مراسم وداع با ماه رمضان در هیئت محبان فاطمة الزهرا(س) + گزارش تصویری
وارث: مراسم وداع با ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام مصطفی کرمی و مداحی حاج سعید حدادیان درهیئت محبان فاطمة الزهرا (س) برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنان حجت الاسلام مصطفی کرمی را می خوانید:
در ابتدا به جمع بندی راجع به خصال شریف امام علی علیه السلام می پردازیم. جامع العطاء بودن و رشد متوازن و هماهنگ روحانی از مهم ترین خصوصیات امیرالمومنین علیه السلام است. یک بحثی در مورد انسان کامل داریم که مصداق خلیفة الله است، حال بحثی که پیش می آید این است که انسان کامل کیست؟
ذات اقدس احدیت با ملائکه مشورت کرد و فرمود: "انی جائل فی الارض خلیفة." اگر بخواهیم معنای درستی از انسان کامل که خلیفه حضرت حق است، داشته باشیم، بهترین تعبیر این است که انسانی که مظهر اسماء الهی باشد. اسماء الهی یعنی آن شئوناتی که در این عالم، مجاری فیض است. مثلا تجلی اسم رزاقیت ذات اقدس الهی در میکائیل، تجلی اسم حی در اسرافیل و تجلی اسم ممیت در عزرائیل است. ملائکه هرکدام یک سمتی دارند، یک شأنی از شئون این عالم را وکالت می کنند و موظف به وظایفی اند. انسان کامل یعنی مظهر و تجلی همۀ اسماء و صفات الهی. وجود مقدس امیرالمومنین علی علیه السلام ممتاز به این خصوصیت است که همه صفات الهی را در خود جمع کرده است. انسان کامل یعنی انسانی که رشد هماهنگ کرده است. گفته می شود که امیرالمومنین علیه السلام جامع بین اضداد است. یعنی در جنگ خوب می جنگند و از طرف دیگر وقتی بچۀ یتیمی را می بینند دستشان شروع به لرزیدن می کند. این یعنی رشد متوازن؛ یعنی رأفت در کنار خشونت؛ یعنی شجاعت در کنار سخاوت؛ یعنی صبرو سکوت در کنار شوریدگی و سرمستی و شیدایی. کمتر کسی در طول تاریخ دیده می شود که همه اینها را باهم و به اندازه داشته باشد؛ افراط و تفریط در هیچ جهتی نداشته باشد.
وجود مقدس سیدالاوصیاء امیرالمومنین علیه السلام با سه طایفه وارد جنگ شدند، این سه طایفه کسانی بودند که پیامبر صلی الله علیه به امیرالمومنین علیه السلام خبر داده بود که بعد از من توسط اینها فتنه خواهد شد: "ستقاتل الناكثين والقاسطين والمارقين". پیامبر فرمودند ای علی با سه دسته می جنگی. این سه دسته به لحاظ تاریخی اگرچه یک مصداق معینی با کاراکترها و شخصیت های مشخصی مقابل امیرالمومنین بوده اند، ولی باید دانست که این سه دسته، سه گرایش و طرز تفکر اند که در همه جوامع و ادوار موجود اند. دسته اول کسانی اند که با انقلاب به طمع عائداتشان همراه می شوند. در پی این هستند که امیال خودشان را تامین کنند. وقتی هم که به انها نائل نشدند، جدا می شوند. اینها ریزش های انقلاب اند. کسانی هستند که بر اثر مسائل شخصی و منافع مادی و جاه طلبی به ورطه هلاکت افتادند و در مقابل امام کشته شدند و حتی به دنیایشان هم نرسیدند.
دسته دوم جبهۀ شام بود که به آنها قاسطین گفته می شود. آنها از ابتدا هیچ وقت با اسلام نبودند و قدمی برای اعتلای مدح و عظمت و شکوه اسلام برنداشتنتد؛ از اسلام سیلی خوردند؛ منتظر بودند جایی زندگی مستعد بشود تا انتقام بگیرند.
دسته دیگر مقدس ماب هایی بودند که پشت تیر و نماد قایم می شوند و سنگر می گیرند و جاهلانه این نماد را سپر می کنند و می خواهند مقابل ولی حق بایستند. از همۀ جریان ها، این جمعیت مسلح به عبادت و متمسک به آداب شرعی هستند که چاقوی انسان را کند می کنند. حتی زمانی که امام علی علیه السلام کسی مانند مالک اشتر یا ابن عباس را فرستاد تا با اینها مذاکره کنند و آنها به اردوگاه ولایت برگردند، وقتی آن دو برگشتند گفتند علی جان ما را به جنگ با که می فرستی؟ "اینها پیشانی هایشان مانند زانوی شتر پینه بسته است." آنها کسانی هستند که جهل آغشته به امور قدسی دارند و از این جهل، که البته گاهی جهل و گاهی احساس تکلیف است، که درمورد خوارج هیچ یک از این دو مورد نیست، احساس تکلیف نبود چون امام تکلیف را مشخص کرده بود، و جهل هم نبود چون امام شفاف سازی کرده بود. اینها انسان های معاند و معارضی هستند که پشت نماد و عباداتشان سنگر گرفته اند.
/الف.ب728