حدیث غدیر برای رفع کدورت از سپاه یمن بود نه اعلام ولایت امیر(ع)!
وهابیت در پی معاندت و و غرض ورزی که با شیعه دارد، از طرح شبهات گوناگون در خصوص پیروان این مکتب کوتاهی نمی کند؛ یکی از این شبهات به مساله غدیر خم و ماجرای ولایت امیرالمومنین علی (ع) باز می گردد. در این راستا وهابیت یکی از اشکالاتی که وارد می کند آن است که پیامبر (ص) حدیث غدیر را به منظور رفع کدورت از جیش یمنی مطرح کرده چرا که آنها از حضرت علی (ع) ناراحت بودند و به نزد پیامبر (ص) گله و شکایت برده بودند، لذا پیامبر (ص) برای رفع این ناراحتی حدیث "من کنت مولاه فهذا علی مولاه" را مطرح کردند؛ چگونه این مساله تبیین و پاسخ داده می شود؟
پیش از پاسخ به این سوال مختصری به ماجرای جیش یمنی اشاره می کنم. حضرت علی (ع) سه بار ماموریت یافتند تا به یمن بروند. یکبار برای دعوت مردم به اسلام که سال هشتم هجری بود؛ دومین بار هم برای قضاوت از طرف پیامبر (ص) مامور شدند و بار سوم برای گرفتن اموال و صدقات بود که در اینجا امیرالمومنین علی (ع) فرمانده لشکر بودند و هنگام بازگشت آن افراد تحت فرمان خود را بیرون مکه نگه داشتند و خود را با عجله به پیامبر(ص) رساندند و حج را به جا آوردند.
مساله ای که مطرح می شود این شکایاتی است که در همین زمان یعنی سال دهم هجری واقع شده. در این زمان وقتی حضرت علی (ع) برای انجام حج به مکه می روند و بازمی گردند، مشاهده می کنند لشکریانشان صدقات و اموال جمع شده را میان خود تقسیم و لباس های فاخر را بر تن کرده اند و در این هنگام حضرت علی (ع) اقدام به بازپس گیری اموال مسلمین می کنند. پس از آن وقتی لشکریان به مدینه باز می گردند با ناراحتی نزد پیامبر (ص) رفته و از امیرالمومنین علی (ع) بابت این اقدام شکایت می کنند که پیامبر (ص) در مقام دفاع از آن حضرت (ع) برمی آیند و می گویند: هر کسی که من ولی و سرپرست اویم، علی (ع) نیز ولی و سرپرست اوست.( مسند احمد ابن حنبل جلد 5 صفحه 350)
به سوال خود باز گردیم؛ چگونه می توان شبهه یاد شده را پاسخ گفت؟
پاسخ به این شبهه را آیت الله سید محمد حسینی قزوینی در کتابی با عنوان "حدیث الغدیر و الشبهة الشکوی جیش الیمن" به طور مبسوط بررسی کرده است.
اما پاسخ های متعددی می توان برای این شبهه ارائه داد: نخست آن که امیرالمومنین علی (ع) چندین سفر به یمن داشته اند که بنا به قول مشهور سه سفر بوده است. دوم آنکه آنچه درباره لشکر یمن مطرح شده در مدینه واقع شده و آنجا بود که پیامبر (ص) در مقابل افرادی که معترض بودند از حضرت علی (ع) دفاع کردند و این ربطی به ماجرای غدیر ندارد و در واقع این اتفاق در غدیر نیفتاده بود که بگوییم پیامبر (ص) حدیث غدیر را برای این ماجرا نقل کردند. اما اولین سفر امام علی (ع) در سال هشتم هجری بوده که ظاهرا این شکایت مربوط به همان سال بوده در حالی که ماجرای غدیر دو سال بعد اتفاق افتاد.
