حجت الاسلام موسوی مطلق: عذاب شدید، دوری از کسانی است که دوستشان دارد+ گزارش تصویری
در ادامه خبر متن سخنرانی حجت الاسلام موسوی مطلق را می خوانید:
مدح و ظن های قرآن
موضوع سخن ما درباره مدح و ظن های قرآن بود. بخشی از مدح های خدا را عرض کردیم. اینکه خدا تنها مخلوقی که بعد از خلق آن به خودش فتبارک الله گفت انسان بوده است. وقتی فرمودند: «و نفخت فيه من روحي»1 تنها مخلوقی که از روح خودش در آن دمید انسان بوده است. آن کسی که تاج «وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَمَ»2 را بر سرش نهاد، آدم بود. آن که دارای مقام خلیفة اللهی است. «وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً»3 این مقامی که خدا معلم باشد «وَعَلَّمَ آدَمَ»4 اینکه آنچه که مورد تعلیم قرار بگیرد اسماء الهی باشد. اینکه توان تحمل امانت الهی را داشته باشد.
تسخیر زمین و آسمان
یکی از مقاماتی که انسان دارد این است که همه چیز برای او خلق شده است. خدا در قرآن می فرماید: ای آدم من همه چیزهایی که در آسمان و زمین است را مسخر تو کرده ام. همه برای تو هستند ولی گاهی انسان خودش را پایین می آورد و در مقابل آسمان و زمین خودش را کوچک می کند. در حالیکه همه چیز برای او مسخر است. پیشرفت علوم هم برای همین تسخیر است که انسان تسخیر را بفهمد. همه آسمان ها و زمین ها همه مسخر انسان است. منتها در سایه بندگی این مسخر بودن به وجود می آید.
خدا می فرماید: بنده من، من را اطاعت کن تا تو را مَثَل خودم قرار بدهم. خدا مِثل ندارد ولی مَثَل دارد. «لَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلى»5 خدا مَثَل های مختلفی دارد. می گوید بنده من، مرا اطاعت کن تا تو را مَثَل خودم قرار بدهم. من به هر چیزی که بگویم باش، او هم می شود و به وجود می آید. تو هم در سایه بندگی خدا به مقامی می رسی که به هر چیزی بگویی باش می شود. این قدرتِ ایجاد است.
حضرت سلیمان سلام الله علیه وقتی روی تختش می نشست یک پرنده از هر نوعی می آمد و بال هایش را باز می کرد و سایه بانی می شد برای او. آن ها هم خوشحال بودند که بال هایشان پهن است و سایه ای برای پیامبر خدا است. یک روز حضرت سلیمان علیه السلام دید یک نوری به چشمش خورد. نگاه کرد و دید کدام پرنده جایش خالی است، دید هُدهُد جایش خالی است. حضرت پرسیدند: او کجا است؟ گفتند: نمی دانیم. حضرت گفت: اگر بیاید و کارش را توجیح نکند او را عذاب شدیدی می کنم.
از امام صادق علیه السلام سوال کردند: عذاب شدید در قرآن چیست؟ امام فرمودند: عذاب شدید، دوری از کسانی است که دوستشان دارد. هُدهُد آمد و حضرت سلیمان او را خواست. گفت: من داشتم پرواز می کردم که به یک سرزمینی رسیدم و دیدم یک خانمی برای خودش تخت و تاجی راه انداخته است و به او بلقیس می گویند و خدا را هم نمی پرستد. حضرت سلیمان علیه السلام برآشفته شد و گفت: در نزدیکی حکومت من کسی خدا را نمی پرستد؟
با اینکه خودش می توانست ولی دید که بهترین فرصت برای آزمون است. گفت: چه کسی الان می تواند این زن را با تخت و تاجش به اینجا بیاورد؟ یکی گفت: من در یک روز می توانم این کار را انحام بدهم. یکی گفت: در نصف روز می توانم و دیگری گفت: قبل از اینکه بلند شوید و بنشینید من او را می آورم. آصف بن برخيا6 گفت: قبل از اینکه پلک به هم بزنید من او را می آورم. آصف که این مقام را داشت یک گوشه از علم الکتاب بود، تمام علم الکتاب نزد امیرالمومنین علیه السلام است.
چند نفر از کمونیست ها آمدند با علامه طباطبایی7 رحمت الله علیه بحث کنند که خدا وجود ندارد. علامه پس از ساعتی بحث پیروز از بحث بیرون آمد و آن کمونیست ها به خدا ایمان آوردند و شهادتین را جاری کردند و مسلمان شدند. یکی از آنها گفت: می شود یک کار خارق العاده ای هم نشان بدهید؟ ما معتقد به متافیزیک نیستیم. علامه به آن ها گفت: هر کدام یک چیزی را در خانه تان در نظر بگیرید. آن ها هر کدام چیزی را تصور کردند. به یکی از بزرگان آن ها گفت: دستانت را بالا ببر. او دستانش را بالا برد و وقتی پایین آورد آن چیزی که در ذهنش بود در جیبش قرار داشت. پرسیدند این کاری که کردید چه بود؟ فرمودند: من آنچه را که در نظر گرفته بود را در آنجا نابود کردم و در اینجا ایجاد کردم. آصف بن برخیا چنان قدرتی داشت که می توانست بلقیس و تخت و تاجش را در همان جا نابود کند و به خدمت حضرت سلیمان علیه السلام آورد. همه چیز مُسخّر تو است.
آیا این انسان که خدا این قدر از او تعریف کرده است به جایی می رسد که می گوید: مرگ بر تو ای انسان که این قدر کفران نعمت می کنی! چرا این قدر جاهل هستی. چرا ظلم می کنی.
خدا به پیغمبر صلی الله علیه و آله گفت: به این مردم بگو تمام انبیاء که آمدند اجر و مزدشان با منِ خدا بود ولی به مردم بگو «قُل لا أَسئَلُكُم عَلَیهِ أَجراً إِلاَّ المَوَدَّةَ فِی القُربى»8 من از شما اجر و مزد رسالت نمی خواهم مگر مودت ذوی القربی من را داشته باشید. لذا پیغمبر صلی الله علیه و آله در بستر بیماری افتاده است و هنوز به شهادت نرسیده است ایشان را تنها گذاشتند و رفتند آن جلسه را در سقیفه تشکیل دادند.
/1102101304
پی نوشت:
1.
سوره حجر آیه 29
2.
آیه 70 سوره اسراء
3.
سوره البقرة آیه 30
4.
سوره البقرة آیه 31
5.
سوره نحل آیه 60
6.
آصف در روایات و تفاسیر، همه جا وزیری خردمند، سیاستمدار و مدبر معرفی شده است. مشهور است او داننده اسم اعظم و علم کتاب (علم لدنی) بوده است.
7.
سید محمدحسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی (۱۲۸۱ - ۲۴ آبان ماه ۱۳۶۰ هجری شمسی در تبریز) نویسنده تفسیر المیزان، فقیه، فیلسوف و مفسر قرآن، شیعه و ایرانی است. اهمیت وی به جهت زنده کردن حکمت و فلسفه و تفسیر در حوزههای تشیع بعد از دورهٔ صفویه بودهاست. به ویژه اینکه وی به بازگویی و شرح حکمت صدرایی بسنده نکرده، به تأسیس معرفتشناسی در این مکتب میپردازد. همچنین با انتشار کتب فراوان و تربیت شاگردان برجسته در دوران مواجهه با اندیشههای غربی نظیر مارکسیسم به اندیشه دینی حیاتی دوباره بخشیده، حتی در نشر آن در مغرب زمین نیز میکوشد.
8.
آیه 23 سوره شوری