انسان چگونه جان می دهد؟
امام علی (ع) در این خطبه با کلامی حیرت آور انسان را به چگونگی نحوه جان دادنش آگاه می کند.
وارث: امام اول شیعیان امیرالمومنین علی(ع)در بخشی از خطبه 109 کتاب شریف نهج البلاغه در مورد کیفیت جان دادن انسان سخن به میان می آورد و می فرماید: سختی جان کندن و حسرت از دست دادن دنیا،به دنیا پرستان هجوم آورد.بدن ها در سختی جان کندن،سست شده و زنگ باختند.مرگ آرام آرام همه اندامشان را فرا گرفته،زبان را از سخن گفتن باز می دارد و او در میان خانواده اش افتاده با چشم خود می بیند و با گوش می شنود و با عقل درست می اندیشد که عمرش را در پی چه کارهایی تباه کرد و روزگارش را چگونه سپری کرده است.به یاد ثروت هایی که جمع کرده می افتد؛همان ثروت هایی که در جمع کردن آنها چشم بر هم گذاشته و از حلال و حرام و شبهه ناک گرد آورده و اکنون گناه جمع آوری آن همه بر دوش اوست که هنگام جدایی از آنها فرا رسیده و برای وارثان باقی مانده است تا از آن بهره مند گردند و روزگار خود گذرانند.
امام علی(ع)در ادامه این خطبه نورانی که برای انسان ها به نوعی هشدار در برابر مرگ و ترک این جهان فانی است می فرماید:راحتی و خوشی آن برای دیگری و کیفر آن بر دوش اوست و او در گرو این اموال است که دست خود را از پشیمانی می گزد به خاطر واقعیت هایی که هنگام مرگ مشاهده کرده است در آن حالت از آنچه که در زندگی دنیا به آن علاقه مند بود بی اعتنا شده و آرزو می کند ای کاش آن کس که در گذشته بر ثروت او رشک می برد،این اموال را جمع کرده بود،اما مرگ هم چنان بر اعضای بدن او چیره می شود تا آنکه گوش او مانند زبانش از کار می افتد.
سپس امام در ادامه می فرماید:پس در میان خانواده اش افتاده نه می تواند با زبان سخن بگوید و نه بشنود.پیوسته به صورت آنان نگاه می کند و حرکات زبانش را می نگرد،اما صدای کلمات آنان را نمی شنود.سپس چنگال مرگ تمام وجودش را فرا می گیرد و چشم او نیز مانند گوشش از کار می افتد و روح از بدن او خارج می شود و چون مرداری در بین خانواده ی خویش بر زمین می ماند که از نشستن در کنار او وحشت دارند و از او دور می شوند.نه سوگواران را یاری می کند و نه خواننده ای راپاسخ می دهد. سپس او را به سوی منزنگاهی در درون زمین می برند و به دست عملش می سپارند و برای همیشه از دیدار او چشم می پوشند.