وارث: مراسم شب هجدهم ماه رمضان در مسجد ارک تهران برگزار شد. این مراسم با قرائت قرآن و سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان آغاز گردید و در ادامه پس از ذکر چهارده صلوات، حاج منصور ارضی نکاتی در باب هدایت بیان نمودند و سپس به مناجات با خدا و قرائت دعای کمیل و روضه پرداختند و در آخر نیز این مجلس با مداحی توسط حاج سیدمهدی میرداماد به پایان رسید.
اجمالی از بیانات حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان در شب هجدهم ماه مبارک رمضان مورخ چهارم تیر ماه 1395 مسجد ارک تهران:
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین غلامرضا قاسمیان با صلوات بر محمد و آل محمد و همچنین ارواح گذشتگان و مخصوصاً اساتید و معلمین در گذشته آغاز شد، در ابتدای جلسه ایشان به پاسخگویی چند سوال از بحث انفاق در عبودیت مربوط به شرح حدیث عنوان بصری پرداختند.
بحث ثبات قدم در انجام امور و فرایض دینی (مستحب و واجب)
لَا تَجْعَلُوا عِلْمَکُمْ جَهْلًا وَ یَقِینَکُمْ شَکّاً إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا وَ إِذَا تَیَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا (نهج البلاغه، حکمت 266)
علم خود را نادانى، و یقین خود را شک و تردید مپندارید، پس هرگاه دانستید عمل کنید، و چون به یقین رسیدید اقدام کنید. امیرالمومنین علیه السلام تاکید دارند به کاری دست بزنید که در آن اطمینان پیدا کردید، درکاری که اطمینان دارید با یقین مشغول شوید و بین یقیین و عمل هیچ فاصله ای نگذارید.
" یُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَکُن مَّعَکُمْ قَالُوا بَلَى وَلَکِنَّکُمْ فَتَنتُمْ أَنفُسَکُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْکُمُ الْأَمَانِیُّ حَتَّى جَاء أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّکُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ" (سوره حدید آیه 14)
آنها را صدا مى زنند(منافقین): «مگر ما با شما نبودیم؟!» مى گویند(مومنین): «آرى، ولى شما خود را به هلاکت افکندید و انتظارکشیدید، و(در همه چیز) شک و تردید داشتید، و آرزوهاى دور و دراز شما را فریب داد تا فرمان خدا فرا رسید، و شیطان فریبکار شما را در برابر(فرمان) خداوند فریب داد.
منافقین همراه مومنین بودند ولی در فهم امور، شک و تاخیر انداختند. وقتی در پیمودن راهی که به آن یقین دارید درنگ بیجا کنید به آن مسیر شک میکنید. (وقتی مسیر عقلایی و منطقی موضوعی را پیمودید و به جواب رسیدید دیگر تاخیر معنی ندارد. حتی اگر ندانید آن جواب درست است یا نه!) در این صورت شما در حقیقت عدول کردید، (پسرفت داشتید) این یعنی اسراف و به هدر دادن نعمت.
اعتدال اسلامی باعث اعتزال از طاغوت میشود!
اگر حضرت موسی علیه السلام توانست با فرعون سر میز مذاکره به توافق برسد ، میتوان به دو چیز شک کرد، یا آن موسی حضرت موسی نبی خدا نیست و یا فرعون دیگر طاغوت نیست. در همین رابطه نظر شما را جلب میکنم به موضوع اعتزال(کناره گیری) در جریان مبارزه حضرت ابراهیم علیه السلام با بت پرسی به نقل از قرآن کریم سوره مریم آیات48 و49 "وَأَعْتَزِلُکُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَأَدْعُوا رَبِّى عَسَى أَلَّا أَکُونَ بِدُعَاءِ رَبِّى شَقِیًّا * فَلَمَّا ٱعْتَزَلَهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَهَبْنَا لَهُۥٓ إِسْحَقَ وَیَعْقُوبَ وَکُلًّا جَعَلْنَا نَبِیًّا "
و از شما، و آنچه غیر خدا میخوانید، کنارهگیری میکنم؛ و پروردگارم را میخوانم؛ و امیدوارم در خواندن پروردگارم بیپاسخ نمانم!» هنگامی که از آنان و آنچه غیر خدا میپرستیدند کنارهگیری کرد، ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم؛ و هر یک را پیامبری(بزرگ) قرار دادیم.
