جلسه هفتگی حسینیه دلریش برگزار شد +گزارش تصویری

در ادامه متن سخنان حجت الاسلام جان نثاری را می خوانید:

یکی از اعجازهای قرآن خبرهایی است که از آینده بیان کرده است و با گذشت زمان صدق این خبرها محقق شد. خبرهایی که به حسب ظاهر قابل پیش بینی و پیش گویی نیست و تمام این خبرها را با تأکید و حتمیت بیان فرموده است.

سوره کوثر به بیان مفسر بزرگ جناب امام فخر رازی که از مفسرین سنی است و متعصبی که به عقاید شیعیان تشکیک فراوان می کند و او را امام مشککین می گویند؛ می فرماید: خداوند در این سوره دو خبر از آینده بیان کرده است.

یکی از خبرها این بود: سرزنش کننده پیامبر صلوات الله علیه، پدربزرگ خلیفه سوم کسی است که نسلی از او باقی نمی ماند. او ابتر است! " إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبْتَرُ " " هو" برای تأکید آن است. " ان" هم برای تآکید است. پس با تأکید، محققاَ سرزنش کننده تو نسلی نخواهد داشت و این خبر محقق شد.

در قیام ابومسلم خراسانی نهضت سیاه جامگان که در قرن دوم واقع شد تمام نسل او کشته شدند و یک نفر هم باقی نماند و این خبر قرآنی محقق شد. امام فخر رازی می گوید: این معجزه قرآن است.

خبر دوم؛ این خبر به بیان این مفسر ضمنی است و به قول ما پشت پرده است. وقتی خبر می دهد که سرزنش کننده ات بلانسل می شود معنایش این است که نسل تو (نسل پیامبر) باقی می ماند. به قرینه ابتدای سوره از عطای الهی سخن می گوید: " إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ " کلمه کوثر از کثرت و فراوانی است؛ ما به تو نعمت و عطیه ای می دهیم، که از این عطیه نسلی کثیر و پر برکت و فراوان برای پیامبر می ماند و در مقابل این نعمت مأمور می شود که نماز شکر به جا آورد " فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ  "و شتر قربانی کن.

این نسل شریف از وجود عطیۀ آسمانی، صدیقه اطهر سلام‌الله علیها باقی ماند. پیامبر هفت فرزند داشت که از سه پسر نسلی نماند و از سه دختر نسلی نماند و نسل پیامبر صلوات الله علیه منحصر به وجود فرزندان صدیقه طاهره سلام‌الله علیها شد که تا امروزه روز ما تا آسیا و آمریکا و آفریقا و اروپا و عرب و عجم و سپید و سیاه و ترک و کرد و لر و گیلک و بلوچ و همه جای دنیا از وجود حسنین علیه‌السلام باقی مانده است.

به بیان قرآن این نسل دو تعبیر دارد. یکی شجرۀ مبارکه و هم شجرۀ طیبه. شجرۀ مبارکه در آیه نور و شجرۀ طیبه در سورۀ ابراهیم؛ درخت پاکیزه و پر برکت که پیامبر صلی‌الله علیه وآله وسلم فرمود: اصل این درخت من هستم و شاخه اش دخترم فاطمه سلام الله علیها  است. این شجره تا به امروز باقیمانده است.

از جناب محسن ابن علی علیه السلام نسلی باقی نماند، از دو پسر که نسل باقی ماند. در جنگ جمل امام علی علیه‌السلام بعد از مقدماتی که تلاش کرد تا به جنگ کشیده نشود ولی در نهایت کار به جنگ کشید.

 حضرت امیر علیه‌السلام مکرر پسرش محمد حنفیه را فرستاد، مدام حمله می کرد و بازمی گشت و استراحت می کرد و دوباره عازم میشد. برخی در لشگر به محمد حنفیه گفتند: کشته شدن تو در نظر پدرت علی امر مهمی نیست! اما اگر حسن و حسین کشته شوند برای پدرت بسیار مهم است. این دو برادر نور چشم پدرت هستند. چرا آنها را نمی فرستد؟ این حرف را زدند تا او اعتراضی کند و یا تنشی ایجاد کنند و شاید خواستند اختلافی به وجود آورند! محمدحنفیه جواب داد: اینکه پدرم مرا مکرر به میدان می فرستد، دلیلش این است که حسن و حسین چشم امیرامومنین علیه‌السلام هستند و من دست و بازوی او هستم. انسان عاقل و حکیم هنگام حادثه با دستش از چشمش محافظت می کند.

هم خودش را بالا برد و هم برادرانش را و هم پدرش را عاقل و حکیم معرفی کرد. خبر به امیرالمومنین علیه‌السلام رسید که به محمد چنین گفتند و آنگونه جواب داد. امام علی علیه‌السلام خوشش آمد و او را صدا زد و تحسین کرد و برای روشن شدن قضیه، فرمود: پسرم تمام فرزندانم برایم عزیز هستند و فقط یک تفاوت وجود دارد! اگر حسن و حسین کشته شوند من نگران هستم که نسل پیامبر صلوات الله علیه  از بین رود ولی اگر از سایر پسرانم کشته شوند از نسل من کشته خواهند شد. من اهتمامم در این است که نسل پیامبر صلوات الله علیه از فاطمه سلام‌الله علیها به یادگار بماند و چنین هم شد.

در ادامه این مراسم؛ حاج رسول فیضی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیه السلام به روضه خوانی و سینه زنی پرداختند.