حجت الاسلام طباطبایی نسب: ارزش شیعه به اطاعت پذیری اوست+گزارش تصویری

وارث: مراسم عزاداری شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها با سخنرانی حجت الاسلام طباطبایی نسب و مداحی حاج احد قدمی، حاج حیدر خمسه در هیئت احرارالحسین(ع) برگزار شد.

در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام طباطبایی نسب را می خوانید:

بندگی خدا دلیل عظمت حضرت معصومه(س)

درخشش حضرت معصومه سلام الله علیها در چیست؟ وجود مقدس اهل بیت علیهم السلام فرزندان زیادی داشتند اما در میان آنان عده ای اندکی درخشیدند. مثلا در بین امیرالمومنین علیه السلام حضرت عباس درخشش زیادی داشتند یا در میان فرزندان امام حسن علیه السلام، حضرت عبدالعظیم حسنی می درخشد. باید به دنبال علت آن برویم تا نزدیک شویم، ما نمی توانیم اهل بیت علیهم السلام شویم اما می توانیم سلمان فارسی شویم.

یکی از راز و رمزهای عظمت حضرت معصومه سلام الله علیها در معنویت و ارتباط او با خداست. بندگی دارای درجات است، انسان در بندگی به عالی ترین درجات می رسد، بندگی نمازخواندن یا روزه گرفتن به تنهایی نیست بلکه بندگی یعنی اطاعت از خدا؛ همچنان که نماز می خواند باید به والدین و همسرش توجه کند، صله رحم را هم انجام دهد. واجب فقط واجب عبادی نیست بلکه واجبات اخلاقی هم داریم.

بندگی خدا اعم از عبادت و اطاعت است؛ عظمت حضرت معصومه سلام الله علیها به دلیل بندگی او بود. هر چی خدا گفت باید گوش کرد و اطاعت نمود. اگر می خواهی دعایت مستجاب شود حرف خدا را گوش بده بعد ببین می رسی یا نه. سلمان سلمان می شود، چون حرف خدا را گوش داد. لذا قرآن می فرماید: ما جن و انس را خلق کردیم تا بندگی ما را کنند. نماز یکی از جلوه های بندگی است.

یک استادی داشتیم می فرمود: اشک بر اباعبدالله علیه السلام همان آب حوض کوثر است که وجود مقدس امیرالمومنین علیه السلام به شیعیان عنایت می کند اما هر چشمی نمی تواند ظرف وجود آب جوض کوثر قرار گیرد. بندگی را در چشم، گوش، زبان و غذایی که می خوری تمرین کن.

با بندگی کردن، خدا به انسان آبرو می بخشد

کاظم ساروقی¹ یک رعیتی بود که در روستا کشاورزی می کرد، به خان روستایشان گفت: ما سر سفره تو می نشینیم و تو زکات نمی دهی. خان گفت: همینی که هست اگر نمی خواهی از روستا بیرون برو. ساروقی به او گفت: من نصیحتت می کنم و فقط به خاطر اینکه می گویم این واجب را انجام بده چنین می گویی؟ اگر نمی پذیری از این روستا می روم. به خاطر امر به معروف از آن روستا بیرون آمد و به امامزاده ی روستایشان رفت و خیلی ناله زد و گریست و در آنجا خوابش برد و در عالم مکاشفه به او گفتند نوشته های روی کتیبه را بخوان. گفت: من سواد ندارم. اما گفتند: ما به تو می گوییم بخوان. ساروقی نقل می کند: وقتی از خواب بیدار شدم کانه دیدم تمام قرآن در وجود من است.

این خبر پخش شد تا اینکه علما و آیت الله بروجردی هم خبردار شدند و از ایشان آزمون گرفتند از ابتدا می خواند یا برعکس می خواند و ... متن عربی جلویش گذاشتند و پرسیدند اینها را بخوان. اما ساروقی گفت: اینها قرآن نیستند در کلمات قرآن نور وجود دارد و من از آن نور متوجه می شوم قرآن است.

تو از از حرام فاصله بگیر ببین خدا چطور جبران می کند. ببینید آدم بندگی کند به کجا می رسد خدا به او آبرو می دهد و حضرت معصومه سلام الله علیها هم آبرو پیدا کردند.

عشق به امام؛ دلیل دوم عظمت حضرت معصومه(س)

دلیل دیگر برای عظمت حضرت معصومه سلام الله علیها این است که عاشق امامش بود، عشق به امام با رابطه خواهر و برادری تفاوت می کند مثل حضرت زینب سلام الله علیها. چرا شهدای مدافع حرم این قدر عزیز هستند؟ چون حرف رهبرشان را گوش می دهند و اطاعت می کنند.

ارزش شیعه به اطاعت پذیری اش است. در مکتب تشیع هر کس اطاعت پذیر بود می درخشد و خدا به او آبرو می دهد. هر کسی حرف امامش را گوش ندهد و اطاعت نکند ذلیل دنیا و آخرت می شود. حضرت عباس برای امامش عاشقی کرد حضرت معصومه سلام الله علیها هم همینطور بودند. به عشق زیارت برادرش آمد و در ساوه بیمار شد. خبر به علمای قم رسید و اشعریون به ساوه آمدند و ایشان را با احترام و تجلیل به قم بردند.

امام جواد علیه السلام می فرماید: هر کس عارفا بحق به زیارت قبر عمه ام برود بهشت بر او واجب می شود. امام مبالغه نمی کند بلکه حقیقتی را می خواهد بیان کند که زیارت او مساوی با بهشت است.

حضرت معصومه سلام الله علیها 18 روز در قم ماندند، بیت النور در قم محل عبادت ایشان بوده است. قمی ها احترام ویژه ای به ایشان کرده اند. اگر برای امام رضا علیه السلام عاشقی کنی می شوی حضرت معصومه سلام الله علیها و احمدبن موسی علیه السلام. علی بن مهزیار در اهواز هم عاشق امامش بود.

وقتی به مکتب اهل بیت علیهم السلام نگاه می کنیم می بینیم یک معلم در دفاع از امام داشته اند و آن معلم وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها بود و هر چه یاد گرفتند از مادرشان یاد گرفتند.

پی نوشت:

1- کربلایی کاظم در سال 1300 هجری قمری در روستای ساروق اراک بدنیا آمد و در همان روستا هم زندگی می‌کرد. سواد خواندن و نوشتن نداشت که داستان حافظ قرآن شدن او در دوران جوانیش اتفاق افتاد.