حضرت ابراهیم میفرمایند من از شما مشرکان و آنچه غیر خدایی است کناره گیری میکنم پس از آن متکی به خود و خداوند با امید به "وَهَبْنَا لَهُ" دارم به عبارتی بدون کناره گیری از کفار و مشرکان حتی نمیتوانی امید به دعا داشته باشی! آنچه حضرت ابراهیم از خداوند میخواهد صِرف فرزند نیست، بلکه منظور وارثان ولایت و امامت جامعه میباشند. حضرت ابراهیم اعتزال (کناره گیری) خود را هم در عمل نشان داد و هم در گفتار وقتی که با عموی خود در مورد جدا شدنش حرف میزند "قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنْ ءَالِهَتِى یَإِبْرَهِیمُ" عدم رغبت خود را به بتها اعلام مینماید وسپس آن مبارزه حضرت ابراهیم علیه السلام شکل جدیدی به خود میگیرد.
اتفاقی که برای ما در این مذاکرات و عواقب پس از آن افتاده نشان میدهد با این روند ما نمیتوانیم به نتیجه برسیم چون روح و خواستههای ما با طرف مذاکره هم خوانی ندارد، خواسته آنها از مذاکره تامین حاشیه امنیت برای اسرائیل است، روحیه طاغوت شکنی ما توان همزیستی با طاغوت را ندارد. نتیجه حاصله میشود اتفاقی که برای ما در جریان حج و زیاده خواهی سعودیها افتاد همه تلاش ما برای برقراری حج با امتناع سعودیها مواجه شد.
اما نکته مثبت قضیه جاماندن این اتفاقات در حافظه تاریخ جامعه است، اعتدال اسلامی باعث اعتزال از طاغوت شد. این سنتی الهی و مورد تاکید قرآن است ما در طول تاریخ با همین سنتها برمشکلاتمان غلبه نمودیم، و هرجا از این سنتهای اسلامی بهره نبردیم یا درجا زدیم یا عقبگرد داشتیم.
شرح حدیث عنوان بصری
عبودیت و انفاق (مالکیت از آن خداوند است انسان امانت دار ملک خداست)
"إِنَّ لِلَّهِ عَبَّادًا اخْتَصَّهُمْ بِالنِّعَمِ لِمَنَافِعِ الْعِبَادِ، یُقِرُّهُمْ فِیهَا مَا بَذَلُوهَا، فَإِذَا مَنَعُوهَا نَزَعَهَا مِنْهُمْ، فَحَوَّلَهَا إِلَى غَیْرِهِمْ"(ابن جوزی، تدلیس) بعضی از بندگان مورد عنایت خداوند قرار میگیرند برای رساندن منفعت به دیگر مردم، و تا مادامی که بخشش دارد خداوند نیز به آنها بذل نعمت دارد، وقتی که از این کار سرباز میزنند از نعمات بیشتر محروم میگردند و این بذل به سوی شخص دیگری میرود. برادر من وقتی شیر آب را میبندید آب پشت آن جمع نمیشود بلکه متوقف میشود.
عبودیت و تدبیر امور
" لِّکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا ءَاتَاکُمْ وَٱللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ " (سوره حدید آیه 23)
این بخاطر آن است که برای آنچه از دست دادهاید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید؛ و خداوند هیچ متکبّر فخرفروشی را دوست ندارد. معمولاً در جواب چگونگی اتفاقات و مشکلات جوابهای ما مرتبط با رابطه ما با مردم است مثلاً هنگام مریضی، علت را ویروس معرفی میکنیم، یا در تصادف علت را خلاف یکی از طرفین میدانیم! اما در رابطه عبودیت و رابطه بنده با خداوند این جوابها معنی ندارد، آنچه که باید به آن اندیشید، پاسخ داد و تدبیر نمود چرایی وقوع اتفاق و رابطه ما با خداوند است،(سنت ابتلاء و آزمایش الهی) "وَمَا أَصَبَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُوا عَن کَثِیرٍ" (سوره شورا آیه 30) هر مصیبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام دادهاید، و بسیاری را نیز عفو میکند. "لاَ یُدَبِّرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیرًا" (عنوان بصری) منظور برنامه ریزی نکردن برای زندگی نیست! برنامه داشتن کاری عقلایی و درست است، تدبیر کردن یعنی تکلیف تعیین کردن برای کارهایی که خارج از حیطه توان ماست (کاری شبیه خیال بافی کردن)
" وَٱذْکُر رَّبَّکَ فِى نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَخِیفَةً وَدُونَ ٱلْجَهْرِ مِنَ ٱلْقَوْلِ بالْغُدُوِّ وَٱلْءَاصَالِ وَلَا تَکُن مِّنَ ٱلْغافِلِینَ" (سوره اعراف آیه 205)
پروردگارت را در دل خود، از روی تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن؛ و از غافلان مباش!
