خاطره ای جالب از عالم بحرینی در کلاس درس
* ولادت
منابع رجالی اولیه، بیشتر به معرفی افراد از طریق تألیفات می پرداختند و کمتر از اخلاق و رفتار اجتماعی آنان سخنی به میان می آوردند. از این رو، به سال ولادت ابن میثم نیز نپرداختهاند؛ در این میان، فقط به نقل شیخ سلیمان بحرانی می توان استناد جست که در کتابش «تراجم علماء بحرین»، تولد وی را سال ۶۳۶ ق دانسته است.
محل تولد او نیز در هیچ منبعی نیامده است؛ ولی از آن جا که به «بحرانی» معروف است و وی را از عالمان سرشناس کشور بحرین شمرده اند، معلوم می شود که در بحرین چشم به دنیا گشوده است. میثم سال ها بعد به «کمال الدین» لقب یافت؛ لذا نام کامل وی کمال الدین، میثم بن علی بن میثم بحرانی است.
* تحصیلات
ابن میثم حیات علمی خود را از سنین کودکی آغاز کرد و از دانشوران بحرین، علوم عصر خویش را به خوبی فراگرفت چنان که عالمان عراق و حله به چیره دستی او در علوم مختلف، اذعان داشتند.
* استادان
«خواجه نصیرالدین طوسی»، «جمال الدین علی بن سلمان بحرانی»، «نجم الدین ابوالقاسم جعفر بن حسن هذلی (معروف به محقق حلی صاحب کتاب شرائع الاسلام)».
* ابن میثم بحرانی از نگاه علماء
* طریحی، دانشمند معروف، ابن میثم را شیخ صدوق و مورد اعتماد خوانده است.
* شیخ یوسف بحرانی می گوید: پیشوای متکلمان و زبده فقیهان و محدثان، عالم ربانی کمال الدین میثم… غواص دریای معارف و سرچشمه حقایق و لطائف است.
* محدث شهیر حاج شیخ عباس قمی، نیز در این باره چنین آورده است: عالم ربانی و فیلسوف متبحر، محقق و حکیم متأله مدقق، جامع علوم معقول و منقول و استاد فاضلانی است که از فحول بی شمارند.
کتاب «تجرید الکلام فی تحریر عقائد الاسلام» نوشته خواجه نصیرالدین طوسی یکی از آثار گران بهای فلسفی و کلامی است که شرح های زیادی بر آن نوشته شده است. ابن میثم نیز در این باره، آرائی دارد که صدرالدین ملاصدرای شیرازی از میان شرح های مختلف، آراء ابن میثم را ملاک قرار داده است.
* برخی از ویژگی های شخصیت شیخ ابن میثم بحرانی
کسانی که شیخ میثم بحرانی را می شناختند، معتقد بودند که او فیلسوفی محقق، حکیمی باریک بین، رهبر و پیشوای علمای کلام، دانشمندی بزرگ در علم فقه و حدیث و عالمی ربانی است که برای به دست آوردن حقایق دور از دسترس و صید کردن جوانب بسیار دقیق علوم و فنون، در دریای معارف غور می کند و علاوه بر داشتن احاطه بر علوم دینی، گوی سبقت را در علوم عقلی، فلسفه و عرفان از همگان ربوده است. وی در زمینه عرفان از ذوقی سرشار برخوردار و از کرامات و افتخارات بهره مند بود. دانشمندان شهرهای مختلف متّفقا وی را عالم ربانی نامیده اند و معتقدند که در زمینه دست یابی به حقایق امور و تصحیح مبانی علوم بی نظیر است.
ابن میثم بحرانی با آن همه کمالات علمی و معنوی در نهایت فقر و تنگدستی زندگی می کرد. وی هنگامی که دید آن چه مورد اهمیت عمومی مردم و برخی دانش پژوهان قرار دارد، پول و ثروت دنیاست و به کمالات معنوی و علمی توجهی نمی شود، غم بر دلش سایه افکند. همین تنش های روحی باعث شد که ابن میثم گوشه نشینی و تحمل فقر را بر حضور فعال در اجتماع ترجیح دهد.
* جواب کنایه آمیز شیخ میثم بحرانی به علمای عراق
دانشوران بغداد و حله که آوازه ابن میثم را شنیده و برخی از آثارش را نیز مطالعه کرده بودند، نامه ای برای وی ارسال کردند تا با حضور خود در عراق، حوزه درس آن جا را رونق بیشتری بخشد. در بخشی از این نامه آمده است: «شگفت آور است که شما با وجود تسلطی که در تمام علوم و معارف دارید، در کنج عزلت و گوشه نشینی باقی بمانید».
ابن میثم پس از دریافت نامه، جواب آنان را با دو بیت شعر ارسال کرد که:
طلبت فنون العلم ابغی بها العلا فقصر بی عما سموت به القل
تبین لی ان المحاسن کلها فروع و ان المال فیها هو الاصل
«من انواع علوم و فنون را فراگرفتم تا به مقام والایی برسم؛ اما تنگدستی و فقر، مرا از رسیدن به این هدف بازداشت. پس آشکارا دانستم که تمام نیکی ها و خوبی ها، فرعند و مال و ثروت، اصل است!».
