چهار پله برای رسیدن به محبوبیت

کد خبر: 48811
حجت الاسلام و المسلمین نظافت با اشاره به فرازهایی از حکمت ۸۹ نهج‌البلاغه به بیان راه‌های رسیدن به محبوبیت بین مردم و رفع تنش با آنها پرداختند:
وارث: سید محسن بحرینی؛در بخشی از حکمت 89 نهج‌البلاغه می‌خوانیم: «مَنْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ» هر که مابین خود و خدا اصلاح کند، خداوند مابین او و مردم را اصلاح نماید، و هر که کار آخرت را اصلاح کند، خدا کار دنياى او را اصلاح نمايد. در توضیح فرازی از این حکمت باید بگوییم، هرکسی دوست دارد محبوب باشد و این خواسته نامطلوبی نیست. در زیارت امین‌الله نیز می‌خوانیم: «مَحْبُوبَةً فِي أَرْضِكَ وَ سَمَائِكَ». اما راه رسیدن به این محبوبیت چیست؟ برخی افراد از خداوند مایه می‌گذارند و برای رسیدن به محبوبیت از ایمانشان خرج می‌کنند؛ مثلاً اگر در مجلس فساد انگیزی هستند، به ترس اینکه اگر بلند شوند ممکن است اطرافیان از آن‌ها دلخور شوند بلند نمی‌شوند و یا نمازشان را بااینکه اگر در اول وقت بخوانند ضرری نمی‌بینند، به تأخیر می‌اندازند! این یک‌راه اشتباه برای رسیدن به محبوبیت است و اگر محبوبیتی به وجود آید، کاذب و زودگذر و باعث وبال آدمی است. یکی از مواردی که امیرالمؤمنین(ع) در این حکمت ذکر می‌کنند، راه برون‌رفت از تنش در ارتباطات با دیگران است، به‌عبارت‌دیگر بندگی آثاری دارد که یکی از آن‌ها اصلاح رابطه ما با مردم است.

سازوکار اصلاح ارتباط با مردم

اما سؤالی که اینجا مطرح می‌شود، این است که سازوکار اصلاح رابطه بین مردم چگونه است. در مورد این موضوع با توجه به برداشتی که از آیات و روایات می‌شود، مختصری بحث می‌کنیم:

1.        عزت دست خداست؛ خداوند در دنیا به مؤمنین عزت می‌دهد همان‌طور که می‌فرماید: «لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِين»[1] آنگاه که انسان عزیز شد، متقابلاً دوست‌داشتنی می‌شود و آنگاه که دوست‌داشتنی شد، تنش‌ها مرتفع می‌شود.

2.        مؤلف قلوب خداست؛ در قرآن آياتى وجود دارد که محبت را زائيده ايمان و عمل صالح گوشزد مى‏کند، مانند: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» براى آنان که ايمان آورند و اعمال صالحه انجام دهند، خداوند محبتى قرار خواهد داد. یعنی اگر کسی ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد، محبوب‌القلوب می‌شود.

3.        خشم مقدس و مهر الهی باید به‌صورت توأمان باشد؛ عمل صالحی که گفتیم، فقط ترک مجلس گناه نیست، بلکه احسان هم هست؛ لبخند زدن، تواضع، سلام کردن و گره‌گشایی نیز از مصادیق آن است. اما گاهی مؤمنین یک وجه دین را به مردم نشان می‌دهند و از ابراز ملاطفت با خلق دریغ می‌کنند. این ضعف است؛ باید همه دین در رفتار مؤمنین متجلی باشد. به‌عنوان مثال اگر ما با بدحجاب‌ها مخالفت می‌کنیم به این علت است که دستور خدا بر حفظ حجاب است، نه اینکه رفتار ما قهرآمیز محض باشد. اگر بخواهیم حرف درستمان تأثیرگذار باشد، باید قهر و مهر همراه و همزمان باشد وگرنه خشم ما که حکایت از دغدغه ما نسبت به شعائر اسلامی است، کار را بدتر و زمینه دین‌گریزی را آماده‌تر می‌کند. نتیجه اینکه امربه‌معروف باید به نیکویی صورت گیرد، همان‌طور که فرمود: «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً»[2] بدی‌ها را با خوبی دفع کنیم. اهل عفو و گذشت باشیم. عمل به این دستورات الهی -علاوه بر اجر اخروی- مسلماً به اصلاح رفتار ما با مردم منجر خواهد شد.

4.        رفتار حسنه داشتن؛ خداوند به رفتارهایی دستور می‌دهد که آن رفتارها نه‌تنها ایجاد نفرت نمی‌کند، بلکه محبت می‌آورد. مثلاً امر به آراستگی ظاهری از این موارد است. در روایتی دیگر می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ جَميلٌ يُحِبُّ الْجَمَالَ، وَ يُحِبُّ أَنْ يَرى أَثَرَ نِعْمَتِهِ عَلى عَبْدِهِ» خدا زیباست و رسیدگی به خود را دوست دارد. البته لازم به تذکر اینکه این آراستگی نباید انسان را به تجمل‌پرستی بکشاند.

انشاءالله در مطالب بعدی به معنای اصلاح رابطه با خدا و سازوکارهای اصلاح امر آخرت و سایر مباحثی که در این حکمت به آن‌ها اشاره شده خواهیم پرداخت.

 

خاطر نشان میشود،‌ سرویس فرهنگ خبرگزاری قدس آنلاین از این پس انشاء‌الله روزهای شنبه و سه شنبه به مرور موضوعی حکمت‌های نهج‌البلاغه مولانا امیرالمؤمنین(ع) در کلام حجت‌الاسلام و المسلمین نظافت خواهد پرداخت.



[1]  منافقین، 8

[2]  بقره، 83
/1102001307