آیا در روایات، پاداشی برای خودداری از نگاه به نامحرم بیان شده است؟
در طرف مقابل؛ چشمپوشی از دیدن نامحرم و دوری از لذّتجویی و شهوترانی، آثار معنوی مثبتی بر انسان میگذارد که در روایات نیز بدانها اشاره شده است:
پیامبر اسلام(ص) فرمود: «نگاه کردن به زیباییهاى زنان، یکی از تیرهاى شیطان است که هرکس از این نگاهها صرف نظر کند، خداوند شیرینی عبادت را به او میچشاند که این مایه شادمانى وى است».[2]
همچنین در روایات آمده است: «هیچ مسلمانى نیست که چشمش به نامحرم بیفتد و برای خدا از آن، روی برگرداند، مگر اینکه خداوند به او توفیق عبادتى دهد که شیرینى آنرا در قلبش مىیابد».[3]
در روایات توصیه شده است هنگام دیدن نامحرم، نگاه خود را به سمت آسمان بلند کنید که این کار پاداش دارد:
پیامبر اسلام(ص) فرمود: «وقتى یکى از شما، زن زیبایى را دید، به نزد همسرش برود؛ زیرا آنچه آن زن دارد، همسرش هم از آن برخوردار است». مردى بلند شد و پرسید: اى رسول خدا! اگر فردى همسر ندارد، چه کار کند؟ پیامبر فرمود: «سرش را به طرف آسمان بلند کند [و دعا نماید] و به نگاهش به آن زن ادامه ندهد؛ بلکه مراقب خود باشد و براى موفقیت در خوددارى از نگاه به نامحرم، از فضل پروردگار کمک بطلبد».[4]
امام صادق(ع) فرمود: «هرکس نظرش به زن بیگانهای افتاد و او به آسمان نگاه کرد، یا چشمپوشى کرد و نگاهش را به سمت آن زن بر نگرداند؛ خداوند متعال، حور العینی را همسر او قرار خواهد داد».[5]
گفتنی است؛ عین متن موجود در پرسش را در روایتی نیافتم؛ لذا اگر وجود نداشته باشد، شبهه موجود نیز خود بخود منتفی خواهد بود.
[1]. ر.ک: «احکام نگاه به زن نامحرم»، سؤال 2849؛ «فلسفه حرمت نگاه به نامحرم»، سؤال 28075؛ «آثار نگاه با لذّت و شهوت به نامحرم»، سؤال 11469.
[2]. شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 145، مطبعة حیدریة، نجف، چاپ اول، بیتا؛ خرائطی سامری، محمد بن جعفر، اعتلال القلوب، تحقیق، حمدی الدمرداش، ج 1، ص 137، مکة، نزار مصطفى الباز، چاپ دوم،1421ق؛ ابن بشران بغدادی، عبدالملک بن محمد، أمالی، محقق، عزازی، أبو عبدالرحمن عادل بن یوسف، ج 1، ص 33، ریاض، دارالوطن، چاپ اول، 1418ق.
[3]. شیبانی، أحمد بن محمد بن حنبل، مسند احمد، تحقیق، الأرنؤوط، شعیب، مرشد، عادل و دیگران، اشراف، ترکی، عبدالله بن عبدالمحسن، ج 36، ص 610، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق؛ أبوالقاسم طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الکبیر، محقق، سلفی، حمدی بن عبدالمجید، ج 8، ص 208، چاپ دوم، قاهره، مکتبة ابن تیمیة، 1415ق.
[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 494، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[5]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 473، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق؛ طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق،ص 236، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق.
منبع : اسلام کوئست
/1102101305