او به این وسیله به آنان فهماند عده ای از روی نادانی، مال بی ارزش دنیا را به کمالات علمی و معنوی ترجیح می دهند.
* ترجیحِ جهل و پولداری بر علم همراه فقر!
ابن میثم پس از ورود به عراق، لباس های مندرس و کهنه پوشید و در کلاس درسی که دانش پژوهان زیادی حضور داشتند، شرکت کرده و در آستانه درب نشست. مدتی که از کلاس درس سپری شد، سؤالی پیش آمد و هیچ کدام از حاضران نتوانستند به آن پاسخ دهند؛ ابن میثم پاسخ را بیان کرد؛ اما هیچ کدام از دانشجویان به او توجهی نکردند؛ حتی یکی از آن ها گفت: مثل این که تو هم چند صباحی درس خوانده ای؟! پس از اتمام، هنگامی که سفره غذا پهن شد، به او تعارف نکردند که به سفره بنشیند، فقط مقدار کمی غذا برایش آوردند.
وی فردای آن روز، با لباس های فاخر و اشرافی به مجلس درس وارد شد؛ همگی به احترام او از جا برخاسته و وی را به بالای مجلس راهنمایی کردند. درس همانند هر روز آغاز شد؛ ابن میثم در میانه درس، مطالبی را که صحت نداشت، عمدا بیان کرد؛ حضار بدون توجه به محتوای گفتار وی، زبان به تصدیق او گشوده و آفرین گفتند.
هنگام غذا خوردن که فرارسید، نسبت به ابن میثم، احترم زیادی قائل شده و او را به غذاخوردن دعوت کردند. وی آستین لباس را به طرف غذا گرفت و گفت: «کُل یا کمی؛ ای آستین، بخور!» حاضران با تعجب پرسیدند: این چه حرف و عملی است؟!
ابن میثم جواب داد: همه این غذاهای لذیذ، برای آستین من و جامه های قیمتی من است؛ نه خود من! زیرا من همان فقیری هستم که دیروز در همین مجلس حضور یافتم و هیچ کدام از شما به من توجهی نکردید و سخنان درست مرا نپذیرفتید؛ اما امروز در قالب یک فرد پولدار شرکت کردم، مورد احترام قرار گرفتم و سخنان باطل و بی اساس من مورد پذیرش شما قرار گرفت! وی در پایان فرمود: من، ابن میثم بحرانی هستم که دعوتم کردید؛ (قبلاً) همین عمل امروز شما را گوشزد کردم و نوشتم که شما، جهل و پولداری را بر علم همراه فقر، ترجیح می دهید!.
برجسته ترین شاگرد شیخ میثم، «جمال الدین، ابو منصور حسن بن یوسف بن مطهر حلی (علامه حلی)» می باشد.
* آثار
از وی ۱۲ کتاب نفیس به جای مانده که مهم ترین آن «شرح نهج البلاغه» می باشد. صاحب لؤلؤ البحرین می نویسد: (این اثر) سزاوار آن است که با نور بر مردمک دیده و نه با مرکب بر اوراق نوشته آید. طریحی می گوید: مانند این کتاب، نوشته نشده است.
در اهمیت این کتاب همین بس که فخرالمحققین فرزند علامه حلی، که خود از بزرگان بود، این کتاب را تدریس می کرد و سید حیدر آملی (عارف نامدار) این درس را از وی فرامیگرفته است.
این شرح کم نظیر، «مصباح السالکین» نام دارد و شش نسخه از آن در کتابخانه موزه عراق موجود است. ابن میثم دو یا سه شرح بر «نهج البلاغه» نوشته است:
شرح بزرگ نهج البلاغه، که «مصباح السالکین» نام دارد.
شرح «نهج البلاغه» متوسط یا کوچک، که از شرح «نهج البلاغه» کبیر گرفته شده است. ابن میثم در پایان کتاب یادآور می شود: «هذا مصباح السالکین لنهج البلاغه»
صاحب «الذریعه» می نویسد: که دست نوشته هایی از این شرح در مدرسه فاضل خان مشهد و مدرسه مروی تهران موجود است.
دیگر کتب وی عبارتند از: «القواعد فی علم الکلام»، «رساله فی آداب البحث»، «البحر الخضم»، «النجاه فی القیامه فی تحقیق امرالامامه»، «تجرید البلاغه»، «رساله فی الوحی والالهام»، «شرح حدیث المنزله»، «شرح المأه الکلمه المرتضویه»، «المعراج السماوی»، «استقصاء النظر فی امامه الائمه الاثنی عشر»، «شرح اشارات علی بن سلیمان بحرانی».
* رحلت
وی پس از آن که به بحرین بازگشت، در بین سال های ۶۹۹ ق درگذشت. مزار این عالم وارسته در روستای «هلتا» یکی از روستاهای سه گانه ماحوز، بحرین است.
منبع: گلشن ابرار، ج ۴، با تلخیص و ویراست.
/1102101305