اگر کارهای ما عاقلانه بود، بی‌عفتی در جامعه نداشتیم

کد خبر: 56725
آیت الله مظاهری گفت: احمق اوّل کار می‌کند و بعد فکر می‌کند، اما عاقل اول فکر می‌کند و بعد کار می‌کند. لذا اگر کارهای ما عاقلانه بود، ‌این بی‌عفتی را در جامعه نداشتیم.

وارث: متن زیر مشروح جلسه درس اخلاق آیت الله مظاهری در تاریخ ۲۴ تیرماه ۹۵ است که از نظر می گذرد.


اگر کارهای ما عاقلانه بود، بی‌عفتی در جامعه نداشتیم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَ المُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین.

شب جمعه متعلّق به قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود، یعنی حضرت ولی‌عصر«عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف» است؛ اظهار ارادت کنید خدمت آقا با سه صلوات.

این روزها متعلق به مصیبت بقیع است و مصیبت فوق‌العاده بالاست، برای اینکه خدا توفیق عنایت کند به دست ایرانی، بقیع مثل عتبات ساخته شود، اظهار ارادت کنید به ائمّۀ بقیع که نظر لطفی به جلسه عنایت کنند، با سه صلوات.

بحث هفتۀ گذشته راجع به امر مهمی بود که احتمال آن هم منجّز تکلیف است و نیروی کنترل‌کننده است. بحثی قرآنی و روایی است و بحث این بود که ما در روز قیامت شاهدهایی برای اعمالمان داریم. اگر اعمال ما خوب باشد، ‌آن شاهدها که شهادت می‌دهند، سرفرازی برای ما پیدا می‌شود. به قول قرآن به اندازه‌ای که با افتخاری می‌گوید: «هاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَهْ»[۱]

ببینید چه شاهدها و چه اعمال بلندمرتبه‌ای است. و اگر اعمال ما بد باشد، شاهدها شهادت می‌دهند و به قول قرآن این سرافکنده می‌شود. رسوایی به اندازه‌ای است که می‌گوید ای کاش مرده بودم و زنده نشده بودم. می‌گوید ای کاش این شاهدها نبودند. ای کاش این رسوایی برای من جلو نیامده بود. شاهدها از نظر قرآن بیش از ده دسته هستند. اوّل شاهد،‌ خداست. پروردگار عالم شهید بر اعمال ماست. پروردگار عالم شهادت می‌دهد به اعمال خوب و بد ما.

اگر این آدم حسابی باشد، سرافکنده می‌شود و اگر آدم حسابی باشد، ولو حال رسوایی برایش جلو می‌آید، اما بالاخره در مقابل خدا متواضع می‌شود و اما اگر آدم جسور و لجبازی باشد، در این دنیا به لجبازی و عناد در مقابل خدا و در مقابل مردم و در مقابل اوصیا و انبیا، پرورش یافته باشد، در روز قیامت نیز چنین می‌شود، ‌و این مصیبت از آن شهادتی که خدا می‌دهد خیلی بدتر و عذابش بیشتر است و او شهادت خدا را منکر می‌شود. قسم هم به خدا می‌خورد و می‌گوید: خدایا به حق خودت این شهادت دروغ است. قرآن می‌فرماید: ببین چقدر بدبخت شده است و چقدر ورشکسته شده است که در مقابل شاهدها من جمله من،‌ حالت انکار پیدا می‌کند: «یَوْمَ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمیعاً فَیَحْلِفُونَ لَهُ کَما یَحْلِفُونَ لَکُمْ وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلی‏ شَیْ‏ءٍ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْکاذِبُونَ»[۲]

در روز قیامت آدم‌های لجوج و دروغگو و آدم‌های عناددار در مقابل خدا به خدا می‌گویند: خدایا! به حق خودت این شهادت‌ها بیخود است. شهادت خدا و شهادت ائمّۀ طاهرین«سلام‌الله‌علیهم» را منکر می‌شود. قرآن می‌فرماید: ببین چقدر بدبخت است و کارش به کجا رسیده است. البته اینها کم‌اند، امّا من یک تقاضا از همه و مخصوصاً جوان‌ها دارم که مواظب باشید که قابل انعطاف باشید. مواظب باشید لجباز در زندگی نباشید. بعضی اوقات اینطور است که می‌خواهد حرف خودش را به کرسی بنشاند از هر راهی که بشود، ولو تهمت به دیگران بزند یا شایعه‌پراکنی کند یا بزرگان را مورد اتّهام قرار دهد و بالاخره در صدد اینست که حرف خودش حرف است و نه دیگران. اینها خیلی خطرناک است.

