چرا خدا به زائران امام حسین(ع) عنایت ویژه دارد؟!

کد خبر: 61975

وارث:  پس اگر خداوند به زائران و گریه کنندگان آن حضرت(ع) این همه اجر و ثواب بدهد نباید تعجب کرد، چراکه صرف نظر از مقامات عالی خود امام حسین(علیه السلام)، به زوّار و گریه کنندگان آن حضرت(ع) هم درجاتی عنایت می کند.

به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، اگر پايين ترين مرتبه‌ انفاق همانند دانه ای است که هفت خوشه برویاند، و در هر خوشه صد دانه باشد، ایثار و بذل جان و فرزند و خانواده و تمام هستی در راه خدا چه پاداشی در بر دارد؟

روایتی از وجود مبارک پیامبر خدا (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله) نقل شده است که فرمودند: «من کان للَّه کان اللَّه له، هر كس كه از برای خدا باشد، خداوند برای اوست«[1]

انسان به چند طریق می تواند در مسیر خدا قدم بر دارد و در راه او ایثار کند، گاهی انسان از مال خود در راه خدا هزینه می کند که انفاق نمونه بارز آن است و آیات و روایات زیادی نیز در سفارش و مدح آن بیان شد است، نوع دیگر قدم برداشتن برای خدا هزینه از آبروست که برای افراد صاحب وجه و دارای منصب بیشتر ظهور دارد. و قسم دیگر قدم برداشتن در راه خدا تقدیم جان به محضر الهی است که از آن تعبیر به شهادت می شود.

حال اگر کسی بیش از اینها که مربوط به خودش است، از زن و بچه و خانواده خود هم برای خدا مایه بگذارد و آنها را هم در راه خدا خرج کند، یقینا خداوند این قدم ها را نادیده نمی گیرد و برای آن اجری در نظر می گیرد، همانگونه که در قرآن کریم خود را خریدار جان و مال مومنین معرفی کرده و بهشت را به چنین افرادی وعده داده است «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُون‏ [توبه/111] خداوند از مؤمنان، جان ها و اموالشان را خريدارى كرده، كه (در برابرش) بهشت براى آنان باشد؛ (به اين گونه كه:) در راه خدا پيكار مى ‏كنند، مى‏ کشند و كشته مى ‏شوند».

این آیه مربوط به اجر و پاداش اخروی مجاهد فی سبیل الله است. و الا خدا در همین دنیا هم برای کسی خود را وقف او کرده است اجر و مزدی قرار داده است.

و بزرگترین مصداقی که می توان برای روایت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که در صدر بحث ذکر شد بیان کرد؛ وجود مبارک سالار شهیدان (سلام الله علیه) است که نظیری برای ایشان پیدا نمی شود.

امام حسین (علیه السلام) در راه خدا تمام هستی اش را عطا کرد و دیگر چیزی از ایشان باقی نماند که پیشکش محضر حضرت حق نکرده باشد.

لذا پروردگار عالم هم در پاسخ به چنین ایثار و اخلاصی آنچنان جبران کرده است که برای احدی چنین کاری را نکرده است، از فضیلت تربت سیدالشهداء (علیه السلام) گرفته تا مجلس روضه و اشک و زیارت آن حضرت که از مختصات منحصر به فرد دردانه رسول خدا (علیهما السلام) است.

اگر به روایات در ابواب مذکور مراجعه کنیم واقعا عقل دچار تحیر می شود که چرا خدا این همه در مورد امام حسین (علیه السلام) رحمت و محیت خود را بریز و بپاش کرده و به هر بهانه ای که شده می خواهد هر کسی و به هر نحوی با امام حسین (علیه السلام) ارتباط داشته را مورد لطف خودش قرار بدهد؟

پاسخ همان است که امام زمان (عج الله تعالی فرجه) به علامه بحرالعلوم فرمودند: «روزی پادشاهی با اطرافیانش به شکار رفتند. وقتی حیوانی یافتند شاه به اطرافیانش گفت: دوست دارم خودم به تنهائی آن را شکار کنم؛ دنبال من نیایید؛ و خودش دنبال شکار رفت اما در بیابان گم شد و دیگر نتوانست راه را بیابد و کم کم تشنه و گرسنه گشت و نزدیک بود بمیرد؛ ناگهان از دور چشمش به خیمه ای افتاد و به سوی آن رفت و پیرمرد و پیرزنی را در آن دید که از همه ی دنیا تنها بزی داشتند.

آن دو از شاه پذیرائی کرده و تنها بز خود را برای او ذبح و طبخ کردند. شاه هنگام بازگشت به آنان گفت: من در شهر وضع خوبی دارم؛ اگر مشکلی برایتان پیش آمد نزد من بیائید تا کمکتان کنم.

مدتی بعد آن مرد و زن که کاملاً بی چیز شده بودند به شهر رفتند تا از آن مهمانشان کمکی بگیرند و تازه در شهر دانستند که او پادشاه است! به کاخش رفتند و پادشاه آن دو را احترام کرده و نزدیک خود نشاند و داستان گم شدن خود و پذیرائی آن دو را بری اطرافیانش تعریف کرد و سپس از اطرافیانش پرسید: اکنون چگونه می توانم لطف این دو نفر را جبران کنم؟

یکی از وزیران گفت: یک گوسفند برایت ذبح کردند، تو هم یک گوسفند به آنان بده؛ دیگری گفت: یک گله گوسفند به آنان بده؛ شخص دیگری گفت: مزرعه ی بزرگی به آنان ببخش؛ دیگری گفت: جواهرات و پول فراوانی به آن دو بده.

اما خود پادشاه گفت: شما همگی اشتباه می کنید! اینها تمام هستی خود را برای من خرج کردند. این دو نفر جان مرا نجات دادند و حق حیات بر من دارند؛ یعنی من بقیه ی سلطنتم را بدهکار اینان هستم و حق آنان این است که پادشاهی خودم را به آنان بدهم، تازه اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل کرده ام، چون آنها هر چه را که داشتند به من دادند من هم باید هرچه دارم به ایشان بدهم تا سر به سر شود».
حالا جناب بحرالعلوم ،حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) هرچه از مال و منال و اهل و عیال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پیکر داشت همه را در راه خدا داد، پس اگر خداوند به زائرین و گریه کنندگان آن حضرت(ع) این همه اجر و ثواب بدهد نباید تعجب کرد، چون هرکاری که می تواند در حق ابا عبدالله (علیه السلام) انجام می دهد؛ یعنی با صرف نظر از مقامات عالی خود امام حسین (علیه السلام)، به زوّار و گریه کنندگان آن حضرت(ع) هم درجاتی عنایت می کند«.[2]

با این داستان منقول از طرف امام زمان (عج الله تعالی فرجه) معنای گفتار پیامبر(ع) کاملا واضح می شود که فرمودند: «من کان للَّه کان اللَّه له» و خداوند با امام حسین (علیه السلام) اینگونه معامله کرده است.

 

پی نوشت: ها

[1]. بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏79، ص 197.

[2]. رمز و راز کربلا. حسین گنجی. ص 97 تا 99.