حاج مهدی توکلی: چرا فاطمه را فاطمه نامیدند!/ حاج مصطفی خرسندی:گره ای نیست که با دست شما وا نشود

کد خبر: 9806
مراسم عزاداری ایام فاطمیه با سخنرانی حاج مهدی توکلی و مداحی مداح اهل بیت حاج مصطفی خرسندی در حسینیه حاج همت برگزار شد.
وارث: مراسم عزاداری ایام فاطمیه با سخنرانی حاج مهدی توکلی و مداحی مداح اهل بیت حاج مصطفی خرسندی در حسینیه حاج همت برگزار شد.
در ادامه بخشی از سخنان حاج مهدی توکلی بیان شده است:

در روز گذشته فرازی از یک حدیث قدسی در این جلسه مطرح شد که خداوند این کلمات را در کوه طور در مقام مناجات به موسی بن عمران وحی فرموده اند. در فراز اول این حدیث خداوند متعال می فرمایند: "یا موسی انت عبدی و انا الهک" یعنی ای موسی بدان که تو بنده ی من هستی و من مولای توام! اکثر انحرافات بشر و لغزشهایش از این است که رابطه اش را با خدا فراموش می کند و غافل می شود از آن!

مهم است که انسان همیشه متوجه باشد که بنده است و ارباب و مولایی دارد.


در فراز دوم می فرمایند: آدم های فرودست و افراد فقیر را خوار به حساب نیاور شاید آن ها از اولیا خدا باشند یعنی ملاک برای ارزش افراد ثروت و پست نباشد. اغلب افراد اینگونه اند که دیگران را به اندازه ی وسع و ثروتشان تکریم می کنند. در این حدیث می فرمایند که نباید این گونه باشید. ممکن است یک نفر از مال دنیا چیزی نداشته باشد اما از اولیای الهی باشد . در رابطه با همین موضوع دو حدیث را در اینجا متذکر می شوم.

در یک حدیث نبوی آمده است:"من اکرم فقیراً مسلما لقی الله یوم القیامه و هو عنه راض!"

یعنی اگر کسی فقیری را به خاطر ایمان او به خاطر نمازش و... تکریم کند خدا را در روز قیامت ملاقات می کند در حالی که خدا از او راضی است.

جناب سلمان نیز می فرمودند پیامبر(ص) من را به هفت چیز سفارش کرد یکی این که فقرا را دوست داشته باش و خود را به آنان نزدیک کن. افردای که فطرت های سالمی دارند اغلب با فقرا مأنوسند.خود را به آنان نزدیک می کنند. مرحوم امام یکبار فرمودند :من یک موی گندیده این کپر نشین ها را به تمام این کاخ نشین ها نمی دهم . افراد سالم این گونه اند. پیامبر(ص) نیز چنین بودند. مقداد بود، سلمان بود، بلال بود عمار بود یاسر و...آنان عاشق پیامبر(ص) بودند و پیامبر(ص) نیز عاشق آنان بود. اساسا مجالست زیاد با ثروتمندان قلب انسان را میمیراند. چند چیز قلب انسان را میمیراند که مجالست با ثروتمندان یکی از این چند مورد است. چون اغلب این افراد همیشه از پول صحبت می کنند و در این صورت قلب انسان میمیرد. شهدا از این حرفها بیزار بودند آن ها اصلا به این چیز ها فکر نمی کردند و پیامبر(ص) نیز هماره با فقرا مجالست داشتند. ثروتمندان به نزد ایشان آمدند و گفتند یا رسول الله !

ما هر وقت می خواهیم به شما نزدیک شویم پابرهنگانتان نمی گذارند. هماره دور شما را گرفته اند. سلمان تا این را شنید به اینان گفت که دیگر مسجد النبی که میرویم جلو نمی رویم و عقب می نشینیم. ایشان که فقط پیامبر ما نیستند. دیگران نیز باید استفاده کنند و می رفتند و عقب می نشستند. پیامبر نیز هیچ نگفتند ثروتمندان اطراف پیامبر می آمدند و سوالاتی را مطرح می کردند. این آیه نازل شد : وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا (کهف/28)

خودت را وقف کند همه ی عمرت را صرف کسانی کن که خدا را شب و روز می خوانند و تمام هدفشان رضای خداست و حرف کسانی را که ما قلبشان را از یاد خودمان غافل کرده ایم گوش نده.

