آیا فکر گناه نیز گناه محسوب می‌شود؟!

کد خبر: 89107
گناه یا معصیت را در ادیان ابراهیمی به معنای نقض اراده و قانون خداوند تعریف کرده اند و در اصطلاح مذهبی به معنی خلاف است.
وارث

دین اسلام دینی است الهی که قوانین و چارچوب‌های خاصی برای خود دارد. برخی از اعمال در این دین ناب گناه محسوب می‌شود که اکثر مسلمانان سعی می‌کنند تا حدامکان از آن فاصله بگیرند و به گناه آلوده نشوند و بنوعی مرتکب گناه نشوند و در این بین همیشه سوالی مطرح می‌شود تحت این عنوان که؛ آیا فکر گناه نیز گناه محسوب می‌شود؟!

گناه چیست؟
گناه یا معصیت را در ادیان ابراهیمی به معنای نقض اراده و قانون خداوند تعریف کرده اند و در اصطلاح مذهبی به معنی خلاف است و به باور پیروان گروهی از ادیان انسان جزای گناه را یا در این جهان و یا در جهانی دیگر می‌بیند.

ریشهٔ گناهان
گناهان اولیه که ریشهٔ سایر گناهان دانسته شده‌اند عبارتند از:

تکبر که در داستان سجده نکردن ابلیس به آدم مدل شده و به رانده شدن ابلیس از بارگاه الهی منجر می‌شود.

حرص که در داستان فریب خوردن آدم و حوا از ابلیس مدل شده و به رانده شدن آن‌ها از بهشت انجامید.

حسد که در داستان هابیل و قابیل مدل شده و به کشته شدن هابیل توسط قابیل می‌انجامد.

آیا فکر و اندیشه گناه نیز گناه شمرده می‌شود؟
در این رابطه، باید گفت: فکر گناه به دو صورت ممکن است.

نخست اینکه؛ فکر گناه به عنوان یک تصور ذهنی و خطور برخی از گناهان در فکر و اندیشه و توهم و خیال انسان که هیچ‌گونه اثر و پی‌آمد علمی و عملی به همراه نداشته باشد، در این صورت هیچ دلیلی عقلی و یا نقلی وجود ندارد که فکر گناه بدین معنا، گناه محسوب شود، گرچه نمی‌شود که منکر این شد که فکر گناه آثار و پی‌آمد منفی بر روح و جان آدمی می‌گذارد.

چنانکه در روایتی آمده که حضرت مسیح علیه السلام  فرمود: موسی بن عمران به شما دستور داد که زنا نکنید و من به شما امر می‌کنم که فکر زنا را در خاطر نیاورید، چه رسد به این که عمل زنا را انجام دهید، زیرا که هر کسی فکر زنا کند، مانند کسی است که در ساختمانی زیبای رنگ‌آمیزی شده ای، آتش روشن کند که در این صورت دود آتش رنگ خانه را تباه می‌کند، گرچه ظاهراً خانه سالم است.

از این گونه روایات به آسانی معلوم می‌شود که فکر گناه به معنای یاد شده گرچه گناه به مفهوم فقهی و کلامی نخواهد بود، اما آثار سوء بر روح انسان می‌گذارد.

حالت دوم اینکه؛ فکر گناه آن است که فکر و اندیشه گناه منشأ آثار علمی و عملی بشود، در این باره گرچه بحث‌های مفصل وجود دارد، اما به نظر می‌رسد که این نوع فکر و اندیشه گناه، انکار گناه بودنش کاری آسان نیست، زیرا بسیاری از گناهان کبیره از سنخ این نوع گناه یعنی، فکر گناه هستند. از جمله حسد.

شهید دستغیب درباره آن می‌گوید: از گناهانی که در نصوص معتبره به آن وعده عذاب داده شده حسد است.

شهید ثانی در کشف‌الریبه می‌گوید: حسد از بزرگترین گناهان است و اولین گناهی که در روی زمین واقع شد، حسد بود که شیطان به آدم حسد ورزید. مشهور فق‌ها فرمود‌ه‌اند که حسد گناه کبیره است.

ممکن است کسی بگوید که در برخی روایات آمده که هر مؤمنی قصد گناهی بکند تا وقتی که آن را بجا نیاورد چیزی بر او نیست و گناهی برایش نوشته نمی‌گردد.

بنابراین حسد هم تا وقتی که کاری نکند، نباید گناه داشته باشد؟ جواب آن است که این روایات درباره گناهانی که از اعضاء و جوارح سر می‌زند و تا به جای آورده نشود گناه محسوب نمی‌شود.

 

 

اما گناهانی که جای آن‌ها قلب است مانند ریاء، عجب، بغض مؤمن، و مانند این‌ها از گناهان قلبی تماماً از مورد روایات عفو خارج است.

در مجموع معلوم می‌شود که فکر گناه بدان معنا که منشأ اثر علمی و عملی بشود، گرچه به هر دلیل در خارج انجام نشود و در مرحله فکر باقی بماند دست‌کم گناه نبودن آن‌ها قطعی نیست و ممکن است گناه شمرده شود.

بخصوص آن که برخی گناهان اساساً از سنخ گناه فکری است و اصلاً در خارج عینیت پیدا نمی‌کند.

مانند کسی که در عالم فکر و ذهن خود نسبت به برادر مؤمن خود بدبین باشد، گرچه اظهار نکند، آیا کسی می‌تواند گناه بودن این مورد را منکر شود؟ و یا مثلاً یأس و ناامیدی از خداوند یک گناه کبیره است و از سنخ گناهان فکری است.

البته لازم به ذکر است، نباید فراموش کرد که این قبیل گناهان (حسد، یأس و نا امیدی، بد بین بودن به برادر مؤمن، عجب و ...)، خودشان فی نفسه جزء گناهان می‌باشند، آن هم گناهان فکری و قلبی.

نه آنکه از قبیل: فکر گناه، چون فکر دزدی کردن یا فکر دروغ گفتن و ... باشد؛ لذا به نظر می‌رسد در مورد گناهانی که مربوط قلب وفکر نیستند باید بین فکر گناه و بین نیت و عزم بر گناه تفصیل قائل شد.

بدین بیان که هر فعلی مثل گناه که می‌خواهد از انسان صادر شود چهار مرحله را طی می‌کند:

  • خطور و تصور آن فعل
  • میل و رغبت و شوق به آن فعل
  •   اعتقاد به آن فعل
  • اراده و عزم و تصمیم بر انجام آن

به نظر می‌رسد که فکر گناه همان سه مورد اولی باشد که معمولا غیر اختیاری است و آن چه غیر اختیاری است، مورد تکلیف نیست و مؤاخذه و عقوبت ندارد.

اما مورد چهارم که عزم و اراده برای انجام گناه است، مورد تکلیف و حرام است، چون که این حالت اختیاری است.

البته قابل توجه است که اگر این عزم و تصمیم بر گناه در خارج به هر دلیلی عملی نشد، فقط به خاطر این نیت و عزم بر گناه به او عذاب و جزاء می‌دهند.


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.