کسانی که در زمان پیغمبر اکرم(ص) منکر نبوّت بودند، نه اینکه به راستی منکر باشند، بلکه لجوج و عنود بودند و الاّ‌ قرآن چیزی نیست که آن هم عرب‌های بافصاحت و بلاغت منکر قرآن شوند. یک آدم عامی کتابی بیاورد و همه چیز در این کتاب باشد و باز بگویند تو پیغمبر نیستی!؟ امیرالمومنین(ع) در نهج‌البلاغه زنگ خطر می‌زنند و می‌فرمایند: به پیغمبر اکرم(ص) گفتند ما به تو ایمان می‌آوریم، به شرط اینکه به درخت بگویی جلو بیاید و آنگاه درخت جلو بیاید.

پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: این کار را می‌کنم و همۀ لجوج‌ها و عنودها را جمع کردند. پیغمبر اکرم(ص) به درخت امر کردند جلو بیا و درخت جلو آمد. امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: شاخه‌های درخت روی شانۀ من و پیغمبر بود. بعد گفتند درخت جای خود برگردد و آنگاه درخت به جای خود برگشت. آنها به جای اینکه بگویند «‌أشهد ان لا اله الاّ الله»، اما گفتند عجب جادوگر و ساحری است و یک نفر ایمان نیاورد![۳] این از لجاجت و عناد سرچشمه می‌گیرد. این خیلی زشت و بد است و آنچه خوب است اینکه انسان متواضع و انعطاف‌پذیر باشد.

قرآن شریف تعریف نصرانی‌ها را در مقابل یهودی‌ها می‌کند. می‌فرماید: یهودی‌ها خیلی لجاجت و عناد دارند، اما بعضی از نصرانی‌ها اینطور نیستند: «وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَی الرَّسُولِ تَری‏ أَعْیُنَهُمْ تَفیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ»[۴]؛وقتی قرآن برایشان خوانده می‌شود گریۀ شوق می‌کنند و ایمان می‌آورند و می‌گویند حق را دیدیم و چرا زیر بار حق نرویم؟

قرآن دربارۀ آدم لجوج هم می‌فرماید غدیرخم به پا شد و همه ایمان آوردند و اما می‌خواستند به دست یک عرب ناشناسی توطئه‌ای بکنند. عربی آمد در مقابل پیغمبر و گفت این کار از خودت بود یا از خدا بود؟ اگر از خداست، من نمی‌توانم ببینم و از خدا بخواه سنگی بیاید و مرا نابود کند. و اگر از خودت است، من قبول ندارم. پیغمبر فرمودند: مگر ندیدی آیۀ «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی»[۵] از طرف خدا آمد! پیغمبر فرمودند: در میان ما عذاب نمی‌شوی، تو برو آنگاه نابود می‌گردی. آن مرد رفت و سنگ الهی او را نابود کرد و آیات اول سورۀ معارج دربارۀ او نازل شد. خبر دادند به پیغمبر که سنگی آمد و او را نابود کرد.[۶]

قرآن می‌فرماید که مردم دو دسته‌اند: یک دسته اینطورند که زیر بار نمی‌روند و حتّی مثلاً حاضر است خودش را بکشد برای اینکه ضرر به صاحبش بزند. یک دسته هم قابل انعطاف هستند. وقتی جداً حق و حقیقت را دید، زیر بار می‌رود و به قول قرآن گریۀ شوق می‌کند. لذا از همۀ شما تقاضا دارم که لجوج در زندگی نباشید. الان طلاق خیلی واقع می‌شود. هیچ وقت چنین نبود. در زمان ما و طلبگی ما در سال، پنجاه ‌تا طلاق در اصفهان واقع نمی‌شد؛ امّا فعلاً آمار می‌دهند از هر پنج ازدواج، یک طلاق است. این طلاق‌ها از لجبازی پیدا می‌شود.