می فرماید این ها را رها کن این ها هوس است. خود را وقف این پا برهنه ها کن. وقتی این آیه نازل شد، پیامبر(ص) بلند شدند و رفتند انتهای مسجد و هماره آن جا می نشستند و آن جا عبادت می کردند اینان را یکی یکی در آغوش می کشیدند و می فرمودند حیاتی معکم و مماتی معکم "تا زنده ام شما را رها نخواهم کرد و وقتی مردم نیز ان شاا.. خدا مرا با شما محشور گرداند"

در واقع این آیه تکلیف پیامبر را روشن ساخت ایشان خوش حال شدند. و به سوی آنان رفتند و ...لذا حضرت به سلمان نیز می فرمایند فقرا را دوست داشته باش و خود را با اینان نزدیک کن.

در حدیث دیگری از امام رضا(ع) می فرمایند: من لقی فقیرا مسلما فسلم علیه خلاف سلامه علی الغنی لقی الله عز و جل یوم القیامه و هو علیه غضبان! اگر کسی فقیر مومنی را ببیند اما به او به گونه ای غیر از آن گونه که به اغنیا سلام می کند، سلام کند در روز قیامت خداوند را در حالی ملاقات می کند که خداوند نسبت به او غضبناک است.

خداوند به او می گوید تو بین فقیر و ثروتمند فرق گذاشتی !

پس خداوند در این آیه فرمود گوش به حرف کسانی که من قلبشان را از یادم غافل کرده ام نده!

در ادامه می فرمایند نسبت به اینان غبطه هم نخور!

می گویند مومن حسادت نمی ورزد ولی غبطه می خورد. حسادت این است که فرد بگوید این نعمت را فلان شخص نداشته باشد ولو این که خودش هم نخواهد. و حسادت خیلی بد است.اما غبطه این است که بگوید او این نعمت را داشته باشد کاش من نیز داشته باشم.

حال می فرمایند مومن حسادت نمی کند غبطه هم به دنیا نمی خورد. لا تغبط الغنی! به ثروتمندان غبطه هم نخور! حسادت که نه! می فرمایند حتی غبطه هم نخور! به یک مطاع کمی که من به اینان دادهام.! این که می فرمایند مطاع کم، مثلا خداوند در قرآن می فرماید ما به قارون آنقدر ثروت داده بودیم، چند نفر انسان قوی را استخدام کرده بود که فقط کلید انبار های او را جابجا کنند، اما خداوند کل این ثروت را می گویند قلیل است!

زیرا خدا در قرآن می فرمایند: قل مطاع الدنیا قلیل!

اصلا کل ثروت دنیا کم است؛ نسبت به آخرت! مطاع دنیا هم کم است و هم دوام ندارد خداوند می فرمایند ولاخره خیر و ابقی یعنی آخرت هم بهتر است و هم ابدی است دنیا هم کم است و هم دو روز بیشتر نیست. دنیا تا به دست بیاید عمر شخص به پایان رسیده. لذا خدا تمام دنیا را "شی یسر" می نامند پس می فرمایند :"قل مطاع الدنیا قلیل و الاخره خیر لمن اتقی". بگو مطاع دنیا کم است آخرت هم بهتر است و هم ابدی است. لذا امیر المومنین در نهج البلاغه می فرمایند من یک برادری داشتم که برادریمان به خاطر خدا بود. یعنی برادری ما به خاطر پدر و مادر نبود، بلکه ایمان، ما را برادر کرده بود.


بهترین برادری هم آن است که از راه ایمان باشد. مثل برادری رسول الله و مرتضی علی(ع) اینان برادرند اما برادریشان از راه ایمان است. یعنی آرمان های مشترک همدلی اینان را به هم پیوند داده است. "کان فی ما مضی اخ فی الله" ( ومن در گذشته برادری داشتم که برادری ام با او به خاطر خدا بود) بعد می فرمایند آن چیز که او را در نظر من خیلی بزرگ جلوه می داد "ما کان یعظمه فی عینی صغر الدنیا فی عینه " کوچکی دنیا در چشم او بود!

دنیا در چشمش حقیر و بی ارزش بود . لذا او هیچ گاه به خاطر مطاع کم دنیا به ثروتمندان غبطه نمی خورد. مومن این گونه است. هرچه از ثروت دیگران برایش بگویند غبطه نمی خورد.

