حجت الاسلام حسینی تهرانی: قرآن، نامه عاشقانه خدابه بنده
وارث: جلسه هفتگی هیئت الرضا (ع) با سخنرانی حجت الاسلام سید حامد حسینی تهرانی و مداحی حاج عبدالرضا هلالی و حاج روح الله بهمنی درحسینیه امام موسی بن جعفر (ع)برگزار شد.
در ادام خبر متن سخنرانی حجت الاسلام حسینی تهرانی را می خوانید:
قرآن، نامه عاشقانه خدابه بنده
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه واله دو ثقل برای ما گذاشته اند که بااین دو ثقل از مسیر خدا خارج نشویم. اول خودرا با اهل بیت علیهم السلام تنظیم کنید و سپس در کنار اهل بیت علیهم السلام خودرا با قرآن تنظیم کنید. کتاب مقدسی که کاتالوگ مقدس است. این کتاب صحبت های خودمانی ما و خدا است. ولی ما چه راحت ازاین کتاب می گذریم. قرآن چیزی است که بزرگترین سرمایه الهی ما مسلمانان می باشد. کسی که تازه مسلمان شده، برای این مسلمانی بهاداده است. بعضی ازاین تازه مسلمان هارا در برخی سایت ها ببینید. خیلی از ماها برای مسلمان شدنمان و مسلمان بودنمان جایزه گرفته ایم. اما این افراد برای مسلمان شدنشان و مسلمان بودنشان هزینه داده اند. خیلی ازاینها به جایی رسیدند که باگفتن یاعلی کتک خورده اند. اما ما باگفتن یاعلی جایزه گرفته ایم. باید دین داری را برسرسفره این عزیزان یادگرفت. چون ما دین را نفهمیده ایم خیلی راحت در بزنگاه های زندگیمان معامله های سیاسی، اقتصادی و... بااسلام می کنیم. گاه گاهی نامه خدا به خودرا مطالعه کنیم حتی اگر حال خواندنش را نداریم، آن را برروی سینه خود بگذاریم. این باعث ایجاد رابطه عاشقانه بین خدا و بنده می شود. درجامعه ما خواندن قرآن کم شده است چه رسدبه عمل به قرآن کریم.
ناپلئون و قرآن کریم
ناپلئون بناپارت عده ای را به مصر می فرستد که درمورد فرهنگ آن کشور تحقیق کنند. این افراد به کتابخانه قاهره در مصر رفته و کتابهارا مطالعه می کنند. برمی گردند و به ناپلئون می گویند که مصریان کتابی را دارند به اسم قرآن. یک مترجم فرانسوی آورده تا بنابه دستور ناپلئون قرآن را برایش ترجمه کند. ناپلئون می گوید خودم باید به کتابخانه قاهره رفته و ترجمه را بررسی کنم. می رود و این باعث ماندگاری ناپلئون در کتابخانه قاهره شد و به این نتیجه رسیدکه با وجود این کتاب درمیان مسلمانان نمی تواند به کشور آنها حمله کند.
اگر سه ضلع این مثلث در زندگیمان شکل بگیرد اتفاقات جالبی را برایمان رقم خواهد خورد و زندگی برایمان معنی پیداخواهد کرد و از بی هدفی و روزمرگی خارج می شویم. گوشه اول این مثلث من و شما هستیم. گوشه دوم خداوند است و گوشه سوم عالم هستی می باشد.
درمورد خودمان و هدفمان کنجکاو باشیم
خیلی از ماانسانها معنای خود را نمی دانیم. درمورد اسممان تحقیق کنیم. باید بفهمیم که چرا خداوند این اسم را بر ما گذاشته است؟ چرا خدا به ماکه حیوان ناطق هستیم گفت آدم؟ این به کدام ویژگی از روح ما بر می گردد؟ تابحال شده است که خودرا تعریف کنید؟ تابحال شده که برای خود هویت تعریف کنید؟ تابحال شده که هویت خودرابراساس عقلانیت دینی مرتب کنید؟ مأموریت من دراین دنیا چیست؟ تفاوت من با حیوان چیست؟ آیا من هم آمده ام که مانند این حیوان لذت ببرم و ازطبیعت این دنیا استفاده کنم؟ قران می فرماید: أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَل 1 ﺁﻧﺎﻥ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﭼﻬﺎﺭﭘﺎﻳﺎﻧﻨﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺗﺮﻧﺪ" بعضی وقت ها آنقدر سرگرم دنیا می شوند که سقوط می کنند. مسیر خوشبختی شان را اشتباه انتخاب می کنند وخدارادراین مورد مقصر می دانند. اگر می خواهیم خوشبخت شویم باید از خود، استعدادهایمان، رفتارهایمان، روحیاتمان و اهدافمان تعریفی داشته باشیم. خیلی روایات ما تاکید کرده اند که از خود تعریف داشته باشید.