مومنین باید خداوند را با ناله و خوف، بدون درشتی و تندی، همیشه یاد نمایند و از مدبر عالم تدبیر را بخواهند و از خیال بافی درمورد امور زندگی بپرهیزد! " وَ إذَا فَوَّضَ الْعَبْدُ تَدْبِیرَ نَفْسِهِ عَلَی مُدَبِّرِهِ هَانَ عَلَیْهِ مَصَآئِبُ الدُّنْیَا؛ وَ إذَا اشْتَغَلَ الْعَبْدُ بِمَا أَمَرَهُ اللَهُ تَعَالَی وَ نَهَاهُ، لاَیَتَفَرَّغُ مِنْهُمَا إلَی الْمِرَآءِ وَ الْمُبَاهَاةِ مَعَ النَّاسِ"(عنوان بصری) و چون بنده خدا تدبیر امور خود را به مُدبّرش بسپارد، مصائب و مشکلات دنیا بر وی آسان میگردد. و زمانی که اشتغال ورزد به آنچه را که خداوند به وی امر کرده و نهی نموده است، دیگر فراغتی از آن دو امر نمییابد تا مجال و فرصتی برای خودنمایی و فخریّه نمودن با مردم پیدا نماید.
"إِنْ تَحْزَنْ عَلَى ابْنِکَ فَقَدِ اسْتَحَقَّتْ مِنْکَ ذَلِکَ الرَّحِمُ وَإِنْ تَصْبِرْ فَفِی اللَّهِ مِنْ کُلِّ مُصِیبَةٍ خَلَفٌ یَا أَشْعَثُ إِنْ صَبَرْتَ جَرَى عَلَیْکَ الْقَدَرُ وَأَنْتَ مَأْجُورٌ وَإِنْ جَزِعْتَ جَرَى عَلَیْکَ الْقَدَرُ وَأَنْتَ مَأْزُورٌ یَا أَشْعَثُ ابْنُکَ سَرَّکَ وَهُوَ بَلَاءٌ وَفِتْنَةٌ وَحَزَنَکَ وَهُوَ ثَوَابٌ وَرَحْمَةٌ"
امیرالمومنین امام علی علیه السلام در حالى که مى خواست به اشعث بن قیس براى از دست دادن فرزندش تسلیت بگوید چنین فرمود: اى اشعث! اگر به سبب از دست دادن پسرت محزون شوى(جاى سرزنش نیست، زیرا) این به واسطه پیوند نَسَب(و مقام پدرى) است و اگر شکیبایى پیشه کنى، خداوند به جاى هر مصیبتى عوضى قرار مى دهد. اى اشعث! اگر صبر کنى، مقدرات الهى بر تو جارى مى شود و پاداش خواهى داشت و اگر بى تابى کنى بازهم مقدرات، مسیر خود را طى مى کند؛ ولى تو گناه کار خواهى بود. اى اشعث! فرزندت تو را مسرور ساخت در حالى که سبب آزمایش و فتنه بر تو بود؛ ولى تو را محزون ساخت در حالى که براى تو ثواب و رحمت است.
بیانات حاج منصور ارضی در شب هجدهم ماه مبارک رمضان مورخ چهارم تیر ماه 1395 مسجد ارک تهران:
اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم بِسْمِ ٱللّهِ ٱلرَّحْمنِ ٱلرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها
بعضی از مسئولین که در راس کارهای فرهنگی هستند با هدایت مردم مخالف هستند.