پیامبر می فرمایند کلید خزائن آسمان و زمین را جبرئیل به من عرضه داشت من نگرفتم.گفتم "الفقر فخری" من را گرفتار نکنید من افتخارم این است که از این چیزها ندارم و ذهنم به این چیزها مشغول نیست.یعنی این چیزها مهم نیست که به آن فکر کنم.

فاطمه را فاطمه نامیدند زیرا او از دنیا و لذتهایش چشم پوشیده بود. فاطمه یعنی قطع شده "فطم" یعنی "قطع" یعنی از دنیا و لذتهایش چشم طمعش را قطع کرده بود.به دنیا نگاه نمی کرد.یکبار به پیامبر اکرم گفت من کار در خانه برایم زیاد است یک خادمه ای اگر بشود برایم اختصاص دهید. می گویند آنقدر ایشان با طناب از چاه آب می کشیدند که جای طناب روی شانه مبارکشان نقش بسته بود.آنقدر گندم با دستشات آرد کرده بودند که دسته ی آسیاب خونی می شد و سلمان از دیدن این موضوعات گریه می کرد و می گفت من دختر کسری را هم دیده ام او دختر رسول الله را هم دیده ام. او در چه ناز و نعمتی بود و آن وقت دختر این مرد در چه شرایطی زندگی می کند.پیامبر در جوابشان فرمودند دخترم! خدا برای ما آخرت را انتخاب کرده است.نه دنیا را! همه ی حظ و بهره ی ما را خداوند در آخرت قرار داده است.

باید جلالت و بزرگی فاطمه را در روز قیامت ملاحظه کنیم. خدا به این خانم چه داده است؟ بهشت را نمی توان تعبیر کرد.آن وقت بهشت تشنه است به قدوم حضرت زهرا (س). آرزو می کند که خانم پایش را در آن بگذارد. با این حال خانم پشت در بهشت می نشینند. خطاب می آید که حبیبه ی ما ما اصلا بهشت را به عشق تو خلق کرده ایم به خاطر تو زینت داده ایم. بهشت تشنه ی قدوم توست. می فرماید من داخل بهشت نمی شوم تا امروز قدر و منزلت من برای همه روشن شود.در دنیا نگذاشتند قدر و منزلت من روشن شود.خداوند می فرمایند ما امروز شفاعت را در ید قدرت تو قرار می دهیم. هر که را می خواهی شفاعت کن.

پیامبر نیز خطاب به اصحاب می فرمایند محبت دخترم فاطمه صد جا دست شما را می گیرد.محبینش را نظیر دانه در روز محشر جدا می کند. حضرت زهرا شرکت شما در این مجالس در این ایام را فراموش نمی کند و محبین محبینش را شاعت می کند.

پس حضرت در جواب فاطمه زهرا فرمود خدا آخرت را برای ما در نظر گرفته است لذا من خادمه به تو نمی دهم و تسبیحات حضرت زهرا را به ایشان آموخت که امام صادق (ع) فرمودند تسبیحات مادرمان فاطمه از هزار رکعت نماز مستحبی نزد من بالاتراست.

در ادامه این مراسم مداح اهلی بیت(علیهم السلام) حاج مصطفی خرسندی به مرثیه سرایی در رثای حضرت زهرا(س) پرداختند؛


گره ای نیست که با دست شما وا نشود
سائلی نیست که روزی خور اینجا نشود

نفسی هست اگر یمن قدم های شماست
مرده ای نیست که با نام تو احیا نشود

جلوه ای گر نکنی کوشش ما بی ثمر است
جز عنایات شما هیچ مهیا نشود

آن قدر ناله کنم تا که امانم بدهی
گر تو راضی نشوی نامه ای امضا نشود

تا در خیمه تو قبله نما می باشد
به خدا فکر دلم جنت الاعلا نشود

چون تو شاهی چه کسی این همه رعیت دارد؟
در بیت صنمی مثل تو غوغا نشود

وای اگر فاطمیه محرم مولا نشود
راضی از کار دلم حضرت زهرا نشود

ای جگر گوشه ی زهرای مدینه برگرد
تا به کی قبر گل گمشده پیدا نشود

هیئت

کلیک کنید

/پ120