حجت الاسلام کرمی: باطل رفتنی است اما با جدال زنده می ماند+گزارش تصویری
اهمیت مدیریت بحران در تنش های روانیِ جامعه/ماجرای تفرقثه افکنی در غزوه بنی مصطلق
اتفاقی که در جنگ روانی و مسائل روحی رخ می دهد مساله مدیریت بحران است. تنش های سیاسی و تخاصم بین احزاب و تشکل های سیاسی را چگونه مدیریت کرد؟ جریان حساس و پررنگی را در غزوه بنی مصطلق داریم. وقتی غزوه تمام شد پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: شب هنگام حرکت می کنیم. نزدیکی چاه آب آمدند تا به اسب هایشان آب بدهند اما مسلمان یکی به نام «جهجاه مسعود» از مهاجران که مزدور عمر بود، و دیگری به نام «سنان جهنی» از انصار، بر سر آب با یکدیگر اختلاف پیدا کردند. هر کدام از آنها قوم خود از مهاجرین و انصار را به یاری طلبیدند و شروع به فحاشی کردند.
ایجاد تفرقه در بین مسلمانان با تعابیر نامناسب
«عبد الله بن اُبیّ» منافق معروفی بود که در جنگ اُحد یک سوم لشکر حدود 4 هزار نفر از هنگام جنگ از لشکر بیرون کشید و موجب شکست عاطفی شد و مهمترین آسیب به پیکره تشکیلات نظامی حضرت همین شوکی بود که این شخص بوجود آورد. او بسیار مُتنفذ و جریان سازی بود و رتبه ی بسیار بالایی از نظر نفوذ در جامعه داشت و شأن نزول سوره منافقون این آقاست او به کمک مرد انصاری آمد و با مرد مهاجر شروع به پرخاش و حرف های زشتی زد و باطنش هویدا شد.جریان نفاق در شرایط آرام خودشان را نشان نمی دهند اگر می خواهید از تقاب بیرون بیایند باید آنها را عصبانی کنید.
عبد الله بن اُبیّ چند حرف زشت زد که قرآن بیان کرده، به آنها گفت چقدر شما مهاجرین پررو شده اید. مهاجرین پیامبر صلی الله علیه و آله و کسانی بودند که از مکه به مدینه مهاجرت کرده بودند و انصار هم برای آنها هیچ چیزی کم نگذاشته بودند. عبدالله به مهاجرین که به مدینه پناه آورده اند گفت: «سگ خود را پرورش ده تا ترا بخورد»؛ یعنی ما شما را به خودمان مسلط کرده ایم. جمله ی دیگری گفت که در سوره منافقون هم بیان شده است: يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَي الْمَدينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقينَ لا يَعْلَمُونَ 1 ؛
خدا سوگند اگر به مدینه بازگردیم، باید جمعیت نیرومند و پرافتخار (مردم مدینه) افراد ناتوان و ضعیف (یعنی مهاجران) را بیرون کنند.
زید ابن ارقم که این جا یک بچه ی نابالغ بود و خیلی شوریده و شیدا بود، وقتی این اهانت ها را دید به نزد پیامبر صلی الله علیه و آله رفت و ماجرا را تعریف کرد. عمر نزدیک پیامبر صلی الله علیه و آله بود و گفت: او بار اولش نیست و در جنگ احد هم روحیه ی لشکریان را به هم ریخت، اجازه دهید تا کسی را بفرستیم که او را بکشد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: تا من این جا هستم، هیچ کسی حق ندارد از گل بالاتر به او بگوید، او تا الان با ما جنگیده و در سپاه ما بوده اگر او را بکشیم می گویند:این نظام افراد خودش را هم می کشد و امنیت نخواهیم داشت.
باطل رفتنی است، اما با جدال زنده می ماند
گاهی مصلحت نیست دعوابی بین خواص در بین عوام مطرح شود. گاهی اوقات دشمن می خواهد خودمان به بعضی چیزها دامن بزنیم، باطل رفتنی است مثل کف روی آب است و زود خاموش می شود باید حواسمان باشد با گفت و گوی با باطل آن را تداوم ندهیم. با جدال کردن باطل زنده می ماند اگر رهایش کنی مرده است. فتنه هایی که در بعد از مناظره در جریان انتخابات ایجاد شده با یک کلمه حرف بود مثل اینکه جرقه ای در انبار باروت بزنند، سنجیده حرف زدن و اینکه مطالب را چه وقت و کجا بگویی خیلی مهم است.
داعش با انتشار کلیپ های رعب آور قدرتمند شد
داعش رقم و عددی نبودند اما چطور توفیق در تسخیر اراضی داشتند؟یک سری کلیپ در فضای مجازی پخش کردند و یک فضای ارعابی، مخوف و مهیب درست کردند تا اسم داعش بیاید لرزه بر اندام انسان بیاید و به هر شهری برسند از ترس شهر را تخلیه کنند. مساله روانی خیلی مهم است امروز جنگ امواج و سیگنال هاست، امروز در فضای مجازی انقلابی می کنند که مردم حتی متوجه نمی شوند چیزی عوض شده است.
اقدام سنجیده پیامبر (ص) در خاموش کردن فتنه
حضرت رسول صلی الله علیه و آله دستور حرکت دادند و لشکریان تازه از جنگ فارغ شده بودند و خسته و بی جان بودند. اسید بن حضیر ، شرفیاب حضور پیامبر صلی الله علیه و آله شد و گفت: اکنون موقع حرکت نیست، شما هیچ وقت این موقع دستور حرکت نمی دادید. علت این دستور چیست؟ !به او علت و ماجرا را گفتند و او پاسخ داد: زمانی که شما به مدینه آمدید، سکه ی او از رونق افتاد و مردم از پی او پراکنده شدند قرار بود پادشاه شود، طبیعی است که این حرف ها را بزند! حضرت فرمود: فعلا باید حرکت کنیم، چون اگر این جا بمانیم، درگیری بدتر خواهد شد و دامنه اختلافات بالا می گیرد و آتش فتنه اگر روشن شود دیگر نمی شود آن را خاموش کرد.
همین که لشکریان خواستند حرکت کنند سوره منافقون به حضرت نازل شد: إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ 2؛
آیا منافقین که آمدند و گفتند: شهادت می دهیم که تو رسول خدا هستی و زیدابن ارقم دروغ می گوید، دروغ می گفتند؟ خیر، راست می گفتند، پیغمبر که پیغمبر بود! پس چرا خداوند فرمود: منافقان دروغ می گویند؟
به این حالت "کذب مخبری" می گویند، چون آن شخص هیچ اعتقادی به پیامبر صلی الله علیه و آله ندارد و مصادره به مطلوب می کند یعنی گوینده مصدق به محتوای خبر نیست. یکی از علامت های منافق این است که زیاد قسم می خورد.
اتَّخَذُوا أَيْمانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ ساءَ ما کانُوا يَعْمَلُونَ 3 ؛ قسم هایشان را سپر قرار دادند تا یک نقاب و ماسکی به خودشان بزنند و بر امواج احساسات مردم سوار شدند.
مدیریت بحران توسط پیامبر صلی الله علیه و آله بسیار عجیب بود، اگر پیغمبر صلی الله علیه و آله مدیریت بحران نمی کردند جنگ داخلی راه می افتاد که هیچ کس نمی توانست آن را جمع کند اما با این حرکت بدون اینکه خونی از بینی کسی بیاید بحران حل می شود. جریان نفاق به دنبال این است که مردم را در معرکه قرار دهد.
1- سوره منافقون آیه 8.
2- سوره منافقون آیه 1.