علیها است. ایشان با شهادتش احیاء امر کرده است. ما در این فکر نباشیم که وجود ایشان را اثبات کنیم. آن هایی که می گویند روز تاریک است آنها باید دلیل بیاورند. ما می گوییم روز روشن است. ما باید در معجزات و کرامات ایشان صحبت کنیم. بحث مقتل شناسی یک وادی تخصصی است. بیش از 700 کتاب مقتل قدیمی و خطی داریم.
این طریقی که این حضرات رفتند چه اتفاقی افتاده است؟ تاریخ دست دشمن بوده است. حضرت ام کلثوم سلام الله علیها کنیه اشان این اسم است. اسم اصلی ایشان امینه است. حضرت زینب سلام الله علیها هم اسمشان زینب است و کنیه شان ام کلثوم و ام علی و ... است. از این طرف کنیه می دانیم و اسم را نمی دانیم و از آن طرف اسم را می دانیم و کنیه را نمی دانیم. چون فقط در قالب روضه چیزی گیرمان آمده است.
قدیم مردم به محبت و موالات اهل بیت علیهم السلام می آمدند. کارهایشان هم بنا بر روایات بود. لذا اگر اطلاعات در کف دست بیاید دین هم همین طور می شود. مرحوم آقای بروجردی رجالی و اصولی و فقیه و نساب هم بود.
در این کتب اواخر است که در خرابه شام تردید کرده اند. کتاب های آن دوران را باید ببینیم. زمان معصومان علیهم السلام کتاب هایی به ترتیب داریم. در هر کتاب مقتلی نام حضرت رقیه سلام الله علیها وجود دارد. در دستگاه اهل بیت علیهم السلام کسی سر سوزنی کجی کند عقوبت دارد.
علامه مجلسی رحمت الله علیه جلوی مسجد شاه اصفهان شیخ الشیوخ بود. سلاطین پایین پایش نشستند. ایام تاسوعا و عاشورا ایشان را روی بلندی قرار می دادند و سلاطین و وزراء پایین می نشستند. روز عاشورا نگاه کردند دیدند علامه مجلسی نیست. مجبور شدند به شاه بگویند بیاید صحبت کنند. علامه مجلسی در میان دسته حمل کننده ها رفته بود در حالی که پاهایش برهنه بود و در میان دسته، عزاداری می کرد.
فردا صبح منزل علامه رفتند و گفتند چرا دیروز در عزاداری حضور نداشتید؟ علامه شروع به گریه کردن کرد و فرمود: روز تاسوعا دسته ها می رفتند در دسته حمل برها پیرمردی بود که قوز بزرگی در پشتش داشت و وقتی می خواست سینه بزند خنده دار می شد. من ناخودآگاه تبسمی زدم و زود به خودم آمدم و گفتم چه کار داری می کنی؟
شب دیگر در فکر نبودم. در عالم خواب رسول خدا صلی الله علیه و آله را دیدم که به من التفات نمی کند. عرض کردم یا رسول الله من محمد باقر مجلسی هستم. فرمودند: می شناسم. گفتم آقا کوتاهی کردم. من خادم در خانه شما هستم. فرمودند: مجلسی چرا به خادم مجلس من خندیدی؟ گفتم آقا جان بی اختیار او را دیدم و خندیدم. فرمودند: اگر با اختیار بود که حسابت را پاک می کردم. گفتم آقا عذر تقصیر دارم چه کنم؟ فرمود: فردا خودت را برهنه کن و به میان دسته شان برو و عزاداری کن شاید تو را بخشیدند. بعد از نماز صبح خوابم نبرده بود بیدار شدم و نافله را خواندم و پای برهنه به تکیه اصفهانی ها آمدم و نمازم را خواندم و گل به سرم مالیدم تا امام حسین علیه السلام رویش را از من برنگرداند.
اهل بیت علیهم السلام کنیه هایشان گاهی به 27 مورد می رسد. ائمه علیهم السلام اسامی شان گاهی به 17 تا می رسد. اینکه یک اسم در جایی نبود فکر نکنیم خبری نبوده است. مرحوم علامه تبریزی می فرمود: علامه امینی در ایام عزای امام حسین علیه السلام سقایی می کردند. می فرمود: اینجا نوکری می کنم تا امیرالمومنین علیه السلام نگاهم کنند.
اخبار موضوعه را که علامه امینی می آورد می گفت تاریخ دست دشمن بوده است و هر طور که می خواستند آن را می نوشتند.
/1102101304