یکی دیگر از رذائل اخلاقی که ما باید از آن به خدا پناه ببریم "وَ مُخَالَفَةِ الْهُدَى" مخالفت با هدایت است. بعضی در مقابل هدایت خود که ایستادگی میکنند هیچ، جلوگیری از هدایت و پیشرفت بقیه هم میکنند، گاهی پدر و مادر و خانواده است، گاهی همکار، همکلاسی و دوست ندارد مثلا یک یک بچه هیئتی دکتری بگیرد یا برود حوزه درس بخواند. ما الان به نسبت جمعیت و وسعت کشور ، نیروی حوزوی کم داریم ، این برای جامعهی ما یک نقص است . خیلی از دکترهای فعلی در هر رشته ای در خارج از کشور درس خوانده و بعضی از آنها تفکرشان آلودگی دارد و در پستهای مختلف میبینید. در کارهای دولتی هم میبینید هرچه آقا تذکر میدهند فقط احترام لفظی را میبینی ولی اقدام عملی نمیبینی. اینها به خاطر رای هایی است که خودمان با لجبازی دادیم، رای هایی که باعث شد خسارت ببینیم و چوبش را میخوریم. "إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ" قطعا این قرآن به راهی که استوارترین راهها است هدایت میکند(سوره الاسراء آیه 9) . امیرالمومنین علی علیه السلام میفرمایند: ای مردم در راه هدایت به خاطر اندک بودن پویندگانش احساس تنهایی نکنید. چرا یک عده ای مخالفت با هدایت میکنند؟ مثل بعضی که الان در راس کارهای فرهنگی و بعضی وزارت خانهها هستند واقعا مخالفت با هدایت میکنند، اصلا ناراحتند، خدا نکند پلیس با دستور با اراذل و اوباش در مواد مخدر یا فساد برخورد کند، از داخل کشور وای مظلوما بلند میشود. به دوستانی که در قسمت شبکههای مجازی فعال هستند گفتم شما به تعداد شبکهها دشمن نگاه نکنید شما یک برنامه خوب بسازید جوری که از طرف دوست و دشمن ایرادی به آن وارد نباشد برکت دارد، خدا اگر بخواهد "أللّهُمَّ اشغَلِ الظّالِمِینَ بِالظّالِمِینَ" اینها با هم درگیر میشوند. امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند: هرکس هدایت را از کسی که اهل آن نیست بخواهد گمراه میشود. به شما میگویم جذب امام حسین علیه السلام شوید، جذب عالم ربانی شوید، جذب قرآن و این روضهها شوید این روضه هایی که اوج برنامهی علمای بزرگ بوده. خدا سفره را برای ما پهن کرده، همهی امام و امامزادهها علیهم السلام را مامور کرده تا ما را دعوت کنند ولی ما سرگرم خودمانیم. امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند: خوشا به سعادت کسی که از خیرخواهی که او را هدایت میکند اطاعت نماید و از گمراهی که به هلاکتش میاندازد دوری کند. این دستور امیرالمومنین علیه السلام است، کسی که درس زندگی میخواهد حتما کتاب غررالحکم را بخواند. شب هجدهم است، من نگران این هستم فردا شب که مهمانان جدید میآیند گرهشان باز شود و من و تو که هجده شب آمده ایم گرفتار بمانیم. هنوز گرفتار نفس هستیم، همدیگر را کمک کنید، در حق همدیگر دعا کنید ، ان شاء الله امام زمان علیه السلام در حق ما دعا کند.
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در شب هجدهم ماه مبارک رمضان:
اشعار مناجاتی
با گریه آمدم اغفر لی الذنوب
حالا که در زدم اغفر لی الذنوب
رسوایی از من است، آقایی از شماست
تو خوب و من بدم اغفر لی الذنوب
بیهوده میدوم دور و بر خودم
گم کرده مقصدم اغفر لی الذنوب
تو خواستی که من یا ربّنا کنم
دیگر نکن ردم اغفر لی الذنوب
شرک خفی زیاد، توحید من کم است
انگار مرتدم اغفر لی الذنوب
از بی بصیرتی، حق باطلم شده
خیلی مردّدم اغفر لی الذنوب
حق رضا ببخش، حق رضا بخر
دلتنگ مشهدم اغفر لی الذنوب
بال مرا نچین این بال آبروست
من جَلد گنبدم اغفر لی الذنوب
هرساله کربلا مشّایه رفته ام
یا رب به هر قدم اغفر لی الذنوب
پایین پای شاه امشب چه محشر است
این مجلس عزا از داغ اکبر است
تا کوچه باز شد، صدبار نیزه خورد
آثارِ کشتنش در بینِ معبر است
اصلاً عوض شده، اوضاع پیکرش
جاى دو دست پا، جاى دو پا سر است
/1102101305