دلیل بعدی هم این رفیق‌بازی‌هاست. وقتی مراعات عفاف و حجاب نشود و وقتی رفاقت‌بازی باشد، خواه ناخواه تمایلات جنسی شیطانی جلو می‌آید و خانواده با آن همه عظمتش از بین می‌رود. نگوییم فقط تقصیر مردها هم هست، بلکه زن‌ها از مردها بدتر و مردها از زن‌ها بدترند. خدا نکند آدم لجباز باشد، آنگاه به خاطر یک رفیق‌بازی و یک هوی و هوس، ناگهان کارش می‌رسد به اینجا که خانواده با آن عظمتش و با آن عفّت و عصمتش نابود می‌شود. لذا تقاضا دارم در زندگی قابل انعطاف باشید.

فرق بین احمق و عاقل اینست که احمق اوّل کار می‌کند و بعد هم فکر می‌کند، اما عاقل اول فکر می‌کند و بعد کار می‌کند. لذا اگر کارهای ما عاقلانه بود، ‌این بی‌عفتی را در جامعه نداشتیم. دشمن خیلی از این بی‌عفتی و بی‌عصمتی شاد است، مخصوصاً صهیونیسم‌ها و همان کسانی که دنیا را به لجن کشیده‌اند و می‌گویند شادیم از بی‌عفتی که در ایران پیدا شده است. این وضع خانم‌ها و آقایان و وضع رفیق‌بازی‌ها و موبایل‌بازی‌ها و سایت‌بازی‌ها تا نصف شب و اینکه همه خوابند و این دختر و پسر با ماهواره سروکار دارند و بدبختی روی بدبختی برای خود ایجاد می‌کنند. اگر اول فکر کند، به اینجاها نمی‌رسد و وقتی فکر نمی‌کند، آنگاه احمق می‌شود و برای هیچ، ناگهان طلاق می‌گیرند. گاهی از طرف زن و گاهی از طرف مرد است. روان‌شناسان و علمای علم اخلاق می‌گویند فرق بین احمق و عاقل همین جاست.

پس یکی از شاهدها که هفتۀ گذشته صحبت کردم خداست. یکی از شاهدها، اهل‌بیت(ع) هستند و یکی از شاهدها ملائکۀ رقیب و عتید و ملائکۀ محافظ ما هستند. در این سه مورد هفتۀ گذشته صحبت کردم. قرآن می‌فرماید اگر انسان قابل انعطاف نشد و اگر تابع عقل نشد و اگر تابع شهوت و هوی و هوس شد، اگر جامعه‌ای رفیق‌باز شد و اگر جامعه‌ای اختلاط زن و مرد داشت و اگر جامعه‌ای عفّت و حجابش مراعات نشد، این جامعه نابود است. بعد قرآن می‌فرماید نابودی آن به اندازه‌ای است که حد ندارد. در روز قیامت با کمال شهامت می‌گوید خدایا آقا امام زمان«عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف» که علیه من شهادت می‌دهد، دروغ می‌گوید! حتّی می‌گوید خدا دروغ می‌گوید: «یَوْمَ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمیعاً فَیَحْلِفُونَ لَهُ کَما یَحْلِفُونَ لَکُمْ وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلی‏ شَیْ‏ءٍ» و خیال می‌کند آدم حسابی است. قرآن می‌فرماید: «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْکاذِبُونَ».

ببین آدم به کجا می‌رسد. خدا نکند کسی هوسی باشد، آنگاه حاضر است خانواده و زن و بچه و دختر و همه را زیر پا بگذارد به خاطر شهوتش. زنش همین است و مردش نیز همین است. متأسّفانه الان شاهد هم زیاد است بر این منبر امشب من و بر این گفتۀ قرآن که اگر آدم هوسی شد و تابع شهوت شد و اگر انسان عقلش را زیر پا گذاشت و نفس اماره را جلو آورد، آنگاه شیطان کار می‌کند. دربارۀ وضع ما دو دسته خوشحالند، یکی استکبار جهانی و عمده صهیونیسم‌ها و یکی هم شیطان، که خیلی خوشحال است از اینکه می‌تواند دسته‌دسته به جهنم ببرد، به‌خاطر شهوت و بی‌عقلی. و اینکه می‌تواند دسته‌دسته خانواده را بیچاره کند.

این بیچاره شدن خانواده به مفاسد عجیبی منتهی می‌شود. بعضی اوقات می‌بینیم نه تنها آبروریزی دو خانواده است، بلکه بی‌بند و باری و بی‌عفّتی خانم و بی‌عفّتی آقا و بی‌عفّتی بچه‌هاست و بعضی اوقات بچّه‌اش را بی‌پدر می‌کند به‌خاطر موبایل‌بازی. روز قیامت هم موبایل می‌آید و علیه او شهادت می‌دهد. آنگاه این می‌گوید خدایا دروغ می‌گوید و من آدم خوبی هستم. بعضی اوقات حتّی می‌گوید امام حسین(ع) دروغ می‌گوید!

