حجت الاسلام طحان آل یاسین: قلب مومن، عرش حقیقی خدا است
در طول تاریخ دشمنی هایی با انبیاء علیهم السلام شده است و تهمت های بزرگی به ایشان زدند و علماء هم که معصوم نیستند و چه اتهام هایی را ذهن های خام بشر نسبت به آن ها داشته اند. حضرت رقیه سلام الله علیها در مقام بالایشان همین جمله کفایت می کند که بگوییم در محبت هر کسی بشود خدشه وارد کرد در محبتی که امام هم او را دوست دارد نمی توان خدشه کرد.
شما ممکن است بگویید معلوم نیست این محبت وهم یا حقیقت است. این قدر اسم و شخصیت حضرت رقیه بالا و با ارزش بود که تاریخ نمی تواند او را فراموش کند. وقتی ایشان به شهادت رسیدند شام یک پارچه همه مطلع شدند و جز زن و مردی که گریه می کردند کسی را نمی دیدید.
سید جعفر بحرالعلوم می گوید این قدر ایشان مهم بودند که برای دیگران و برای خود امام حسین علیه السلام گریان نشدند. همین که شهادت یک طفل خردسال بیمار به گوششان رسید گریه کردند. شیطان می خواهد گریه ای را از ما بگیرد که حتی شام هم خودش را از گریه برای او محروم نکرد. آن روز همه زن و مرد شامی که هلهله می کردند و طبل شادی می زدند همراه حضرت زینب کبری سلام الله علیها اشک می ریختند. نباید بگذاریم این عزای با محبت را از دست بدهیم.
از روز اول با هیاهو گریه کردند و اسمش را خدای متعال تا سال های متمادی زنده نگه داشته است و اگر ما به این اسناد بخواهیم با شک و تردید نگاه کنیم خیلی خطرناک است. شک در شئونات اهل بیت علیهم السلام کردن منجر به کفر می شود.
این قدر معروف و مشهور بودند که در کتب تاریخی می خواستند آدرس دیگران را بدهند از طریق ایشان آدرس می دادند. ما از صفحات قلبمان اجازه نمی دهیم پاک شود. این همه برکات را نمی گذاریم از ما گرفته شود. هم او امام حسین علیه السلام را خیلی دوست داشت و هم امام حسین علیه السلام او را خیلی دوست داشتند.
عشق به اهل بیت(ع)
روایت داریم که یک لحظه فکر کردن از چندین سال عبادت بالاتر است. بعد از فکر کردن به نشانه های خدای متعال، علم حاصل می شود. بعد از آن عالمانه می گوییم سبحان الله. نتیجه این فکر و علم یک حرف است: «وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ»1 وقتی ایمانتان مبتنی بر علم شد حالا حب و محبت است. محبت دیگر بالاترین مدرج و رتبه و مقام یک مومن است. عشق به اهل بیت علیهم السلام علم است و ریشه در دانش دارد. اینکه می گویند کشتی امام حسین علیه السلام زود به مقصد می رسد برای این است که کشتی امام حسین علیه السلام این قدر وسعت دارد که خیلی از افراد را دستشان را می گیرد. جای این محبت قلب است و خیلی مکان ظریفی دارد. ما به نسبتی که به قلبمان رسیدگی می کنیم اهل نجات هستیم.
حضرت یعقوب علیه السلام وقتی خدا یوسف علیه السلام را به او داد مادرش مرد. دنبال دایه ای می گشتند و هیچ کسی قبول نمی کرد. در بازار کنیزها یک کنیزی را پیدا کرد و شیر او به یوسف ساخت و او را خرید. روزی به خانه آمد و دید آن کنیز پسر خودش را روی پایش گذاشته است و به یوسف علیه السلام هیچ التفاتی ندارد و او را روی زمین گذاشته است. یعقوب علیه السلام ناراحت شد و به بازار رفت و یک مشتری برای پسر آن کنیز پیدا کرد و او را فروخت. آن زن کنیز دعا کرد همان طور که بین او و فرزندش جدایی انداخته است بین او و یوسف علیه السلام هم جدایی بیندازد. خدا گفت: یوسف را به یعقوب نمی رسانم تا بشیر را برگرداند. بشیر همانی بود که پیراهن او را به یعقوب علیه السلام داد.
دارایی و ثروت می تواند موجب مسجد ساختن شود ولی زمانی آن مسجد برایش می ماند و به دردش می خورد که با یک دل خالصانه بنا شده باشد.
عرش حقیقیه خدا
قلب جای حساسی است. دست هر کسی نسپاریمش. یک لحظه می بینیم این دلمان خوشبین به دشمنان دین و بدبین به دوستان دین می شود. قلب به آنجا می رسد که حرم خدا است. قلب حرم خدا است، غیر خدا را در آن راه ندهید.
قرآن می گوید: رحمت خدا به مستمعی که با دقت دنبال می کند. همه ذرات این عالم نشانی و آدرسی از خدا هستند. عرش جایی است که خدا را به طور کامل معرفی می کند. خدا بر عرش استوا دارد. خدا یک جاهایی به صورت مستوی جلوه نمی کند. همه جا جلوه دارد ولی در جایی که تمام قامت خدا را می توانید ببینید عرش است. قلب مومن عرش حقیقی خدا است. اگر آن مومن ما باشیم اوضاع این عرش خیلی خراب است. اولیاء خدا مظهر صفات خدا هستند.
/1102101304
پی نوشت:
1.
سوره البقرة آیه 165