زینی دحلان، فقیه و مورخ اهل سنت در کتاب السیرة النبویه جلد 2، صفحه 71 نقل می کند: اینکه حضرت علی (ع) به عنوان جنگجو به یمن رفته باشند، وهم است و چنین چیزی نبوده؛ حضرت علی (ع) در سال دهم به عنوان جنگجو به یمن نرفته تا آنجا لشکری داشته باشد و از او شکایت کنند بلکه ماجرا به سال هشتم باز می گردد که شکایت از گرفتن غنایم بود.
اما پاسخ دوم بنا به مستندات تاریخی این شکایتی که مطرح می شود در مدینه بوده؛ از طبرانی در کتاب المعجم الاوسط بیان شده: این شکایت در مدینه واقع شد و تاثیر در حدیث من کنت مولاه ندارد و این شکایت قبل از حجة الوداع بوده است.
لذا شاهد ما این سخن طبرانی است که آن لشکریانی که غنیمت ها را برداشته بودند و حضرت علی (ع) از آنها باز پس گرفته بودند، وقتی پیامبر (ص) به مدینه – توجه کنید که می گوید وقتی به مدینه بازگشت نه اینکه در غدیر – بازگشتند، داخل مسجد شدند و عده ای نیز مقابل در خانه پیامبر (ص) بودند برای عرض شکایت. لذا این جمله نشان می دهد ماجرای شکایت در مدینه واقع شده نه در غدیر که پیامبر (ص) حدیث غدیر را به این منظور قرائت کنند.
فرض کنیم این ادعا صحیح باشد، آیا با فرض صحت نمی توان سخن وهابیت را اثبات کرد؟
بر فرض که این ادعا را هم صحیح بدانیم، طبق این ادعا برخی از اصحاب پیامبر (ص) باید از حضرت علی (ع) ناراحت باشند و پیامبر (ص) تنها باید از با این عده سخن بگوید نه اینکه تمام مسلمانان را گرد هم آورد و آنهایی که جلوتر رفته اند، دستور بازگشت دهند و آنها را که عقب مانده اند، منتظر بمانند و سپس حدیث غدیر را بیان کنند در واقع اگر این ادعا صحیح باشد، پیامبر (ص) تنها باید برای همان سپاه یمنی این حدیث را می خواندند نه تمام مسلمانان! لذا مشخص می شود حدیث غدیر یک حکم کلی بوده که باید بر همگان عرضه می شد نه پاسخ عده ای خاص.
اما پاسخ دیگری که بر شبهه وارد شده از سوی وهابیت می توان اقامه کرد آن است که پیامبر(ص) وقتی با شکایت سپاه یمنی از علی (ع) روبه رو شدند، ناراحت گردیدند و این مساله در جلد 5 صفحه 133 کتاب سنن نسائی (از منابع اهل تسنن) روایت شده است.
همچنین، از بریدة در معجم الاوسط جلد 6، صفحه 163، روایت شده که: (پس از بیان شکایت جیش یمنی) ما دیدیم پیامبر(ص) غضبناک شد که چرا از علی (ع) بدگویی می کنید و از منزل خارج شد در حالی که ناراحت بود (معلوم می شود که این ماجرا در مدینه اتفاق افتاده چرا که به لفظ خانه اشاره شده است) و فرمودند: کسی که به علی اشکال گیرد گویی از من ایراد گرفته و کسی که از علی (ع) جدا شود گویی از من جدا شده است.
و همچنین دیگران همین روایت را نقل کرده اند که از جمله می توان به روایت احمد ابن حنبل در مسند خود جلد 5 صفحه 350 اشاره کرد.
اما پاسخ آخر اینکه روایتی که درباره لشکریان آمده در اینجا هم دلالت دارد بر ولایت علی(ع)، در ادامه روایت احمد بن حنبل که اشاره شد، آمده است: پیامبر (ص) هنگامی که چهره شان از ناراحتی برافروخته شد، فرمودند: هر کسی که من ولی و سرپرست اویم، علی (ع) نیز ولی و سرپرست او است.
/م118