قرآن می‌فرماید: «قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُون‏»[۷]؛ هرکاری که می‌خواهی بکن، اما بدان که ائمّۀ طاهرین(ع) روز قیامت علیه تو شهادت می‌دهند. یعنی در روز قیامت حضرت زهرا(س) علیه این دخترها شهادت می‌دهند. همین هویت و همین عروسک را به صف محشر می‌آیند و حضرت زهرا(س) علیه او شهادت می‌دهد و او هم چاره‌ای ندارد و تقلب و حقه‌بازی او رو می‌افتد و منکر حضرت زهرا(س) می‌شود و می‌گوید خدایا حضرت زهرا(س) اشتباه می‌گوید!

اینها قرآن است و اینها عقل است و اینها مسلّم در اسلام است و عرفا و علمای علم اخلاق روی اینها خیلی بحث کرده‌اند و ما اگر قبول نداشته باشیم، احتمالش هم کافیست. اگر احتمال هم بدهید، منجّز تکلیف می‌شود. ما باید اصلاً‌ طلاق نداشته باشیم ‌و جمهوری اسلامی آمد برای اینکه ما طلاق نداشته باشیم، اما کار به اینجا رسیده است که از هر پنج ازدواج، یک طلاق داریم.

یک روان‌شناس مشهور گفته بود: مردم معمولاً خُل هستند و همه ضعف عصب دارند، اما جدّاً از نظر کارها اگر در جامعه برویم، خواهیم دید که جامعه خُل است. یک دختر و پسر با موبایل رفیق‌بازی کنند، همۀ اینها دیوانگی است و گناهش خیلی بزرگ است. قرآن می‌فرماید: مرد شایسته آنست که اهل زنا نیست، رفیق‌بازی هم نمی‌کند. «مُحْصِنینَ غَیْرَ مُسافِحینَ وَ لا مُتَّخِذی أَخْدان‏»[۸]؛ بعد می‌فرماید: زن حسابی و با عفّت آنست که اهل زنا نیست، رفیق‌بازی هم نمی‌کند: «مُحْصَناتٍ غَیْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدان وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدان‏»[۹]

اخدان به معنی رفیق‌بازی است. قرآن گناه رفیق‌بازی را در پیش زنا گذاشته است. به راستی اگر همین آیه عمل نشود و زن برای شوهر و شوهر برای زن نباشد و خیانت به یکدیگر باشد، مسلّم همۀ اینها گناه دارد و دیوانه‌بازی است و این اوضاع برایمان جلو می‌آید که آمده است و اوضاع خیلی خراب است. وضع حجاب و عفاف خیلی خراب است.

[۱]. الحاقه، ۱۹: «بیایید و کتابم را بخوانید.»

[۲]. المجادله، ۱۸: «روزی که خدا همه آنان را برمی‏انگیزد، همان‏گونه که برای شما سوگند یاد می‏کردند برای او [نیز] سوگند یاد می‏کنند و چنان پندارند که حقّ به جانب آنهاست. آگاه باش که آنان همان دروغگویانند.»

[۳]. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.

[۴]. المائده، ۸۳: «و چون آنچه را به سوی این پیامبر نازل شده، بشنوند، می‏بینی بر اثر آن حقیقتی که شناخته‏اند، اشک از چشمهایشان سرازیر می‏شود. می‏گویند: پروردگارا، ما ایمان آورده‏ایم؛ پس ما را در زمره گواهان بنویس.»

[۵]. المائده، ۳: «امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم‏.»

[۶]. ر.ک: الغدیر، ج ۲، ص ۴۶۰ تا ۵۰۱.

[۷]. التوبه، ۱۰۵: «و بگو: [هر کاری می‏خواهید] بکنید، که به زودی خدا و پیامبر او و مؤمنان در کردار شما خواهند نگریست‏.»

[۸]. المائده، ۵: «خود پاکدامن باشید نه زناکار، و نه آنکه زنان را در پنهانی دوست خود بگیرید.»

[۹]. النساء، ۲۵: «پاکدامن باشند نه زناکار، و مردان را در پنهانی دوست خود نگیرند.»