وارث:پا به پاى اشك بر ديده ام، كه موج زند قطره هاى اشك اى كاش بوده جلوه رويت به جاى اشك! بعد از غروب ماه رخت، خانه ام پدر! ماتم سراى دل شد و خلوت سراى اشك دود دلم ز سينه برآيد به جاى آه خون دلم ز ديده بريزد به جاى اشك وقتى كه همرهان ز برم پا كشيده اند اشكم انيس گشته،...