اگر هدف نداشته باشیم دچار سردرگمی می شویم. اگر سردرگم شویم دچار افسردگی می شویم. اگر افسرده شویم اهداف و افق هایمان پایین می آیند و ظریفتمان کم می شود و به مجرد یک اتفاق و یک جرقه وجود تمان آتش گرفته و دست به انتحار درونی می زنیم. مانند دختر وپسری که وقتی شکست عشقی می خورند خودرا به دار می آویزند. یا مانند دختر محصلی که بعداز اتمام درسش در سرویس مدرسه خود را به دار می آویزد چون درنامه اش نوشته است که من اززندگی سیر شده ام. چرا باید این اتفاقات بیفتد؟ زیرا از خود تعریف درستی ندارد. هیئت آمدن برشما اثر کامل می گذارد اما درصورتی که از آمدن به هیئت تعریف داشته باشید و خودرا بشناسید. وگرنه هیچ بهره ای نمی برید. فقط زمانی می توانید هیئت آمدنتان را تعریف کنید که از خود تعریف داشته باشید.
اگر بتوانیم سه ضلع رابهم گره بزنیم درزندگی معنا و هدف به وجود می آید. تابحال شده که ازخود بپرسید برای چه به این دنیا آمده اید؟ زمانی یک جوان شیطان پرستی می گفت: من چهاربار رگم را زده ام. پرسیدم: چرا؟ گفت: چون من باخدا درجنگم بخاطرهمین به شیطان پناه برده ام . گفتم: مگر خدا باتو چه کرده است! گفت: من ازخدا شاکی هستم که چرا من را آفریده است.
این جوان نتوانسته است که این معادله چند مجهولی را حل کند.
حضرت سلیمان درکنار رودنیل یا دریایی ایستاده بودند که دیدند یک کرم خیلی کوچک باحالت سختی از کنار رود نیل حرکت می کند. دستی بر محاسن کشید و پرسید: خداوندا این کرم به این کوچکی چه تاثیری دراین عالم هستی داردکه اورا آفریده ای؟ ندا آمد: ای سلیمان همین الان این کرم پرسید: که خدایا سلیمان به این بزرگی چه تاثیری در عالم هستی دارد که اورا آفریده ای؟
تابحال شده تفکرکرده و بدانیم که به چه دردی می خوریم؟ تاثیرمان در عالم هستی چیست؟ تابحال شده بدانیم که نقش ما در این دنیا چیست؟ ما به درد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می خوریم؟ روز قیامت اگر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بیاید و به ما بگوید که فلانی من که دردنیا غریب بوده ام و خداوند اجازه طلوع کردن را به ما نداد، توچه کارکردی برای طلوع ما؟ فقط گریه کرده ای؟ سکون با انتظار برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خیلی تفاوت دارد. یاابن الحسن! چه کنم که لبخند رضایت را به لبان شما بنشانم. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ازمن درمورد شیعه بودنم بپرسد چه دارم که بگویم؟ یاابن الحسن! ببخشید که نامه اعمال من مثل امروزی به دست شما می رسد و می دانیم که بادیدن این نامه گاهی لبخند زده و دست به آسمان بلند می کنید و گاهی هم ازدیدن نامه اعمال سربه پایین فرود آورده و رنگ شریف رخسارتان سفید شده و از رفتار من خجالت می کشید. یاابن الحسن! چقدر برای اینکه من دچار گناه شده ام شما خجالت کشیده اید؟ وقتی که زیربیرق امام رضا علیه السلام هستیم اگر گناه کنیم امام رضا علیه السلام خجالت می کشد.
اباصلت هروی می گوید: با امام رضا علیه السلام درحال صحبت کردن بودیم که مشاهده کردیم رنگ حضرت پرید. چشمان آقا سرخ شد و اشک از چشمانشان جوشید. شروع به استغفار کردند. علت را پرسیدیم که اقا خطایی از ما سرزده است؟ فرمودند: " خیر. الان یکی از شیعیان ما در درگاه الهی گناه می کند، آبروریزی می کند و ماداریم آبروداری می کنیم ".
یاابن الحسن! چه بسا شمامن را می دیدید و من درحال نگاه به صحنه حرام بودم. چه بسا که شما من را می دیدید و من درحال شنیدن صوت حرام بودم.
به دنبال امام زمان (عج) برویم تا حضرت به دنبالمان بیایند
اگر می خواهید از خود معنا داشته باشید به دنبال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بروید که امام به دنبال شما می آید.
تابحال شده امام را ببینید؟ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کجا غریب و غریبانه مشغول تماشای من است؟
درهنگام ورود به مجلس حضرت سیدالشهدا علیه السلام، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و حضرت زهرا سلام الله علیها در ورودی هیئت ایستاده اند. سعی کنیم قبل از ورود به محرم دل امام زمانمان را به دست آوریم. با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آشتی کنیم.
پی نوشت:
1- سوره اعراف، آیه 179